آثار انتخابی جشنواره همدان بسیار ضعیف بودند. سطح آثار بسیار پایین بود. خیلی‌هایشان فقط در حد جُنگ بودند. این را من فقط نمی‌گویم داورها هم می‌گفتند که کارهای جُنگی زیاد بودند و خیلی‌ها به بازبین‌ها اعتراض می‌کردند می‌گفتند شما دارید الگوسازی می‌کنید. حضور آدمی که تجربه داوری نداشت و فقط وجه اداری داشت، در بخش کودک اعتراض خیلی‌ها را به دنبال داشت.

پایگاه خبری تئاتر:  هم هوا ابری بود. هم قهوهاش را خورده بود، هم به خاطر اولین تله فیلمش که به مرحله تدوین رسیده، سر کیف بود این کارگردان تئاتر که تازه از اجراهایش در اروپا برگشته است.

با امید نیاز درباره جشنواره تئاتر استان، جشنواره تئاتر منطقهای و اجراهایش در چند کشور اروپایی صحبت کردیم در حالی که دو خبر جدید هم برایمان داشت؛ برگزاری یک ورکشاپ سه روزه بازیگری با حضور پیر دامینگر در اصفهان و اعلام آمادگیاش برای دریافت و انتخاب متون برای تهیهکنندگی سه نمایش در زمستان امسال.

 از جشنواره تئاتر کودک و نوجوان همدان شروع کنیم. چه طور بود؟!

خوب نبود. آثار انتخابی جشنواره همدان بسیار ضعیف بودند. سطح آثار بسیار پایین بود. خیلیهایشان فقط در حد جُنگ بودند. این را من فقط نمیگویم داورها هم میگفتند که کارهای جُنگی زیاد بودند و خیلیها به بازبینها اعتراض میکردند میگفتند شما دارید الگوسازی میکنید. حضور آدمی که تجربه داوری نداشت و فقط وجه اداری داشت، در بخش کودک اعتراض خیلیها را به دنبال داشت.

 از نظر سطح کیفی هم شاهد یکی از ضعیفترین جشنوارههای کودک و نوجوان بودیم. ما ساعت 1 شب رسیدیم و تا 2 ظهر فردا در لابی هتل نشستیم تا اتاق به ما بدهند. در حالی که همان سال آخر که جشنواره در اصفهان برگزار شد، کارگردانهایی هم که آثارشان به بخش بازبینی رسیده بودند، دعوت شده بودند و بدون مشکل اسکان داده شدند.

به نظرم بهتر است فکری برای دبیری جشنواره بکنند. باید دبیری بیاید که بتواند در مواقع لزوم «نه» بگوید.

بخش بین الملل جشنواره چه طور بود؟

در این دوره بیشترین آثار خارجی را در جشنواره داشتیم بود ولی کاش کارها را میدیدید! خیلی ضعیف بودند.

با این تفاسیر، نظرتان درباره برگشتن جشنواره به اصفهان چیست؟

خب من به عنوان یک اصفهانی دوست دارم که جشنواره به اصفهان برگردد. در اصفهان همه چیز خوب بود و سطح آثار رسیده به جشنوارهها هم قابل توجه بود اما فقط یک سری مشکلات حاشیهای وجود داشت و خب باید قبول کنیم به هر حال جشنواره به وطن اصلیاش برگشته. ویژگی برتر همدان تنوع سالن است و این که همه گروهها در یک هتل هستند.

سیستم حمل و نقلشان هم عالی بود. خیلی سریع و راحت به مقصد میرسیدیم. این که بخش کودک و نوجوان را از هم جدا کردند، خیلی خوب بود. به نظرم مهمتر از این که جشنواره در چه شهری برگزار میشود، این است که جشنواره با کیفیت خوب و حتی غیررقابتی برگزار شود.

اگر جشنواره رقابتی نباشد، کیفیت جشنواره پایین نمیآید؟!

نه لزوماً. مثلاً در هامبورگ هر سال یک جشنواره تئاتر کودک و نوجوان برگزار میشود که 2 ماه طول میکشد و 130 تئاتر در جاهای مختلف شهر برگزار میشوند. به نظرم دو اتفاق میتواند این جشنواره را بهتر کند؛ اول این که غیررقابتی باشد و دوم این که در چند بخش برگزار شود مثلاً بخش حرفهایها، کار اولیها و ....

 از جشنواره همدان بگذریم، ابتدای مصاحبه گفتید که یک خبر خوب دارید.

بله. من همینجا اعلام میکنم که من آمادگی دارم زمستان امسال تهیه کنندگی سه کار را برعهده بگیرم. از همه هم دعوت میکنم متن‌ ‌هایشان را به موسسه اردیبهشت بفرستند. همه هم میتوانند متن بفرستند حتی آنهایی که فکر میکنند من با آنها حالم خوب نیست! فقط دنبال متنهای خوب هستم. تا آخر آذر ماه متنها را بفرستند. من از بین متنها حداکثر سه تا را انتخاب میکنم و تهیه کنندگیشان را به عهده میگیرم.

