پوريا كاكاوند بعد از تجربه اجراي «ضيافت پنالتيها» حالا نمايش «رولور» را در تماشاخانه ايرانشهر روي صحنه دارد. دو نمايش به مثابه دو روي يك سكه. به ويژه در مواجهه با تماشاگري كه به واسطه اجراهاي پرتعداد اين روزها سرگردان به نظر ميرسد و ميتوان گفت بيش از هر چيز به جنبه سرگرميسازي آثار علاقه نشان ميدهد. سالنهاي تئاتري نيز بدون در نظر گرفتن اهميت هويتسازي به اين سرگرداني دامن ميزنند. نمايش تازه كاكاوند در اين وضعيت روي ديگر سكه نمايشنامهنويس مستعدي را به نمايش گذاشته كه در ادامه تجربه قبل علاوه بر فضاي جسورانهتر در فرم، تماشاگر متفاوتي را به سالن دعوت ميكند. اگر در «ضيافت پنالتيها» ابزاري محدود از جمله ويديو، صندلي و حتي اجازه درآوردن كت از تن و راه رفتن را در اختيار بازيگرش- امير جعفري- گذاشت، اينجا محدوده حركتي علي باقري و فربد فرهنگ را بهشدت محدود كرده است. باقري در يك سو ثابت ايستاده و فقط اجازه صحبت كردن، پلك زدن! و لرزيدن دارد. فربد فرهنگ نيز اجازه دارد تفنگ رولورش را به روي باقري نشانه بگيرد، يك بار آن را پايين بياورد، روي سر خودش بگذارد و دوباره به سمت بازيگر مقابل نشانه برود. اينها در كنار طراحي نور و البته «واژهها» تمام داشتههاي دو بازيگر روي صحنه است. نمايشي شريف كه در مجموع نشان ميدهد كاكاوند چه در زمينه نگارش متن براي اجرا و چه در زمينه كارگرداني رو به پيش گام برميدارد. همچنين نميتوان و نبايد به سادگي از كنار كار دشوار دو بازيگر نمايش عبور كنيم. بازيگراني كه پيچيده در فضاي محدود پيرامون خود، مخاطبان در جستوجوي سرگرمي را ٥٠ دقيقه خيره به صحنه نگه ميدارند. كاري كه در لحظاتي از اجرا حس ميكنيد با استفاده از آمبيانس ضربان قلبشان انجام ميدهند. گفتوگو با علي باقري، فربد فرهنگ و پوريا كاكاوند را در ادامه ميخوانيد.