نقد فیلم «زن و بچه» آخرین ساخته سعید روستایی، این اثر به دلیل چندپارگی موضوعی و ضعف ساختاری، ضعیف‌ترین فیلم کارنامه این کارگردان تا به امروز دانسته شده است. منتقد معتقد است فیلم به‌جای تمرکز بر هسته‌ی اصلی، به سراغ مسائل متعددی می‌رود و همین امر باعث از دست رفتن وحدت موضوعی و انفعال کاراکترها شده است. ضعف اصلی فیلم، پرتاب مخاطب از بحرانی به بحران دیگر و استفاده «خام‌دستانه» از عنصر تصادف در نیمه‌ی دوم داستان است.
چارسو پرس: شاید بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف فیلم این باشد که به جای تمرکز بر مسئله‌ای واحد، سعی می‌کند به مسائل متعددی بپردازد و همین باعث می‌شود هسته‌ی اصلی آن گم شود، فیلم یگانگی و وحدت موضوعی خود را از دست بدهد و کاراکترها نیز به همان نسبت دچار انفعال گردند.

ضعف ساختاری اصلی «زن و بچه» آن‌جایی پررنگ می‌شود که مخاطب درنمی‌یابد هسته‌ی مرکزی فیلم کجاست و مانند توپ پینگ‌پنگ از بحرانی به بحران دیگر پرتاب می‌شود! درام یک‌تنه مسئولیت‌ یک سریال چندقسمتی را بر دوش می‌کشد درحالی‌که ظرفیتش چه به لحاظ ساختار و چه زمان بسیار کم‌تر از دغدغه‌مندی‌اش در طرح فراگیر معضلات متعدد اجتماعی و خانوادگی در بستر خود ا‌ست.

نقد فیلم «زن و بچه» سعید روستایی

مسئله‌ی اصلی فیلم قرار است زن‌ستیزی در جامعه‌ی مدرن امروزی ایران باشد یا ازدواج کورکورانه؟ سوگ فرزند یا انتقام‌جویی با القای حس عذاب‌وجدان به دیگران؟ بحران‌های نظام آموزشی یا نقد سیستم قضایی؟ و این‌ها تنها تعداد اندکی از مسائلی هستند که روستایی در جدیدترین فیلمش به سراغ آن‌ها رفته، به هر یک ناخنکی می‌زند و با شتاب از آن عبور می‌کند تا به مسئله‌ی بعدی برسد. به بیانی دیگر موضوعاتی که می‌توانستند هر یک خط روایی فرعی در فیلم باشند خود تبدیل به خط سیر اصلی روایت شده و تأثیری تعیین‌کننده بر کلیت روایت و سرنوشت قهرمانان آن می‌گذارند.

فیلم از تکه‌های قابل‌توجه و ظریفی تشکیل شده است که هریک به تنهایی واجد ظرافت و غافلگیرکننده‌اند؛ مثلاً کافی‌ست به زنجیره‌ی رویدادهایی که به مرگ علیار منتهی می‌شوند توجه کنیم. روستایی به شیوه‌ای فرهادی‌وار، سلسله‌رویدادها را کنار هم قرار داده است تا این زنجیره شکل گرفته و به فاجعه‌ی مرگ دلخراش پسر منتهی شوند و شاید اگر باقی رویدادهای قصه نیز در امتداد همین مسیر جلو می‌رفتند و موقعیت‌ها، موفق به خلق کامل درام می‌شدند حالا حاصل بسیار دیدنی‌تر و منسجم‌تر از آب درمی‌آمد اما شوربختانه این اتفاق رخ نداده و داستان به ناگاه با چرخشی صدوهشتاد درجه‌ای از مسئله‌ی کلیدی و حائزاهمیت مرگ پسر فاصله می‌گیرد تا به آن پایان‌بندی عاریه‌ای و گلدرشتی گره بخورد که به لحاظ محتوایی اساساً ماهیت متن و دغدغه‌های آن را زیر سوال می‌برد.

بیشتر بخوانید: نقد فیلم «زن و بچه»؛ از نبوغ تا سردرگمی


نقد فیلم «زن و بچه» سعید روستایی

بازیگران بازی‌های درخشانی دارند خصوصاً پریناز ایزدیار و فرشته صدرعرفایی اما شخصیت‌ها بسیار منفعل عمل می‌کنند. روستایی برخلاف همیشه که در شخصیت‌پردازی چیره‌دست است، در «زن و بچه» شخصیت‌هایی را خلق کرده که بیش‌تر به تیپ‌هایی درنیامده و باسمه‌ای شبیه‌اند. تصمیمات، رفتارها، کنش‌ها و واکنش‌های این آدم‌ها در سطح شکل می‌گیرد و به عمق نمی‌رود و به همین جهت مخاطب قادر به همذات‌پنداری با آن‌ها نمی‌شود و این دقیقاً خلاف چیزی‌ست که در دیگر فیلم‌های روستایی خصوصاً «ابد و یک روز» رخ داد. درام مخاطب را آن‌‌قدر درگیر بحران‌های متعدد زندگی کاراکتر می‌کند که به‌ناچار از هر یک از آن‌ها به سرعت عبور کرده و فرصتی برای مواجهه، لمس و باور آن‌ها نمی‌یابد.

