مریلا زارعی در گفتگویی مفصل با برنامه «رو ب رو» دهه اول فعالیت خود در سینما را مرور کرد و خاطراتی جذاب از آثاری گفت که خیلی ها با آنها خاطره دارند.
ستاره اسکندری با اشاره به اینکه در سینما و تلویزیون ما همواره نگاهی خشن از سیستان و بلوچستان ارائه شده است، تأکید کرد: «خورشید آن ماه» تصویر متفاوتی از سیستان و بلوچستان ارائه میدهد.
در حال حاضر سه، چهار تا آدم دستچین شدند و کار میکنند، باقی هم باید بروند بمیرند اهمیتی ندارد، شکلی که وجود دارد در شرایط فعلی مدیرانی که هستند مثل بقیه سطوح سینما برایشان مهم باشد که نیست. فقط با فروش چند فیلم آمار میدهند و دیگر با خیل بیکاران کاری ندارند. اینها ماموریت دارند که نشان دهند همهچیز خوب است و ما چقدر خوشبختیم و ملالی نیست.
شهرام مکری: با خودم فكر میكنم چرا هیچ وقت كارگردانها و سینماگرها و خانه سینما دور همدیگر جمع نمیشوند تا فكر كنند ما میخواهیم در مورد یك مساله یا یك گیت مثل پروانه ساخت قدم برداریم و فكر كنیم، میخواهیم با آدمهای تصمیمگیرنده در دولت- در هر جایی كه هستند- بنشینیم و حرف بزنیم و بگوییم بنا به این دلایل منطقی، بنا به این دلایل فكری و فلسفی به نظر ما پروانه ساخت ایده اشتباهی است؛ منظورم این است كه تا وقتی خودم قدمی در این راه برنداشتم، تا وقتی خودم ایدهای در این مورد ارایه ندادم، نمیخواهم كل درها را روی خودم بسته ببینم و فكر كنم كه این امكان وجود ندارد.
مهرداد خوشبخت با انتقاد از شرایط اکران در سینمای ایران گفت: اگر تخلفات در اکران صورت نمیگرفت و اگر حمایتهای قانونی و عرفی در اکران وجود داشت قطعاً تمام فیلمهای غیر کمدی میتوانستند عرض اندام کنند و مردم هم استقبال میکردند.
مستانه مهاجر را همواره بهعنوان یکی از بهترین تدوینگران زن سینمای ایران میشناختیم که کارنامه پرباری در همکاری با فیلمسازانی مثل عباس کیارستمی تا مانی حقیقی دارد. او در نخستین تجربه فیلمسازی خود به کارگردانی فیلم «جوجه تیغی» دست زده که میتوان آن را در ذیل کمدی سیاسی قرار داد. قصه زنی که میخواهد رئیسجمهور شود. در گفتوگو با او درباره این تجربه، چرایی ساخت این فیلم و ژانر و روایت آن حرف زدیم.
کمال تبریزی: الان نه خیابان، نه رستوران و نه شهر قابل نمایش در تلویزیون که اصلا نیست، قابل نمایش در سینما هم نیست؛ یعنی خیابان تغییر کرده و رستوران تغییر کرده. ببینید تلویزیون موسیقی پخش نمیکند، اصلا ساز نشان نمیدهد، اما شما اگر سوار تاکسی بشوید، به رستوران و کافیشاپ بروید، در همه جا همه ترانهها هست. قبلا اگر در دهه ۶۰ میرفتی رستوران، بهشان گفته بودند ترانه پخش نکنید و از این نوارهای موسیقی بدون کلام پخش میکردند، اما الان ترانه داریوش پخش میشود همه ترانهها پخش میشود. در همه مراسمها هست، اما تلویزیون ساز نشان نمیدهد و موسیقی ندارد.
بیراه نیست اگر «سرزمین مادری» را یکی از جنجالیترین سریالهای سالهای اخیر تلویزیون بدانیم. مجموعهای که یک دهه از پخش آن خودداری شد و حالا مدتی است هر هفته از تلویزیون پخش میشود. هرچند این سریال ابتدا از تلوبیون پخش شد و بعد جایی در آنتن شبکه سه سیما پیدا کرد. طبیعی است که پخش دوباره این سریال پس از سالها با وجود تمام مخالفتها ساده نبود و مدیران تلویزیون هم راه کمخطرتر را برای پخش مجدد آن انتخاب کردند.
علیرضا معتمدی با انتقاد از شرایط اکران فیلم سینمایی «چرا گریه نمیکنی؟» تاکید کرد: همه سازوکارها و آدمهای بانفوذ سینما علیه سینمای مستقل هستند.
مستانه مهاجر با اشاره به اینکه مطالبهگری یکی از مهمترین مضامین فیلم «جوجه تیغی» است، تأکید کرد که «جوجه تیغی» موضوعی جهانشمول دارد که مطالبه مطرح شده در آن همچنان در همهی جوامع وجود دارد.
