در سالی که گذشت سینمای ایران با اتفاقات مختلفی از استقبال مخاطبان از فیلمهای کمدی روی پرده گرفته تا کسب سومین جایزه اسکار برای ایران روبهرو بود.
با نگاه به همه اين سالها ميتوان فهميد، چه بر سر سينما آمده است.سينماگران برجسته دهه چهل و پنجاه سالها بعد هر يك بهگونهاي دچار مشكل شده و از ادامه راه بازمانده بودند.
آنالیز سینمای امسال، دستیابی به گیشه چشمگیر 1200 میلیارد تومانی را نشان میدهد؛ درحالیکه 88 درصد فروش به فیلمهای کمدی تعلق دارد و پژمان جمشیدی بار دیگر عنوان پولسازترین بازیگر سال را کسب کرده است.
خدابخشی در دو سال و اندی حضور خود بارها در جمع و حلقه نزدیکانش، در صحبتهایش میان مدیران و خبرنگاران صداوسیما و اظهاراتش با کارکنان این سازمان، خود را «چریک» خوانده و گفته بود که چریکها عمر کوتاهی دارند و او نیز تصمیمی برای ماندگاری طولانی در صداوسیما ندارد.
درد اینجاست که حضور بلاگرهای مجازی در سینما و تئاتر کشور در حالی رخ میدهد که بسیاری از بازیگران توانمند کشورمان خانهنشین هستند و در انتظار پیشنهادی برای کار تا بتوانند از این طریق ارتزاق کنند یا بسیاری از بازیگران سرشناس و شاخصی که ممنوعالکار شدند. این وضعیت را صرفاً نمیتوان محصول تقاضای مخاطبان و هواداران آنها دانست، سیاستگذاریهای غلط موجب میشود تا به قول فردوسی، هنر خوار شود و جادویی ارجمند.
۱۰ سال از بزرگترین پروژه حادثهساز تلویزیونی ـ «معراجیها» ـ میگذرد؛ اتفاقی که انفجار در پشت صحنه آن پنج تن از اهالی سینما را به کام مرگ کشاند. حالا بعد از گذشت یک دهه این بار در سریال الفویژه «سلمان فارسی» شاهد حادثه دلخراش دیگری هستیم که به مرگ دو هنرور منجر شده است.
در گزارش امروز به اتفاقات تلخی که در تولید و ساخت فیلم و سریالهای ایرانی و خارجی رخ داده است پرداختیم. بخشی از این اتفاقات به دلیل بیتوجهی به ایمنی هنگام کار است و بخشی هم اتفاقاتی است که با تمام دقت انجام شده، اما متاسفانه پایانی ناخوشایند داشته است.
در گزارش پیشرو به ۲۲ فیلمی پرداختیم که در این دوره جشنواره به شکل رسمی از سرمایه نهادها استفاده کرده بودند و تلاش کردیم نتیجه کار را بر اساس فضای کلی نظرات منتقدان، واکنش عموم تماشاگران و آرای داوران جشنواره بررسی کنیم.
«مجنون» فیلمی غیرتماشایی نیست و کشش لازم برای تماشا را ایجاد میکند، اما قطعا در مقابل سنگینی دراماتیک عملیات خیبر و قهرمانان آن، وزنی سبک دارد و حق مطلب را ادا نمیکند.
در دو دهه اخیر میتوان رد تصویری از پدر را در سینمای ایران ردیابی کرد که موقعیت پارادوکسیکال و متعارض پدر یا نقش پدرانه را روایت کردهاند. پدرانی که در اختلاف نسلی با فرزندان خود، رنجهای بسیاری را بر دوش کشیده و غریبی و تنهایی پدرانه را تجربه کردهاند.
عادل فردوسیپور چرا حذف شد؟ این سوالی است که طی چهار سال اخیر بارها و بارها از مسئولین سیاسی و غیرسیاسی کشور پرسیده شده که چرا عادل بهیکباره کنار رفت و برنامه نود تعطیل شد. مجریای که یکی از پربینندهترین برنامههای تاریخ صداوسیما را در اختیار داشت و حالا خبری از آن برنامه و دوشنبههای جنجالی نیست. تعطیلی برنامه نود که قطعاً رخ داده و نمیتوان تاریخ را تحریف کرد اما بهواقع عادل فردوسیپور هم حذف شد؟ واژهی «حذف» معنای مشخصی دارد و نمیتوان تفسیر مختلفی از این کلمه داشت.