مهم‌ترین خطای استراتژیک فیلم همین است که می‌خواهد با آوار کردن ده‌ها بحران بر سر کاراکتر اصلی حس همذات‌پنداری مخاطب را قلقلک دهد غافل از این‌که این تمهید عملکرد معکوسی پیدا کرده و فیلمساز خود نیز در جمع‌وجور کردن داستان دچار بحران می‌شود. شاید یکی از دلایل روی هوا ماندن شخصیت‌ها و بلاتکلیفی‌شان همین فرصت کم فیلمساز برای پرداختن به هریک از آن‌ها باشد. یکی از بزرگ‌ترین عجایب فیلم دگردیسی عجیب‌و‌غریب مادر مهناز به نفع حمید است! مادر که ابتدا نسبت به حمید گارد دارد و از او بدش می‌آید چطور پس از رفتار هولناک مرد و با آگاهی از کثافت‌کاری‌های او ناگهان به‌راحتی با او خودمانی می‌شود، پنهانی او را به محل کارش راه می‌دهد و قبول می‌کند مهری با او ازدواج کند؟ چگونه ممکن است مادر، شرایط دختر بزرگترش را درک نکند و او را با آن حجم گسترده از بدبختی‌ها به حال خود رها کند و دختر کوچکش را روانه‌ی خانه‌ی خواستگار دختر بزرگتر کند؟

بیشتر بخوانید: جعفر پناهی و سعید روستایی در صدر و قعر جدول منتقدان کن ۲۰۲۵ + جدول کامل


نقد فیلم «زن و بچه» سعید روستایی

اگر تصادف‌ها در درام به شکلی مداوم تکرار شوند و عنان کار به دست آن‌ها بیفتد فیلم به سراشیبی سقوط می‌افتد. فیلمساز موفق فیلمسازی‌ست که از قرار دادن مکرر عنصر تصادف در درام بپرهیزد و روستایی جزو کارگردانانی بود که تا پیش از آخرین فیلمش به این کلید مهم فیلمسازی وفادار بود اما «زن و بچه» این اصل ثابت را در کارنامه‌ی او می‌شکند و فیلمساز جوان در نیمه‌ی دوم و خصوصاً پرده‌ی سوم فیلمش به کرات از این عنصر مخرب بهره می‌جوید! ازدواج هول‍‌هولکی مهری و حمید، حاملگی سریع‌السیر مهری، بیماری پدرهمسر سابق مهناز و بستری شدنش در بیمارستان محل کار او، موضوع حضانت ندا، اعتراف بی‌علت اعظم نزد مهناز و ده‌ها ماجرای دیگر به شکلی کاملاً خام‌دستانه در فیلم گنجانده شده‌اند و دست‌کم می‌شد به شکلی دیگر به آن‌ها پرداخت.

بازی‌ها بخش درخشان ماجرا هستند. پریناز ایزدیار یکی از پرفراز‌ونشیب‌ترین بازی‌هایش را در «زن و بچه» به منصه‌ی ظهور می‌رساند. پیمان معادی بازی خوبی دارد اما نقش بی‌چالش است، فراز و نشیبی ندارد، کاراکتر حمید تک‌بعدی است و انگار قرار است یک پلید مطلق باشد پس نقش چیزی به معادی اضافه نمی‌کند.

بازی دو بازیگر کودک و نوجوان فیلم (ندا و علیار) حساب‌شده و بسیار به‌جاست. حسن پورشیرازی با «پیرپسر» حجت را تمام کرده و بعید به نظر می‌رسد بتواند بازی‌ای روی دست آن بازی خیره‌کننده ارائه دهد. سحر گلدوست نقشی کوتاه اما تأثیرگذار را مانند همیشه روان و عالی ایفا کرده و اما بهترین بازی فیلم متعلق به فرشته صدرعرفایی است که کاش شخصیتش پرداخت بهتری داشت.

بیشتر بخوانید: استقبال «متوسط» منتقدان از «زن و بچه» سعید روستایی در کن


نقد فیلم «زن و بچه» سعید روستایی

«زن و بچه» را شاید اگر فیلمساز دیگری ساخته بود هرگز تا این حد موشکافانه مورد نقد و بررسی قرار نمی‌گرفت. شاید برخوردها با آن مهربانانه‌تر بودند و حتی از آن به عنوان یکی از آثار خوش‌ساخت سال‌های اخیر نام برده می‌شد. بی‌شک هم‌اکنون نیز فیلم به لحاظ اجرا، کارگردانی و دغدغه‌مندی اجتماعی‌اش فیلم سالم و قابل‌قبولی است که جایشان نیز این روزها در سینمای ایران خالی‌ست اما گره خوردن نام سعید روستایی با آن کار را برای او سخت می‌کند.

هر فیلمسازی آثاری در سطوح مختلف در کارنامه‌اش دارد و ممکن نیست که فیلمسازان بتوانند سطحی ثابت را در تمام فیلم‌هایشان حفظ کنند. با حساب این فرمول، «زن و بچه» (که عنوان هوشمندانه‌ای هم دارد) ضعیف‌ترین فیلم کارنامه‌ی روستایی تا به امروز است. فیلمی که از سطح اثری متوسط فراتر نمی‌رود و به علت چندپارگی موضوعی و پیچاندن داستانی ساده به مسیرهایی بی‌ربط و پراکنده به دستاورد بزرگی ختم نمی‌شود. نمی‌توان مدعی شد که موفقیت سعید روستایی در فیلم‌های قبلی‌اش اتفاقی بوده است اما او باید محتاطانه عمل کند تا از مسیر موفقیت‌های قبلی‌اش به بیراهه نرود و انگیزه‌مندتر از این فیلم بسازد. به امید موفقیت او در فیلم بعدی‌اش.

منبع: سینما سینما

نویسنده: یاسمن خلیلی‌فرد