حتما خیلی از اهالی تئاتر یادشان است که چهار سال پیش در مراسم «شب بازیگر» هدیهای ویژه به برگزیدگان و داوران داده شد؛ هدیهای که با دست و دلبازی عجیب یک اسپانسر نصیب تئاتریها شده بود و بعدها به افراد بیشتری هم تعلق گرفت، اما حالا که چند سال گذشته، خبر میرسد که هنوز کسی دستش به آن هدیه نرسیده است!
بیستمین جشن «حافظ» در حالی تحت ملاحظات کرونایی برگزیدگان خود را معرفی کرد که سریال «هیولا» و فیلم سینمایی «سرخپوست» عنوان برترین آثار این رویداد را از آن خود کردند.
مرور اخبار مرتبط با بازگشایی سینماها در کشورهای صاحب صنعت سینما در ماههای اخیر، تصویری واضحتر از آنچه تحت عنوان «بحران کرونا» میخوانیم، پیش رویمان قرار میدهد.
حکایت غریببی است، حکایت مردی که از همان دوران نوجوانی، شیفته دنیای قصهها و افسانهها بود و به هر کجا سرک میکشید تا گنجهای ادبیات فولکلور را گردآوری کند، به آنها رخت نمایشی بپوشاند، به قاب تصویر بنشاند تا به لطف سینما و تلویزیون به یادگار بماند برای آیندگان ولی همین مرد، آثار گمشده بسیار دارد. آثاری که معلوم نیست چرا از دست رفتهاند.
مدیر گروه تئاتر «آناهیتا» نمیتوانست این جوانک را بپذیرد. آخر موعد ثبت نام گذشته بود اما جوان مشتاق مگر میتوانست به این آسانی از این وسوسه بگذرد. او به عشق تئاتر راهی تهران شده بود. سماجت و صبوری کرد و یک سالی در تئاتر پارس کار کرد تا فرصتی به او داده شد و به گروه تئاتر «آناهیتا» راه یافت. محمود دولتآبادی این گونه به عرصه تئاتر وارد شد.
انتخاب ۳ فیلم ایرانی در جشنواره ونیز ۲۰۲۰، شمار آثار ساخته شده ایرانی حاضردر این رویداد سینمایی را به عدد ۱۰۶ رساند.
صدور پروانه ساخت فیلم سینمایی برای یک اینفلوئنسر (یا به زبان رایج شاخ اینستاگرامی) با سیلی از نقد و حاشیه همراه شده است. به قول معروف: «همه چیزمان به همه چیزمان میآید».
كامنتنويسي توييتري ميان داروغهزاده و رضوي بر سر قضاوت كردن و قضاوت نكردن به جاهاي باريك رسيد؛ سيد محمود رضوي براي داروغهزاده نوشت: «اگر بحث پروندهسازي باشد ما و همكاران خاطرات جذابي از ارسال فيلمنامهها از معاونت شما به نهادهاي خاص داريم.»
«شطرنج باد، در زمان خودش هم یک فیلم آوانگارد بود. حدود 40 سال قبل ساخته شد و یک فیلم پیشرو از جهت فرم و شیوه روایت بود. این فیلم از هیچکدام از قواعد رایج در سینمای آن زمان پیروی نمیکرد.
کسانی که شکوه را در اجراهای کارگاه نمایش دیده بودند، در همه کارها او را موفق میدانند. فرق نمیکند گلدونه خانم باشد یا سندلی کنار پنجره بگذاریم... با نثر و نگاهی یکسر متفاوت، یا باغ آلبالو و طلبکارها. اثری از چخوف و پیتر هاندکه باشد یا برشت و استریندبرگ. کارگردان آربی اُوانسیان باشد یا اسماعیل خلج یا بیژن مفید. شکوه در همه نقشها تمامقد میدرخشید.
شاید برخی از ما با نام این هنرمند بزرگ ایتالیایی آشنا نبوده باشیم ولی با انتشار خبر درگذشتش که از رفتن یکی از بزرگترینهای موسیقی جهان سخن میگفت، متوجه شدیم که او که بود. هر کدام از ما حتما بی آن که بدانیم او کیست، آثارش را بارها از تلویزیون یا رادیو شنیدهایم؛ مردی که سازنده موسیقی فیلمهای ماندگار و معروفی همچون «مالنا»، «یک مشت دلار»، «خوب بد زشت»، «روزی روزگاری در غرب» و «سینما پارادیزو» بود.
بهمن فرمانآرا میگوید: اگر لیست آدمهای فرهیختهای همچون داریوش شایگان، کریم امامی و شاهرخ مسکوب را از نظر بگذرانید، میبینید که هیچکدام آنها جایگزین نشدهاند. . ما به دولتی نیاز داریم که ارزش فرهنگ را بداند.
امسال مهاجرت بهرام بیضایی ١٠ساله میشود. مهاجرتی که دربارهاش حرف و حدیث زیاد وجود دارد و داستانها و روایات زیادی دربارهاش گفته و شنیده شده است. خود بهرام بیضایی داستان این سفر را اما ساده و صریح، یک انتخاب ناگزیر میداند.
روحالله جعفری استاد دانشگاه، کارگردان و پژوهشگر تئاتر در یادداشت پژوهشی و تحلیلی مروری بر فعالیتهای تئاتری زندهیاد محمدعلی کشاورز در حوزه هنرهای نمایشی داشته است.
تاریخ هجری شمسی کم کم به ابتدای سده پانزدهم نزدیک می شود و در این راه، چشمانداز گُنگی در تبیین راهبرد برای طراحی ویترینی مشخص از سوی سیاستگذاران فرهنگی وجود دارد.
پيوند تئاتر و بيماري را ميتوان در عمق تاريخ تئاتر و ادبيات نمايشي غرب جستوجو كرد. صحنه آغازين اديپ شهريار سرزميني طاعونزده را به نمايش ميگذارد: «لكهاي سياه در تمام سرزمين پراكنده شده و زمين را مسموم ساخته. خانهها و مردمان آلودهاند.
صحنه درگیری ملوک با محتشم به هنگام کندن قبر و دست به دست شدن بیل بین آنها می تواند بسیار در جزئیات شبیه کشمکش های اولیه رومینا با پدرش و در انتها احتمالا جدال بر سر گرفتن داس از دست پدر باشد. حتی اگر در عالم واقع پدر رومینا او را از پشت زده باشد، تغییری در ماهیت کشمکشی که رومینا و ملوک برای زنده ماندن نموده نخواهد داشت.
احمد شاملو (1379-1304) شاعر، مترجم و روزنامهنگار، در دهه40 بهعنوان فیلمنامهنویس با برخی تهیهکنندگان و کارگردانان ایرانی همکاری داشت. برخی معتقدند که شاملو یکی از نمادهای مهم و مؤثر روشنفکری ایرانی در صد سال اخیر تاریخ معاصر محسوب میشود. تأثیر و حضور او در شعر، ترجمه شعر و روزنامهنگاری ادبی باعث ایجاد جریانهای غیرقابل انکاری در تداوم این پدیدهها در حرکت فرهنگی زبان فارسی و رسانههای ایرانی شده است.
ممكن است ما از اصغر فرهادي خوشمان بيايد يا خوشمان نيايد ولي به هيچ روي نميتوانيم منكر بزرگي و اهميت فيلمسازي چون او شويم. اصلا چطور ميتوانيم بگوييم كارگرداني كه دو اسكار در كارنامه او موجود است بزرگ و با اهميت نيست؟
شکوه بازیگری فطری بود، حسابوکتاب نمیکرد که حالا این بروک است و آن دیگری اسماعیل خلج.