حميد امجد: سوال جديتر، از همه دريغگويان درباره رفتن آقاي بيضايي و كاركردنش دور از وطن خود، ميتواند اين باشد كه همه سالهايي كه او نرفته بود با او و انبوه طرحهاي پيشنهادياش چه كرديم و حالا كه رفته چه پيشنهاد باوركردني بهتري برايش داريم جز اينكه باز هم برگردد پشت همان درهاي بسته منتظر بنشيند؟
سينماي ديجيتال امروز در مقابل سينماي آنالوگ ديروز شكل ديگري به سيستم فيلمسازي داده كه البته اين تغيير و دگرگوني كاملا اجتنابناپذير است. فيلمسازي به همراه موضوعات كاملا مستندگونه و ناتوراليستي شكل ديگري به خود گرفته، تئوري تكنيك در خدمت محتوا برعكس شده، انگار كه بيضايي و بعضي از همنسلانش تبديل به آدمهايي شدهاند كه بايد در موزه جاي بگيرند و اين چقدر غمانگيز است.
مسوولان سينمايي با بريز و بپاشهاي پرخرج ساخت فيلمهاي عظيم را رواج دادند و تلاششان هم اين بود كه يكسري آدمها را از سينما حذف كنند تا همه نتوانند درگير كار فيلمسازي شوند و فقط افراد موردنظر خودشان در سينما كار كنند. از پشت كوه فيلمساز آوردند و معتقدم اين سينما پلاسيده است و ما فقط مشغول روزمرّگي هستيم.
«جمشیدیه» دومین تجربه بلند سینمایی یلدا جبلی است. فیلم اول این کارگردان «داره صبح میشه» در سیوسومین دوره فیلم فجر کاندیدای بهترین فیلم بخش «هنر و تجربه» شد و سال ۹۳ در همین گروه به اکران رسید.
امیرحسین علم الهدی کارشناس سینما میگوید سال آینده برای سینمای ایران سخت خواهد بود. او فارغ از تحلیل وضعیت اقتصادی و تاثیر انتخابات ۱۴۰۰ میگوید، طی یک سال گذشته مخاطب از دیدن فیلم و سریال در قاب تلویزیون اشباع شده، سلیقهاش پیشرفت کرده و به همین راحتی تصمیم نمیگیرد که به سینما برود.
موقعي كه مصالح جديد مانند آهن، شيشه و بتن وارد ايران شد به طور طبيعي عدهاي گرايش پيدا كردند از اين مصالح در معماري استفاده كنند ولي مشكل اينجا بود كه برخلاف نمونههاي اروپايي، وقتي نو آمد به بازار، كهنه شد دلآزار و تمام گذشته كنار رفت. يعني معماران ما براي نوآوري حتي آن مختصات و داشتههاي قطعي ايراني را فراموش كردند.
اگر اين پروژه به سرانجام برسد يعني تئاتر ميتواند حيات داشته باشد و ما سال را كنار مردم به پايان برسانيم، اما اگر به سرانجام نرسد يعني موضوع تعطيليهاي يك هفتهاي بيقاعده مكانهاي فرهنگي يك بازي ناجوانمردانه بوده و مسوولان بايد واضح اعلام كنند تا روزي كه شر اين ويروس به كل كنده نشده، امكان اجراي هيچ نمايشي در ايران وجود ندارد. به اين ترتيب تكليف همه ما روشن ميشود كه تا آن زمان بايد شغل ديگري پيدا كنيم.
بابک کریمی یک سینماگر دوزبانه است و به گفته خودش کارش را در ایتالیا با بازی کردن در تیزرها و فیلمهای کمدی آغاز کرده است. او فرزند بازیگر، کارگردان و مجسمهساز مشهور ایرانی «نصرتالله کریمی» است. به گفته خودش شاید فیلم «بلیتها» ساخته عباس کیارستمی بود که باعث شد اصغر فرهادی او را قاضی جداییاش بکند. و در فیلم «گذشته» و «فروشنده»اش مجدداً از این بازیگر بهره ببرد.
برای سینمای مستقل کرونا واقعا نابودکننده بود. یکی از بزرگترین دغدغه های کسی مثل من که خودش فیلمش را کارگردانی و تهیه و پخش می کند، این است که بتواند چرخه اقتصادی فیلمش را درست بچیند تا بتواند به حیات حرفه ای اش ادامه دهد. امسال به خاطر تعطیل شدن اکثر جشنواره ها و بازارهای فیلم و یا برگزاری آنلاین معدودی از آنها، عملا سینمای مستقل با مشکل جدی روبرو شد.
