«The Thing with Feathers» در ساندنس ۲۰۲۵ با ترکیبی از سوگ، وحشت و درامی خانوادگی عرضه شد؛ اما جایی که روایت گاه نامنسجم و عناصر وحشت کم‌اثر می‌شوند، بازی چندلایه بندیکت کامبربچ به‌عنوان پدری داغ‌دیده، فیلم را نجات می‌دهد.

چارسو پرس: جشنواره فیلم ساندنس امسال، بهترین جا برای تماشای فیلم‌هایی درباره سلامت روان، سوگ و مشکلات خانوادگی بود. دیلن ساترن، مستندساز شناخته‌شده، با فیلم جدید خود The Thing with Feathers به جشنواره بازگشت تا هر سه موضوع را کنار هم قرار دهد.


این فیلم اقتباسی است از رمان سال ۲۰۱۵ مکس پورتر با عنوان Grief is the Thing with Feathers که داستان پدری سوگوار را پس از مرگ ناگهانی همسرش دنبال می‌کند. او که تنها مانده تا از دو پسر کم‌سن‌وسالش مراقبت کند، باید تمام تلاشش را بکند تا پدری باشد که فرزندانش به آن نیاز دارند.

روایت فیلم

کامبربچ که در فیلم «پدر» نام دارد، یک روز به‌طور ناگهانی با پیکر بی‌جان همسرش روبه‌رو می‌شود. او که نابود شده و نمی‌داند چطور باید این زندگی تازه بدون شریکش را ادامه دهد، باید دو پسرش (با بازی ریچارد و هنری باکسل) را از این تراژدی باخبر کند و در کنارشان بماند تا با این فقدان کنار بیایند.


در حالی که این خانواده سه‌نفره تلاش می‌کند با مرگ عزیزشان کنار بیاید، پدر سعی می‌کند با غرق شدن در کار و تکمیل رمان مصور جدیدش تسکین یابد، اما همین باعث می‌شود دو پسری را که بیش از همیشه به او نیاز دارند، نادیده بگیرد.


نقد فیلم «The Thing with Feathers»: وقتی بازی بی‌نقص بندیکت کامبربچ از اقتباسی ضعیف و ترس ناکارآمد جلو می‌زند

جست‌وجوی فیلم برای پیوند سوگ با ژانر وحشت همیشه موفق نیست

از همان سکانس‌های نخست واضح است که پدر بودن بدون حضور شریک زندگی، او را خُرد می‌کند. حتی کارهای ساده مانند آماده کردن صبحانه یا پیدا کردن لباس تمیز برای بچه‌ها برایش طاقت‌فرساست. فشار مسئولیت‌ها و سوگ، آرام‌آرام ذهن پدر را از واقعیت دور می‌کند؛ فرصتی که به ساترن اجازه می‌دهد خلاقیتش را در روایت به کار بگیرد. کم‌کم کلاغی سیاه وارد خانه می‌شود — نشانه‌ای از چیزهایی که قرار است رخ دهد.


یکی از اولین نشانه‌های حضور کلاغ وقتی است که یکی از پسرها از خواب پریده و پر سیاهی را روی بالش خود پیدا می‌کند. در معنای روحانی، پرها نشانه حضور فرشتگان یا ارواحی هستند که آمده‌اند آرامش بیاورند. در طول فیلم، ساترن با این مفهوم بازی می‌کند؛ کلاغ که ابتدا در اندازه طبیعی بود، دوباره ظاهر می‌شود اما این‌بار در قالب یک موجود انسانی‌شده عظیم که آمده تا پدر را به مسیر درست بازگرداند تا بتواند از فرزندانش مراقبت کند.


نقد فیلم «ابدیت» (Eternity)؛ یک کمدی رمانتیک با شخصیت پردازی ضعیف


سبک خلاقانه ساترن برای تصویر کردن سوگ، درهم‌تنیده با عناصر ژانر وحشت است؛ اما این ترکیب همیشه نتیجه‌بخش نیست. کلاغ معمولاً با موسیقی پرتنش وارد می‌شود تا حسی تهدیدآمیز ایجاد کند، اما مشخص نیست این فیلم اصلاً به ژانر وحشت نیاز داشت یا نه. تجربه تماشای The Thing with Feathers بیشتر شبیه مشاهده تجسم سوگِ درمان‌نشده است؛ سوگی که در این خانواده به بی‌توجهی، مشکلات جسمی و روانی و آشفتگی‌های دیگر منجر می‌شود.

نقد فیلم «The Thing with Feathers»: وقتی بازی بی‌نقص بندیکت کامبربچ از اقتباسی ضعیف و ترس ناکارآمد جلو می‌زند

فیلم به سه فصل تقسیم شده: «پدر»، «کلاغ» و «پسرها». در هر بخش زاویه‌ای متفاوت از سوگ نمایش داده می‌شود. جایی که پدر در غمش غرق می‌شود، پسرها با کمک کلاغ آن را می‌پذیرند و با انجام کارهایی که یادآور مادرشان است، او را گرامی می‌دارند. ساترن با این ساختار نشان می‌دهد که یک خانواده چطور باید مسیرهای گوناگون پذیرش را تجربه کند — و چه پیامدهای تلخی در انتظار کسانی است که آن را نادیده می‌گیرند.


