فیلمنامهای دولایه پیش رو داریم، یک لایه آن میان تار و اصحاب قدرت است و لایه دیگر میان تار و اطرافیانش. عطف اول فیلم زمانی آغاز میشود که پس از مدتها تار با مدیر صندوق کاپلان یعنی الیوت در رستورانی گرانقیمت دیدار کرده و لیدیا حاضر میشود در ازای باج خوبی که میگیرد راز اجرای حیرتانگیز خودش در کنسرت یهودیان را برای او فاش سازد، از همین نقطه مشکلات او آغاز میشود و در سراشیبی سقوط قرار میگیرد، میافتد.
در «تار» با قصه زنی موسیقیدان مواجهایم که از یک سوپرمن به بدمن تبدیل میشود. در واقع تار قربانی خودشیفتگیهای خودش میشود. گرچه در این سقوط، پلشتیهای جامعه و سازوکارهای رسانهای هم بیتاثیر نیست. از این رو شاید گزافه نباشد که بگویم فیلم «تار» روایتی از تراژدی مرگ تدریجی فرد و جامعه در یک دیالکتیک اجتماعی است. چهبسا بتوان آن را به نوعی نقد بر نظم فرهنگی موجود در سرمایهداری متاخر دانست که در آن صعود و سقوط آدمها در مرز باریک قرار دارد.
کارگردانی که پس از سالها دوباره با «تار» درخشیده است می گوید «۲۰۰۱: اودیسه فضایی» برای همیشه سینما را تغییر داد.
تاد فیلد پس از مدتها دوباره پشت دوربین قرار میگیرد و این بار کیت بلانشت بازیگر اصلی فیلم او خواهد بود.