بني شبيه به هيچ نويسنده ديگري نمينويسد. او زبان خودش را دارد. طنز خودش را دارد. قلم بني منحصر به خودش است. نمايشنامهنويسان بهخصوص كمدي نويسان زيادي ديدهام كه براي رسيدن به كمدي با كلمات بازي ميكنند اما بني با تلفيق طنز، واژهسازي، رئاليسم جادويي، نقد اجتماعي و سياسي ساختار جديدي را خلق ميكند و امضاي خودش را دارد.
برگزاری آنلاین هر رویداد هنری، در تعامل با هنرمندان آن رویداد اتفاق میافتد. اگر پیش از برگزاری جشنواره، تعاملی دو سویه با هنرمندان و برگزارکنندگان جشنواره اتفاق بیفتد و مخاطرات و مزایای آن توسط هر دو طرف مطرح شود، بدون شک هم هنرمندان و هم مدیران در کنار یکدیگر میتوانند در برگزاری آن موفق شوند.
مسعود دلخواه از بحران مضاعفی که کرونا بر تئاتر ایران تحمیل کرده، تدریس و اجرای آنلاین نمایش و سیاستگذاریها و برنامهریزیها برای این هنر میگوید.
از دو دهه پيش تصميمگيري بخش زيادي از نمايش فيلم به سالنهاي سينما واگذار شد. تصميمگيرندگان اكران سينماداران شدند، طبيعي است كه سالن سينما و سينمادار نخواهد سالن سينمايش خلوت باشد به سمت فيلمهايي برود كه فيلمهاي پرفروشي باشند. اين آفت ديگر سينماي ايران است، گران شدن توليد فيلم از يك طرف، تصميمگيري اكران از طرف سينماداران از طرف ديگر سينماي ايران را محدود كرد.
دولت بايد از اجراي گروههاي تئاتر حمايت كند و خروجي آنها را به صورت آنلاين در اختيار مردم سراسر كشور بگذارد. ما امروز بايد بتوانيم از تركيب هنر و تكنولوژي در جهت آسايش و آرامش جامعه بهره بگيريم. بايد بتوانيم از تجربههاي جهاني استفاده كنيم. حداقل ميتوانند اين ايده را به صورت پايلوت در تئاتر شهر شروع كنند چون اين مكان يك وجاهت و كاركرد نمادين اميدآفرين دارد.
ابراهیم گلهدارزاده معتقد است، بچههای تئاتر منتقد هستند و همیشه یک عینک انتقاد دارند که خوب است و آنها باید نقد کنند و ما نیز باید به نقد آنها توجه کنیم.
ایوب آقاخانی درباره پیشبینیاش از تئاتر در دوره پساکرونا گفت: من الان بیش از اینکه نگران آسیبهای خانمانبرانداز این ویروسِ مرموزِ لعنتی روی تئاتر باشم، نگران مسئولانی هستم که به نداشتن تئاتر دارند عادت میکنند و نگران مخاطبانی هستم که به تئاتر ندیدن دارند عادت میکنند.
چيزي كه درباره ايشان برايم مسحوركننده بود به كارهايي بازميگشت كه آقاي پورحسيني را در نقشهاي متفاوت و در همكاري با كارگردانهاي متفاوت ميديدم. مثلا بين حضور او در نمايش «باغ آلبالو» آربي يا «طلبكارها» كه آنجا هم باهم بوديم تفاوت زيادي وجود داشت. «انسان، حيوان، تقوا»ي پيرآندلو كجا و كار رضا قاسمي كجا؟
هر آدمی بسته به خصوصیات شخصی و حساسیتهایی که دارد، خودآگاه یا ناخودآگاه مدام در حال سبکسنگینکردن شرایط است، نه لزوما برای انتخاب میان رنج و لذت بلکه در بیشتر مواقع میان رنج بیشتر و رنج کمتر. از عادیترین و پیشپاافتادهترین وقایع روزمره تا پیچیدهترین دوراهیهای زندگی همیشه این ما هستیم که انتخاب میکنیم و در اغلب مواقع این انتخاب ناخودآگاه و غریزی است.
طالبینژاد: به نظرم با وجود گذشت 45 سال از ساخت فیلم «شازده احتجاب» هنوز بهترین اثر آقای فرمانآرا است. این البته از جهتی میتواند خوب نباشد؛ چراکه یک فیلمساز باید رو به جلو حرکت کند؛ اما وقتی به تاریخ سینمای جهان نگاه میکنیم، میبینیم فیلمسازانی بودند که تقریبا همین وضعیت را داشتند
اين فيلم فقط قصهگو نيست كه بيننده از صفحه تلويزيون آن را ببيند و با داستان آن درگير شود و به ديگر اجزاي فيلم توجه نكند؛ فضاي موجود در آن بسيار اهميت دارد كه طبيعتا در چنين نمايشي ظرافتها و جزييات كمتر به چشم ميآيد.