ثبات، كليد واژه فعاليتهاي گروه تئاتر ليو در تمام سالهاي بعد از شكلگيري و فعاليت در جريان تئاتر ايران است؛ ويژگياي كه اتفاقا دُر گرانبهاي دهههاي اخير هنر به حساب ميآيد و همين مشي موجب شده تا گروهي از بازيگران صاحب سبك زير سايه و نشان ليو شكل بگيرند. در اين بين رضا بهبودي و سعيد چنگيزيان نامهاي بلندي هستند كه نياز به معرفي ندارند و عملكرد موثرشان بارها در تئاتر و سينما نظر علاقهمندان و منتقدان را به خود جلب كرده است. نكته ديگري كه بايد و لازم است به آن اشاره كنم فعاليتهاي مستمر و اثرگذار به دور از هرگونه حاشيه است كه تا حدي موجب شده از سوي مجامع هنري تئاتري ناديده گرفته شوند. همين روش اتفاقا در شيوه بازي بازيگران گروه نيز نمود پيدا كرده و هيچگاه نميبينيد يكي از آنها روي صحنه خودنمايي كند، مگر آنكه نياز نقش و خواست كارگردان در ميان باشد. سعيد چنگيزيان در نمايش «سه خواهر» كه اين روزها بعد از اجرا در سالن پاليز بار ديگر در تماشاخانه ايرانشهر روي صحنه رفته مصداق همين شكل و شمايل بازيگري است. «آندره» نمايش سه خواهر جوان هنرمندي است كه با دستان خودش آيندهاش را نابود ميكند. به دلسوزيهاي خواهرانش اهميت نميدهد و دايره خيرهسري و عياشيهايش تا جايي پيش ميرود كه زندگي همه خانواده را با مخاطره مواجه ميكند. اما آندره نه تنها علت كه معلول شرايط كلي حاكم بر يك اجتماع قرار گرفته در سراشيبي سقوط است. مدام در اتاق كارش جايي خارج از جريان اصلي نمايش پنهان ميشود و زمانهايي در برابر ديدگان تماشاگر قرار ميگيرد اما جالب اينجاست كه حتي هنگام غيابت، در صحنه حاضر است و تاثيرش حس ميشود. خودش ميگويد: «مرز باريكي بين آنچه مخاطب از آندره ميشناسد و آنچه در تمرينها به آن رسيديم را بازي كردم». چنگيزيان در گفتوگوي پيش رو درباره شخصيتي ميگويد كه ايفاي نقشش را برعهده دارد و به خوبي از پس آن برميآيد. درباره تاثير همكاري مستمر چندينساله با گروه ليو و شيوه بازيگري كه در سبك و سياق تمام اعضاي اين گروه نمود دارد.