توحید معصومی با تکیه بر قدرت کمیک بازیگرانش، نمایش خوشریتمی از متن نویسنده مجاری پدید میآورد؛ اما در این میان برخی مناسبات سیاسی و اجتماعی زمانه ایشتوان اِرکنی از میان میرود.
عجایب این روزهای تئاتر ما تمامی ندارد. این نیز پدیده عجیبی است که همه در تئوری صاحبنظر و صاحبسبک هستند اما در عمل و در صحنه هیچ چیز برای عرضه ندارند. فقط کافی است از دوستان بپرسید که گروتسک یعنی چه. از سیر تا پیازش برایتان تعریف کرده و آباء و اجدادش را برایتان بیرون میریزند اما در پیادهسازیاش به شدت لنگ میزنند. این روزها هم مد شده که بلاتکلیفیمان در مواجه با اثر را با کمی چاشنی کمدی لالهزاری و کمی ترس و اضطراب مدرن شبهروشنفکری قاطی کرده و به اسم گروتسک به مخاطبمان تحویل دهیم.