چرا میخواهید این کار را بکنید؟

علتش صرفا پول درآوردن نیست. بیشتر این است که به نظرم در تئاتر جای صنف تهیه کننده خالی است و کارها از بدون تهیهکنندگی ضربه دیدهاند. سازوکار تئاتر حرفهای در اصفهان وجود ندارد و هیچ وقت نشده که کارگردان فارغ از دغدغههای ساخت و تولید کار کند. وقتی کارگردان خودش باید دنبال پول و پوستر و بروشور و همه چیز باشد، دغدغههای کارگردانی از دستش میروند.

من میخواهم با این کار جریانی در تئاتر اصفهان درست نم. اگر من تهیه کنندگی دو، سه کار را انجام بدهم و کارگردان راحت به دغدغههایش برسد و کار خوب بشود، این روند ادامه پیدا میکند و دیگران هم وارد این عرصه میشوند.

چه متنهایی را ترجیح میدهید؟ چه ویژگیهایی برای یک متن خوب قائلید؟

من کار خاص میخواهم. کاری که هم وجوه هنری را داشته باشد هم گیشه را. مثلاً «مردگان مشغول کارند» هم در جشنواره درخشید و هم رکورددار فروش شد. ما در 20 شب اجرا، 16.5 میلیون فروش داشتیم. تازه در فاز دوم، اجاره سالن هم میدادیم. 3 هزار و 700،800 نفر آمدند نمایش را دیدند و از این 16.5 میلیون، 9 میلیون بلیط فروشی شده بود.

پس در اصل شما دلیل شکست خوردن بعضی از نمایشها را نبود یک فکر اقتصادی پشت یک اثر هنری میدانید؟!

صد در صد. تهیه کننده باید شم اقتصادی داشته باشد و کار خوب ارائه بدهد. من بعد از این همه سال شکست اقتصادی به این نتیجه رسیدهام. مثلاً من برای کار «دختر پادشاه» دو میلیون تومان هم گذاشتم. یا سر کار «هی تو» هیچ سودی نبردم اما در مورد «مردگان...» این اتفاق تکرار نشد.

 20 شب اجرا داشتیم و پرفروشترین اثر تاریخ تئاتر اصفهان شد با 16 میلیون تومان فروش. خیلی از اثرها به دلیل عدم پشتوانه اقتصادی ضربه خوردهاند.

اثر خوب از نظر شما چه اثری است؟

اثری که شریف باشد.

منظورتان تئاتر فاخر است؟

به نظر من هر نوع تئاتری که ساخته میشود، فاخر است به جز آنها که برای گیشهاند البته. اصلاً تئاتر، هنر فاخر است.

شما که میخواهید سرمایه گذاری کنید، چرا به جای تهیه کنندگی متنهای جدید، کارهای تهران را به اصفهان نمیآورید؟

من «سه گانه اورنگ» را آوردم، همه کارها را انجام دادیم ولی ارشاد ردش کرد. من دنبال جریان سازی هستم نه این که خودم را نشان بدهم.

ببینید، دلیل این سوال این بود که همه میدانیم تئاتر اصفهان ضعف دارد و خب شاید مهمترین دلیلش این است که تئاتر خوب نمیبینیم که تئاتر خوب هم ارائه بدهیم. بنابراین شاید بهتر باشد به جای تهیه کنندگی کارهای جدید، از کارهای موفق تهران حمایت کنیم که بیایند و در اصفهان هم اجرا داشته باشند.

آوردن نمایشهای تهران، ساز و کار میخواهد. ساز و کاری باید باشد و مسئولین باید بسترها را فراهم کرده باشند تا طرف از تهران بیاید. وقتی بدانند بازدهی دارند، کارها را برای اجرا به اصفهان هم میآورند. همین الان هم من متن «آرامسایش» آقای حاتمی را که دو سال پیش در فجر اجرا شد، به ارشاد دادهام.

 نظرتان درباره بودجه تئاتر اصفهان چیست؟

کجاست؟ من که نمیدانم.

شما به عنوان مدیر روابط بین الملل انجمن هنرهای نمایشی اصفهان از این بودجهها خبری ندارید؟

بودجهای نیامده از دو سال پیش تا حالا. هزینه کارهای آموزشی و جشنواره تئاتر و روز جهانی تئاتر و گروهها را هم با بودجههای قبلی دادهاند. وضعیت انجمن نمایش در هالهای از ابهام است. سه چهار ماه است جلسه هیات مدیره تشکیل نشده. البته من دو ماه با انجمن در ارتباط نبودم. باید تماس بگیرم و جویا بشوم.

