فیلم The Surfer با بازی نیکلاس کیج، اثری پرتنش، روانپریشانه و خیرهکننده است که مخاطب را در آفتاب سوزان استرالیا و در دل یک کابوس سورئال رها میکند. کارگردانی لورکان فینگان و موسیقی پر رمز و راز فرانسوا تتاز، این تریلر روانشناختی را به یک تجربه سینمایی تبدار و گیجکننده تبدیل کردهاند. نیکلاس کیج در نقشی بهشدت متفاوت، اما درخشان، مرزهای واقعیت و جنون را درمینوردد.
چارسو پرس: مردی (با بازی نیکلاس کیج) که قصد خرید خانهای در یک منطقه ساحلی را دارد، وارد یک درگیری خشونتآمیز فزاینده با گروهی محلی از موجسواران میشود.
ما هرگز نام شخصیت نیکلاس کیج را در فیلم The Surfer نمیفهمیم (در تیتراژ تنها با عنوان «موجسوار» معرفی شده است). از این رو، شاید وسوسهانگیز باشد که تصور کنیم این فیلم صرفاً مثالی دیگر از «نوع نیکلاس کیج» یا همان «خشم کیج» است — آن نوع فروپاشیهای عجیب و منحصربهفردی که سالها سوژهای طلایی برای ساخت میمها و ویدیوهای یوتیوب بودهاند.
اما اینجا خبری از «کیج زنبورها» یا «خرگوش در جعبه» نیست. در عوض، با روایتی سورئال و تا حدی روانگردان از هیجانهای سبک هیچکاکی روبهرو هستیم که توسط کارگردان ایرلندی، لورکان فینگان، ساخته شده؛ کسی که پیشتر نیز در این فضا تخصص داشته (Vivarium 2019 و Nocebo 2022). کیج اینبار بیشتر به جیمی استوارت در Vertigo یا مایکل داگلاس در Falling Down شباهت دارد: مردی عادی اما وسواسی که تحت فشار، به مرز فروپاشی کشیده میشود.
اینجا بخوانید: معرفی، نقد و بررسی فیلمهای خارجی
جنون این بار نه فقط از درون شخصیت کیج، بلکه از جهان بیرون به سمت او هجوم میآورد. کارگردانی فینگان و فیلمنامه توماس مارتین، آشکارا به فیلمهای نئوهیچکاکی ادای دین میکنند. در روایت، پژواکی از کلاسیکهای بریتانیایی همچون Straw Dogs، Eden Lake، Bait و حتی شخصیتهای Edward و Tubbs از The League Of Gentlemen دیده میشود: داستانی درباره ساحلی برای «مردم محلی».
شخصیت کیج با گروهی از موجسواران روبهرو میشود که نهتنها غیرقابل تحملاند، بلکه لباسهای غواصیشان پنهانکننده خشونتی عریان است؛ گروهی متعصب، بیملاحظه و بهشدت خصمانه نسبت به غریبهها.
برای نقشی تا این حد دیوانهوار، کیج به طرز شگفتانگیزی کنترلشده بازی میکند.
رهبر این موجسواران، اسکالی (با بازی جولین مکماهون) است که بهتدریج به شخصیتی فرقهای شبیه اندرو تِیت بدل میشود؛ شخصیتی با نگرشهای زنستیزانه که رفتارهای خشونتبار گروهش توسط جامعه محلی با سکوتی هماهنگ (اومرتا) توجیه میشود. یکی از شخصیتهای فرعی میگوید: «اگه این باعث میشه زنهاشون رو کتک نزنن، پس بگذار باشه!»
شخصیت کیج — که بهطور وسواسگونهای تلاش میکند خانهای که توان خریدش را ندارد بخرد، دوباره با خانوادهاش ارتباط برقرار کند و تنها کمی آرامش پیدا کند — کمکم عقلش را از دست میدهد. گازلایت شدن از سوی اطرافیان، او را به سوی یک اپیزود روانپریشی سوق میدهد و در عین حال مخاطب را نیز دعوت میکند تا واقعیت را زیر سوال ببرد. در حالی که وسوسهبرانگیز بود کیج اغراقآمیز بازی کند، اما بازیاش دقیق و کنترلشده است؛ پاسخی به ظلم دشمنانش — و آفتاب بیامان استرالیا — با نوعی گیجی و بیثباتی. (او در یک صحنه آبجوی ریختهشده در پارکینگ را مینوشد و در صحنهای دیگر یک موش را در جیبش میگذارد، اما اینها برای کیج نسبتاً ملایم است!)
بیشتر بخوانید: اخبار و مطالب سینمای جهان
این حس سردرگمی با سبک تصویربرداری فینگان تشدید میشود: استفاده از لنزهای واید در نمای نزدیک، اشباع بیش از حد رنگها، و موسیقی پررمز و راز فرانسوا تتاز، همگی فضایی تبدار و پرتنش میسازند. صفحهنمایش با گرما و اضطراب میلرزد. هرچند پایانبندی فیلم کمی بینظم به نظر میرسد، اما در بیشتر طول فیلم، تعلیق روانی بهخوبی مدیریت شده است. این فیلم، معادل سینمایی آفتابزدگی است.با بازیای متعهدانه، جنونآمیز و با دقت تنظیمشده از نیکلاس کیج در دوران «رنسانس» حرفهاش، The Surfer یک تریلر تبدار، عجیب و تأثیرگذار است؛ اثری سورئال، غریب و چسبناک که تا مدتی ذهن مخاطب را رها نمیکند.
در روزگاری که نقشهای اغراقشده نیکلاس کیج به سوژه دائمی شبکههای اجتماعی بدل شدهاند، The Surfer یک استثنا است: فیلمی که جنون را آهسته میسازد، اما بهطرزی حسابشده و هوشمندانه آن را به اوج میرساند. فینگان با ظرافت فرمی و فضاسازی روانی، تجربهای خلق کرده که همانقدر که تماشاگر را گیج میکند، او را مسحور خود نگه میدارد. اگرچه پایان فیلم کمی پراکنده به نظر میرسد، اما اجرای کنترلشده کیج و نگاه تازه به تریلرهای روانشناختی، The Surfer را به یکی از آثار متفاوت و ماندگار امسال تبدیل میکند.
منبع: empir
نویسنده: نسرین پورمند
https://teater.ir/news/71211