در این نوشتار کوشش شده ضمن نگاهی اجمالی به نمایشهای «آبی مایل به صورتی» کار ساناز بیان و «خودکار بیکار» اثر سامان ارسطو، که دارای مضمون اصلی مشترکی هستند و به مسائل و مصائب تراجنسیتیها در اجتماع میپردازند؛ مساله تفاوت نگاه و شیوهی پرداخت پدیدآورندگانش نسبت به این موضوع و تاثیرگذاری و اثربخشی احتمالی هر کدام بر مخاطبان نیز مورد بررسی قرارگیرد که البته این امر نافی هدف انسانی، جسورانه و آگاهیبخش هنرمندان در خلق آثار مورد بحث نیست.
سامان ارسطو «خودکار بیکار» را به پایتخت مىبرد.