  درباره حاشیههای جشنواره تئاتر استان چه صحبتی دارید؟

هیچ صحبتی ندارم. من به خاطر جشنواره تئاتر استان اصلاً هیجانزده نشدم. فقط برای کنجکاوی در جشنواره استانی شرکت کردم. بچهها رای گرفتند و آمدیم. برای من جدی نبود. ما کار را اجرا کردیم و جایزه هم گرفتیم.

من هنوز لوحهایی را که دادند، ندیدم. معلوم است که وقتی من میروم ایتالیا با تورناتوره صحبت میکنم، دیگر نمیتوانم ببینم فلان مرد موی سپید تئاتر اصفهان درباره من چه گفته. حرف همیشه هست. پدرم خدابیامرز میگفت: هر چه شب گرد میخوابیم صبح درازتریم!

 در مورد کار احسان فاضلی حرف و حدیث زیاد بود. نظر شما چیست؟

من قضاوتی نمی کنم چون نه احسان را دیدم نه کاری که می گویید طراحی صحنهاش را کپی کرده. حتی اگر کپی هم باشد، خوب کپی کردن هم هنر است. البته من قبول ندارم کپی است. احسان فاضلی پسر محترمی است چند سال شرکت کرد و برنده نشد.

امسال برنده شده باید حمایت کنیم. چیزی که در ایران وجود دارد این است که آثار نقد نمی شوند افراد نقد می شوند. اگر به جای او نیاز و جانمی و کشانی میرفتند احسان فاضلی چون آدم بیحاشیهای است  گفتند ویتسک هم کپی است. دستگاه کپی زیادی در این شهر هست. خوب کپی کردن هم هنر است. حالا احسن فاضلی را نقد کنیم که چی؟ چی عایدتان می شود؟

 خب شما از جریان سازی صحبت کردید. در مورد این مسئله هم حرف منتقدان این است که اگر برنده شدن نمایشهای کپی جریان بشود، چه بلایی بر سر تئاتر استان میآید؟!

زمانی که اصغر خلیلی کار خاتون غصه دار را در فجر اجرا کرد، گفتند کپی است. یک زمانی هم به من انگ چسباندن که کارهای تهران را کپی کردهام و در اصفهان اجرا کردهام. درحالی که اصولاً شباهتها ممکن است به وجود بیایند و الزاماً شباهتها کپی نیستند.

 در مورد اجراهای اروپاییتان بگویید.

با آخرین کارمان،یک+یک، سه اجرا داشتیم. یک جلسه کاری در فلورانس، یک اجرا در بلونیا و سه اجرا در فرانکفورت. تجربیات زیادی هم به لحاظ سازماندهی و ... به دست آوردم. ما در یک ماه گذشته سفیر فرهنگی ایران در اروپا بودیم.

با توجه به این که بعد از انتخابات رفته بودید، درباره مسایل سیاسی هم سوال میکردند؟

بله. خیلی زیاد. اصولاً تحولات سیاسی ایران را خیلی دنبال میکنند والی خب من می گفتم آرتیستام.

از نظر شما اوضاع چه طور است؟

هنوز معلوم نیست. باید کار کنند و بعد ببینیم چه تغییراتی رخ داده و آیا بهتر بوده یا نه.

استقبال از اجراهایتان چه طور بود؟

تماشاچیهایی که در آلمان کار ما را دیدند شاید فقط 10 درصدشان ایرانی بودند. خیلی دوست داشتند. برای اجرای آمریکا هم صحبت شد. و قرار شد برای انگلیس سال 2014 اجرا برویم. من اصولاً در هر جای دنیا هر اتفاقی در زمینه تئاتر بیفتد، خوشحال میشوم.

چه من این کار را بکنم و چه دیگران. من آنجا گفتم: سلام همه هنرمندان ایرانی که دیده نمیشوند را به شما میرسانم. درباره هنر ایران حرف زدم و گفتم: من از سرزمینی حرف میزنم که دخترانی دارد که عاشقند و قالی میبافند. من با سر بلند، گفتم ایرانی هستم و اصفهانی.

 اتفاقاً هفته فرهنگی ایران در فرانکفورت هم بود ولی هیچ حمایتی از ما نکردند. من در این سالها خیلی از راهها را باز کردم که اگر هنرمندان دیگر بروند، راهشان هموار است. سال 2009 در برلین تئاتر اجرا کردم.

تا آن زمان هیچ ایرانی در برلین اجرا نرفته بود. اما بعد از من اجراهایی از ایران به برلین رفتند. اصغر خلیلی، من و خیلیهای دیگر که در اروپا اجرا کردیم و خوب هم کار کردیم، در اصل مسیری را برای دیگران باز کردیم. البته مهم اروپا رفتن نیست. مهم این است که آبرومندانه اجرا کنیم. باید آداب تئاتر اجرا کردن را بلد باشیم.

 



نویسنده: نفیسه حاجاتی