جریانی در دههی ۱۳۸۰ باعنوان «بازخوانی» در ایران شکل گرفت که میتوان آن را جریان «بازتفسیر» نیز نامید که بخشی از جریان دیکانستراکشن یا واسازی میشود؛ البته روش این هنرمندان پیشرو بیشتر «غلطخوانی» تعمدی بود. روش مذکور، بهنوعی در همکاری یک کارگردان اجرامحور و یک دراماتورژ تولید، شکل میگیرد.
محمد چرمشیر در بازخوانی از نمایشنامه سه خواهر چخوف، با حذف شخصیتهای مرد، این امکان را مهیا کرده تا عاملیت سه خواهر یا همان شخصیتهای اُلگا، ماشا و ایرینا به میانجی صدا و بدن زنانه، شدت یابد. اما این عاملیت زنانه، مدام از طریق حضور راوی و گفتار سوپر ایگوییاش، حد خورده و به انقیاد کشیده میشود.
نمایش «سه خواهر»، به نویسندگی محمد چرمشیر و کارگردانی نگین ضیایی که اثری اقتباسی از «سه خواهر» چخوف محسوب میگردد، در پی چارهجویی این مسئله است که به آنچه بیواسطه مشاهده و دیده میشود تا چه اندازه میتوان اعتماد و آن را تفسیر به رأی داشت.