دلم ميخواست سير زندگي ستاره به گونه ديگري باشد و او جور ديگري از زندگياش دفاع كند يا اين ميزان شرم و حيا ميان او و برادرش نباشد و اتفاق ديگري براي اين شخصيت بيفتد، اما اينها ترجيح من بود و نه ويژگي شخصيت.
زندهیاد خسرو سینایی که بجز آثار شاخص، تجربههای ناکام و تلخی را در زمان حیاتش در سینما تجربه کرده بود، به نقش تاریخی افراد در تاریخ اعتقاد داشت و میگفت: تاریخ ما یا گم شده یا تحریف، یا با غرض دورانی را میکوبیم یا با شعار، دوران دیگری را بزرگ میکنیم، در حالی که هر نوع فعالیت باید با حُسن نیت مورد توجه قرار بگیرد.
این همه اعتراض از سوی جامعه ایران برای چیست وقتی میگویند چرا برخی دولتمردان عزت مردم و عزت ایران را رعایت نکردند. اینکه توانستیم ملوانهای انگلیسی را بگیریم نافی این نیست که خیلی جاها آن اقتدار لازم را نداشتیم. ما نقدمان به این است که چرا این اقتدار را حفظ نمیکنند.
«آرامش در حضور دیگران» یکی از سه فیلمی است که سینمای ایران را وارد مرحله تازهای از حیاتش کرد. اواخر دهه 40 جریان موسوم به موج نوی سینمای ایران آغاز شد. یکی از ویژگیهای مهم این جریان این است که بهنوعی برای نخستینبار ادبیات اجتماعی ایران را با خودش همراه کرد.
سعید اسدی که تجربه دبیری جشنواره تئاتر فجر را دارد، معتقد است؛ یکی از مواردی که جشنواره فجر را دچار مشکل میکند این است که کیوریتور ندارد. در حالیکه فستیوالهای بزرگ کیوریتورهای ثابتی دارند که انتخابها را برای آنها انجام میدهند که خط مشی، فلسفه هنری و سیاستگذاری مشخصی را پیگیری میکنند.
مهرداد اسکویی در این گفتگو به نوع نگاه خود به مستندسازی پرداخته و در جایی میگوید: یکی از اساتید بزرگ جرمشناسی زمانی به من گفت فقط فیلم «رویاهای دم صبح» تو به اندازه ۶۰ کتاب جرمشناسی مطلب و نکته دارد. در سفرم به ژاپن، مسئولان این کشور ما از این فیلم چند نکته برداشت کردیم که در برخوردهایمان با دختران کانونهای اصلاح تربیت روی آن کار میکنیم. این موضوع در لهستان و کانادا و اکراین هم اتفاق افتاد.
مستند خودکار داستان زندگی علیاکبر رفوگران، پدر نوشتافزار ایران و بنیانگذار کارخانه بیک در کشور است. او این روزها گرچه دیگر خودکاری تولید نمیکند اما به تولید محصول دیگری روی آورده است.
شهرام مکری معتقد است در جشنواره فیلم فجر تناقضی وجود دارد که در حالت خوشبینانه باید آن را یک سوءتفاهم دانست یا یک عهد و قرار قدیمی که هنوز بهروز نشده است.
آقای سینایی معمولا از اکران فیلمهایشان ناراضی بودند، چون اثری که روی پرده میرفت، از نظر تصویر یا صدا یا همین حذف و کوتاه کردنها کیفیتی را که دلشان میخواست، نداشت. این حساسیتها روی گرافیک و پوستر هم بود. آن زمان روی این مسائل خیلی حساس بودند و سخت میگرفتند.
«بهزاد صدیقی»، دراماتورژ و مدیر تولید فیلمتئاتر «من ترامپ نیستم!» با تاکید بر آنکه گام گذاشتن در مسیر تولید اثر برای مخاطب جهانی و به زبانی غیر از فارسی چالشبرانگیز است، گفت: مدعی نیستیم اثرمان بیعیب است و قطعا در تولیدات بعدی میتوانیم درخشانتر باشیم.
اصغر عبداللهی اولین فیلم سینمایی کارنامه اش را بر اساس فیلمنامه ای از خودش کارگردانی کرده است. یک قناری، یک کلاغ قصه ای چالش برانگیز است هم برای نگارش هم کارگردانی که این نویسنده با تکیه بر تجربه سالیان و دغدغه های همیشگی اش دست به این کار سخت زده و این اثر را در معرض قضاوت مخاطبان همیشگی اش قرار داده است.
