مینیسریال شوگان یا شوگون (Shōgun) با اکشن، درام سیاسی و فضای تاریخی خود، موفقیت چشمگیری داشته و میلیونها طرفدار را جذب کرده است.
مجموعه تلویزیونی Shōgun با روایت پیچیده و سیاسی خود هر بینندهای را شیفته خود کرده و یادآور دوران افول داستان بازی تاج و تخت شده است.
«شوگون» تنها بر دیالوگها، دشمنیهای میان قبیلهها و دایمیوها و همچنین افشای زیباییشناسی شرق باستان استوار است. در واقع صحنههای اکشن در این اقتباس جدید را میتوان روی انگشتان یک دست شمرد. با این حال، نکته مورد نظر این است که نبود اکشن به هیچ وجه به داستان آسیب نمیرساند، بلکه برعکس، صرفاً به نفع آن نیز شده است.
مسیر جدید اقتباس مارکز و کوندو از «شوگان» در حقیقت بهطور مستقیم از داستان اصلی کلاول میآید. سریال بهجای روایت ناجی سفیدپوست این موضوع را کند و کاو میکند که «به داد کسی رسیدن» و این که «من اینجا آمادهام تا فنآوری فرهنگ خود و همه چیزهای مرتبط با آن را برای فرهنگ دیگری بیاورم» چه معنایی دارد و «در ادامه درمییابیم آنها کلاً نسبت به این مسئله بیتفاوت هستند، برای این که با مقتضیات فرهنگ خود بهخوبی کار میکنند.»
سریال «شوگون» (Shōgun ) بر اساس رمانی از جیمز کلاول در سال ۱۹۷۵، حماسهای گسترده است که در ژاپن فئودالی اتفاق میفتد. این مجموعه درام تاریخی ما را به دنیای فئودالی ژاپن میبرد، جایی که ساموراییها قدرت را در دست دارند و مرگ بر بدنامی ارجح است. شوگون در میان پسزمینه دسیسههای سیاسی و مبارزات قدرت، با جان بلکثورن انگلیسی (با بازی کاسمو جارویس) آغاز میشود، دریانوردی که به به اجبار سر از ساحل درآورده و اکنون مجبور است در دنیایی نامانوس زندگی کند.