عیاری در کارنامهاش فیلمهای مطرحی مانند «شبح کژدم»، «آبادانیها»، «تنوره دیو»، «خانه پدری»، سریال «روزگار قریب» و... را دارد؛ آثاری که مرور هر کدام از آنها داستانی پر از آب چشم است و اغلب آنها چه در ساخت و چه در اکران با مشکلاتی مواجه شدهاند و همچنان «کاناپه»اش توقیف است.
در سینما کم آسیب ندیدم، اما همین آسیبها مرا ساخت. خیلی دوست داشتم در کشور خودم مورد تشویق قرار بگیرم، این اسمش گلایه نیست چرا که همه آدمها دوست دارند دیده شوند اما آن طرف آب بیشتر حمایت شدم.
من تمام این صحنهها را یکبار پیشازاین، زندگی کرده بودم. درواقع همه آن چیزهایی که به سختی و تلخی پشتسر گذاشته بودم، بار دیگر باید در صحنه، بازی و تکرار میکردم. ضمن اینکه برخی موقعیتها مثلاً حرفهایی که در تراپی میزدم، در خلوت خودم هم به خودم نمیگفتم و بیان آنها ضمن اینکه نوعی تداعی آن شرایط دشوار بود، کمک میکرد تا نسبت به تجربهای که از سر گذراندم، به یک خودآگاهی و شناخت بیشتری برسم.
لیلی عاج: من هیچوقت در سینما نبودم، بلکه فقط هنرجوی سینمای جوان بودم و یکی، دو فیلم کوتاه وقتی آقای آفریده در انجمن بودند ساخته بودم. یک فیلم روی نوار بتاکم، یک نگاتیو ۱۶ و یک دیویکم. در بطن سینما نبودم، هرچند بهشدت علاقهمند به سینما و تماشاگر پیگیری بودم. در شرایطی که قصد داشتم در مسیر رشد در سینما قرار بگیرم و تحصیلات آکادمیک در رشته سینما داشته باشم، این اتفاق نیفتاد و من تئاتر خواندم.
کریم امینی: به نظر من فیلمساز خودش باید ارزیابی کند که فضایی را که برای ساخت انتخاب کرده یا فیلمنامهای که حاضر و آماده به او داده میشود و او را به عنوان اپراتور برای فیلم میخواهند که آن فیلم را بسازد ببیند آیا فیلم را میفهمد و درک میکند یا نه؟ فیلمسازی که تا دیروز فیلم اجتماعی میساخته و در این ژانر میدرخشید چطور میتواند یک شبه کمدی بسازد.
تحلیلهای بسیاری درباره شرایط این روزهای سینمای ایران وجود دارد. برخی اکران همزمان چند فیلم کمدی از ابتدای سال تاکنون را پاشنه آشیل سینمای ایران میدانند.
محمد ساسان مدیر مرکز تولید سازمان سینمایی «سوره» گفت پشت همه فیلمهای تولید شده توسط این مرکز ایستادهایم.
حامد رجبی گفت: در این فیلم سعی داشتم به آدمهایی نگاه کنم و در درون افرادی ورود کنم که به شکلِ ثابتِ زندگی خودشان چسبیدهاند و تصمیم دارند به هیچوجه اطرافشان را نگاه نکنند و خود را در معرض هیچ تهدیدی قرار ندهند.
امید شمس در این گفتوگو از موانع پیش روی ساخت «ملاقات خصوصی» گفته و همینطور درباره نگاهش به فضای جنوب شهر حرف زده است.
آرمان خوانساریان: گفتوگو همان فرهنگی است که ما نداریم، در فرهنگ پایینتر آدمها که با هم مشکل داشته باشند فیزیکی با هم دعوا میکنند، در فرهنگ بالاتر آدمها با زبان همدیگر را تکه پاره میکنند، یعنی آن گفتوگویی که بخواهیم زاویه دید خودمان را بگوییم و زاویه دید طرف مقابل را بشنویم در فرهنگ ما نیست، متاسفانهتر آن چیزی است که در فرهنگ ما اصلا نیست، آنهم فرهنگ عذرخواهی است چون گفتوگو درنهایت باید به عذرخواهی منجر شود، چون راجع به کدورتها صحبت میکنیم
هوشنگ گلمکانی: اول در نظر داشتم نقش کیانی را رضا کیانیان بازی کند اما او گفت این نقش نکته تازهای برایش ندارد و نقش چوپان را ترجیح داد. در سینما، اینکه چه در ذهن داری و درنهایت چه خواهد شد، اغلب مسیری طولانی و گاهی تقدیری است. وقتی که سرانجام علی مصفا برای نقش کیانی آمد، با ایدههایش تاثیر زیادی روی این نقش گذاشت و آن را دگرگون و پخته کرد.