عدهاي مثل ساير اتفاقات نو از اين جايگزيني هراس داشتند و برخي هم از اساس به عنوان «جايگزيني» به اين پديده نگاه نكردند و دست به تجربه زدند. اين تئوري كه قرار است تئاتر ديجيتال جاي تئاتر صحنهاي را بگيرد حاصل ذهنيتي است كه حاضر به پذيرش تغيير وضعيت نيست و نميتواند طرز فكر موازي را تحمل كند. اين ايده در زمان اختراع عكاسي هم مطرح بود.
«ناگهان درخت» به مخاطبش احترام ميگذارد و از او ميخواهد كه آسانگير نباشد. بپذيرد كه سينما فقط جاي تعريف كردن قصههاي سرراست، شعارهاي اجتماعي تاريخمصرفدار نيست. بگذاريد يك فيلم هم عربده نكشد. اداي غمخواري براي معتادان يا فرودستان را درنياورد. لايههاي بسيار داشته باشد، اختلاف ايجاد كند به جاي ستايشهاي گذرا.
بايد راههاي ديگري براي توليد تئاتر پيدا كنيم تا مجبور نباشيم در يك فضاي زنده مشترك گرد هم بياييم بلكه بايد اين كار را از طريق پلتفرمهاي ديجيتال گوناگون انجام دهيم.
مهمترين مشكل ما انتخاب بازيگراني بود كه براي بازي در اين فيلمتئاتر به زبان انگليسي توانايي داشته باشند. خب اين موضوع در ابتدا كارمان را سخت كرده بود ولي به هر حال با رايزني و مذاكره با بازيگران بالاخره به انتخابهاي خوبي هم رسيديم و تقريبا بيشتر بازيگران ما همان انتخاب اولمان بودند.
حميد امجد: سوال جديتر، از همه دريغگويان درباره رفتن آقاي بيضايي و كاركردنش دور از وطن خود، ميتواند اين باشد كه همه سالهايي كه او نرفته بود با او و انبوه طرحهاي پيشنهادياش چه كرديم و حالا كه رفته چه پيشنهاد باوركردني بهتري برايش داريم جز اينكه باز هم برگردد پشت همان درهاي بسته منتظر بنشيند؟
سينماي ديجيتال امروز در مقابل سينماي آنالوگ ديروز شكل ديگري به سيستم فيلمسازي داده كه البته اين تغيير و دگرگوني كاملا اجتنابناپذير است. فيلمسازي به همراه موضوعات كاملا مستندگونه و ناتوراليستي شكل ديگري به خود گرفته، تئوري تكنيك در خدمت محتوا برعكس شده، انگار كه بيضايي و بعضي از همنسلانش تبديل به آدمهايي شدهاند كه بايد در موزه جاي بگيرند و اين چقدر غمانگيز است.
مسوولان سينمايي با بريز و بپاشهاي پرخرج ساخت فيلمهاي عظيم را رواج دادند و تلاششان هم اين بود كه يكسري آدمها را از سينما حذف كنند تا همه نتوانند درگير كار فيلمسازي شوند و فقط افراد موردنظر خودشان در سينما كار كنند. از پشت كوه فيلمساز آوردند و معتقدم اين سينما پلاسيده است و ما فقط مشغول روزمرّگي هستيم.
«جمشیدیه» دومین تجربه بلند سینمایی یلدا جبلی است. فیلم اول این کارگردان «داره صبح میشه» در سیوسومین دوره فیلم فجر کاندیدای بهترین فیلم بخش «هنر و تجربه» شد و سال ۹۳ در همین گروه به اکران رسید.
امیرحسین علم الهدی کارشناس سینما میگوید سال آینده برای سینمای ایران سخت خواهد بود. او فارغ از تحلیل وضعیت اقتصادی و تاثیر انتخابات ۱۴۰۰ میگوید، طی یک سال گذشته مخاطب از دیدن فیلم و سریال در قاب تلویزیون اشباع شده، سلیقهاش پیشرفت کرده و به همین راحتی تصمیم نمیگیرد که به سینما برود.