فیلمهای کمدی ایرانی در سالهای اخیر، نگاه ویژهای به تایلند و دیگر کشورهای آسیای شرقی داشتهاند. کشورهایی با جاذبههای توریستی که به نظر میرسد فیلمسازان ایرانی از آنها جز ارائه تصویری کارت پستالی بهره نبردهاند.
عجیب اینکه برخی فیلمهای راهنیافته مانند فیلم تازه مهران مدیری و فیلم تازه رامبد جوان هم از این اظهارنظرهای توئیتری مصون نماندهاند و برخی بهصراحت درباره کیفیت پایین سینمایی آنها موضعگیری کردهاند! اما مشخص نیست کجا و چگونه امکان تماشای فیلمها را به دست آوردهاند.
برنامه «هفت» که از جشنواره سال گذشته توسط تلویزیون کنارگذاشته شده بود، حالا در آستانه جشنواره فیلم فجر دوباره قرار است در سبد برنامههای شبهای جشنواره فجر قرار گیرد. برنامه ۱۳ سالهای که همچون سینماگر فرتوت و خمیدهای میماند که تنها در ۱۰ روز جشنواره فجر توان عرض اندام در سینمای ایران را دارد.
درباره اهمیت موضوع اکران فیلم خارجی و درباره چرایی عدم موفقیت اکران فیلم خارجی در سینماهای ایران با چند کارشناس سینما از جمله امیر قادری، سید جمال ساداتیان و امیرحسین علمالهدی گفتوگویی انجام دادیم که از نظر میگذرانید.
۱۴ آذر سالروز خاموشی چراغ عمر سینماگری است که آثار برجای مانده از او چون چراغی خاموشیناپذیر به سینمای ایران روشنی بخشیده و یاد و نام او مشمول معنای این دیالوگ نبشته بر سنگ مزارش است: «آیین چراغ خاموشی نیست».
در این شش سال، عوامل مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... روی سینما تاثیر گذاشتهاند، اما با این حال، اتفاقی که نهایتا در گیشه در حال رخ دادن است را میتوان با بررسی سهم فروش و پخش فیلمها در سینمای ایران رصد کرد.
به نظر میرسد علی دهکردی که شب گذشته به عنوان مدیرعامل خانه سینما معرفی شد در دوره جدید این خانه با موانع و مشکلاتی روبهرو باشد.
مجموع فروش سینمای ایران اکنون در حالی به حدود ۶۳۰ میلیارد تومان رسیده که حدود دو سوم از میزان کل فروش سینمای ایران به کمدی «فسیل» (۲۷۷ میلیاردتومان) و «هتل» (۹۱ میلیارد تومان) تعلق دارد و البته لازم به ذکر است که صدرنشینی فیلمهای کمدی اتفاقی بیسابقه در فروش سالانه سینما نیست و فیلمهای طنز در دورههای مختلف نیز عنوان پرفروشترین سال را از آن خود کردهاند. اما شاید در کمتر دورهای بوده است که سینمای اجتماعی ایران در چنین شرایط بحرانی قرار گرفته باشد.
این روزها از رونق سینما زیاد صحبت میشود؛ رونقی که پس از تعطیلیهای مداومی که شیوع کرونا و شرایط اجتماعی بر سینما تحمیل کردند، لفظی مناسب و درست برای پایان یک دوران رکود محسوب میشود اما آیا این روزهای سینما، پررونقترین روزهای تمام تاریخ سینمای ایران است؟
نگاهی به فهرست مدیران فعلی صداوسیما نشان میدهد که مدیر شبکه سه سیما یکی از باتجربهترین مدیران حال حاضر سازمان است. این در حالی است که تا همین دو سه سال قبل، اوضاع تقریبا برعکس بود و درباره اینکه او تجربه لازم برای مدیریت ندارد بحث میشد. برکناری یا استعفای محسن یزدی که زمانی قائممقام شبکه سه بود و بعدها در میان تعجب همگان مدیر شبکه مستند شد همین چند ماه پیش مایه تاسف و شگفتی اهالی رسانه بود.