با اینکه این مفاهیم در فیلم وجود دارند، اما اجرای‌شان همیشه موفق نیست. مدت ۹۸ دقیقه‌ای فیلم کم نیست، اما اثر به طرز خسته‌کننده‌ای طولانی احساس می‌شود. ساختار چندفصلی و عناصر وحشت باعث شده برخی لحظات تأثیر خود را از دست بدهند. برای مثال مشخص نیست کلاغ واقعاً موجودی است که این خانواده را می‌آزارد یا تنها تجسم دردهای ذهنی پدر است. هر دو انتخاب قابل‌قبول‌اند، اما ساترن علاقه‌ای به پاسخ روشن دادن ندارد و همین باعث می‌شود ارتباط با داستان سخت شود.

بازی بندیکت کامبربچ نقطه قوت اصلی فیلم است

با این‌حال فیلم یک مزیت بزرگ دارد: بازی درخشان بندیکت کامبربچ. او چنان نقش را کامل و چندلایه بازی می‌کند که تقریباً ضعف داستان‌گویی فیلم فراموش می‌شود. پدر به‌ظاهر نقش ساده‌ای دارد، اما کامبربچ آن را فراتر از حد انتظار گسترش می‌دهد. خوشبختانه پسرها نیز نقش‌هایی دارند که فراتر از سوگ صرف است، پس مخاطب چیزی برای تمرکز دارد.


بدون شک ساترن نیت خوبی در اقتباس این رمان داشته است. سوگ برای هر شخص چهره‌ای متفاوت دارد و او تلاش کرده این تفاوت‌ها را با عناصر خلاقانه نشان دهد. خبر خوب درباره The Thing with Feathers این است که به‌اندازه کافی جذابیت دارد که توجه مخاطب را جلب کند. و گرچه بخش‌های ترسناک آن ضعیف‌ترین بخش فیلم‌اند، اما با توجه به هدف نویسنده-کارگردان منطقی به نظر می‌رسند. کامبربچ هم تمام توانش را برای این نقش گذاشته و همین برای ارزش دیدن فیلم کافی است.


نقد فیلم «بیدار شو مرد مرده»: بازگشت بنوا بلانک با معمایی کم‌رمق‌تر


نقد فیلم «The Thing with Feathers»: وقتی بازی بی‌نقص بندیکت کامبربچ از اقتباسی ضعیف و ترس ناکارآمد جلو می‌زند

جمع‌بندی نهایی

«The Thing with Feathers» اثری است که جاه‌طلبی‌های زیادی در روایت سوگ و سلامت روان دارد، اما ترکیب عناصر وحشت و نمادپردازی همیشه نتیجه مطلوب نمی‌دهد. ساختار سه‌فصلی فیلم و ابهام‌های روایی باعث می‌شود اثر طولانی‌تر از زمان واقعی‌اش احساس شود.


با این حال، بندیکت کامبربچ با حضور قدرتمند خود نه‌تنها شخصیت پدر را جان می‌بخشد، بلکه فیلم را از سقوط کامل نجات می‌دهد.
اقتباس ساترن کامل نیست، اما ارزش تماشا دارد، به‌خصوص برای علاقه‌مندان به بازیگری درخشان و درام‌های سنگین احساسی.


پرسش‌های متداول درباره فیلم «The Thing with Feathers»

1. فیلم «The Thing with Feathers» درباره چیست؟

این فیلم داستان پدری داغ‌دیده را روایت می‌کند که پس از مرگ ناگهانی همسرش باید از دو پسر کم‌سن‌وسالش مراقبت کند، در حالی که ذهن و روانش زیر فشار سوگ در حال فروپاشی است.

2. آیا «چیز با پرها» یک فیلم ترسناک است؟

فیلم از عناصر وحشت استفاده می‌کند، اما بیشتر یک درام درباره سوگ و سلامت روان است. بسیاری از منتقدان معتقدند بخش‌های ترسناک فیلم ضعیف‌تر از درام آن هستند.

3. نقش کلاغ در فیلم چیست؟

کلاغ تجسمی از سوگ، خاطره و وضعیت روحی پدر است؛ موجودی که هم تهدیدآمیز است و هم نوعی راهنما برای خانواده در مسیر پذیرش فقدان.

4. چرا اجرای بندیکت کامبربچ مورد توجه قرار گرفته؟

کامبربچ نقش پدری آسیب‌دیده را با ظرافت، عمق و چندلایگی بازی می‌کند؛ تا حدی که ضعف‌های فیلم، ریتم کند و روایت نامنسجم را تا حد زیادی جبران می‌کند.

5. آیا فیلم ارزش تماشا دارد؟

اگر به بازیگری قوی، درام‌های خانوادگی و اقتباس‌های ادبی علاقه‌مندید، فیلم ارزش دیدن دارد، به‌ویژه به خاطر اجرای کامبربچ. اما اگر دنبال یک اثر وحشت خالص هستید، ممکن است ناامید شوید.


منبع: screenrant
نویسنده: نسرین پورمند