چارسو پرس: فیلم «فصول» نخستین تجربهی کارگردانی انفرادی مورن فازندیرو است؛ فیلمسازی فرانسوی که با همکاریهای مکرر با میگوئل گومش (ازجمله The Tsugua Diaries و Grand Tour) در سینمای شاعرانه و ساختارگریز اروپا شناخته شده. این فیلم در جشنواره لوکارنو ۲۰۲۵، در بخش رقابتی اصلی برای یوزپلنگ طلایی رقابت میکند و بهتازگی شرکت Square Eyes حق پخش جهانی آن را خریداری کرده است.
روایت: کاوشی در دل تاریخ و اسطوره
«فصول» روایتیست ترکیبی و لایهمند، بر پایهی زندگی یک زوج باستانشناس آلمانی (گئورگ و ورا لایزنر) که در طول جنگ جهانی دوم به پرتغال نقل مکان کردند و باستانشناسی مکانهای سنگی ماقبلتاریخ در منطقهی آلنتژو را پایهریزی کردند. اما فیلم صرفاً بازسازی بیوگرافی این دو نیست؛ بلکه آن را بهانهای میسازد برای ورود به زمانی چندوجهی: گذشتهی ماقبل تاریخ، خاطرات روستاییان، شعرهای شفاهی، ترانهها، آرشیوها و تصاویر آماتور.
فازندیرو با ادغام این عناصر، فیلمی خلق کرده که هم مستند است، هم شعر سینمایی، هم نقد اجتماعی و هم کاوشی ذهنی.
فرم و ساختار: سینمایی مانند باستانشناسی
فرم فیلم بهوضوح از ساختار باستانشناسی الهام گرفته است: تکهتکه، لایهلایه، و مبتنی بر بازسازی از قطعات پراکنده. فازندیرو از صداهای اهالی روستا، طرحهای علمی، ترانههای محلی و فیلمهای قدیمی استفاده میکند تا نوعی کولاژ روایی بسازد که نهتنها مخاطب را به گذشته، بلکه به عمق رابطهی انسان با مکان، طبیعت، و تاریخ میبرد.
این ساختار تکهتکه، برخلاف بسیاری از مستندهای خطی و گزارشگونه، مخاطب را به یک تجربهی شهودی میبرد — مانند تماشای رویاهایی که از دل سنگ و خاک برمیخیزند.
بیشتر بخوانید: بررسی مستند «Just Kids»؛ روایتی احساسی از زندگی نوجوانان ترنس در سایه قوانین محدودکننده آمریکا
مضمونها: فصول تغییر، مقاومت، و خاطره
عنوان فیلم، «فصول»، تنها به تغییرات طبیعت اشاره ندارد؛ بلکه به چرخههای تاریخی، خاطرات جمعی و مقاومتهای انسانی نیز اشاره میکند. در دل روایت باستانشناسانهی فیلم، صدای کارگران روستایی، چوپانها، و شاعران محلی نیز شنیده میشود که از جنگ، انقلاب، فقر، فراموشی، و پایداری سخن میگویند.
فازندیرو تاریخ را نهتنها بهعنوان رویداد، بلکه بهعنوان احساس، ترانه، و زبان بدن به تصویر میکشد. گویی گذشته در خاک نیست، بلکه در حرکات انگشتان کشاورز یا شعری که زیر لب زمزمه میشود، باقی مانده است.
زبان سینمایی و سبک بصری
از لحاظ بصری، فیلم ترکیبیست از:
تصاویر ۱۶ میلیمتری نوستالژیک
نقاشیهای علمی و دفترچههای میدانی
آرشیوهای تصویری آماتور
و برداشتهای مستند آرام و تأملبرانگیز از طبیعت و مردم آلنتژو.
همهی اینها با صدای شاعرانهی راوی یا مکالمات زمینی مردم عادی ترکیب شدهاند. نتیجهی کار چیزیست میان سینمای آگراندیسمان (Blow-Up) و شعر فولکلوریک اروپایی. یادآور آثار فیلمسازانی چون کریس مارکر، ژان روش یا خود میگوئل گومش.
بیشتر بخوانید: نقد مستند «تایتان: فاجعه اوشنگیت» | ماجراجویی لوکس در اعماق دریا با بهایی مرگبار
اهمیت جشنوارهای و جایگاه در سینمای معاصر اروپا
پذیرفته شدن این فیلم در بخش رقابتی جشنواره لوکارنو، آن هم بهعنوان نخستین اثر انفرادی فازندیرو، نشانهایست از جایگاه روزافزون او در سینمای هنری اروپا. فیلمهای قبلیاش در کن، نیویورک و مارسی نمایش داده شدهاند و حالا «فصول» میتواند بهعنوان ادامهای جسورانه بر کارهای پیشین، مسیرش را تثبیت کند.
Square Eyes نیز با سابقه درخشان در پخش فیلمهای هنری و فرمالیست، انتخاب مناسبی برای عرضهی جهانی این اثر است.
جمعبندی: سینمایی برای تماشا، تفکر، و تجربه
«فصول» اثریست که در تقاطع میان تاریخ، حافظه، طبیعت و خیال ایستاده. نه صرفاً برای فهم گذشته، بلکه برای درک ریشههای حال. فازندیرو با چشمی دقیق و قلبی شاعر، تکههای خاک و صدا را کنار هم میگذارد تا به یک روایت غیرخطی اما بسیار انسانی برسد.
این فیلم بیش از آنکه فقط دیده شود، باید حس شود. مخاطبانی که از سینمای روایی انتظار دارند ممکن است گم شوند، اما کسانی که برای کاوش آمدهاند، گنجی از معنا در انتظارشان است.
منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند