سختیهای ساختن فیلمی درمورد زندگی طبقه کارگر این است که فیلم عامهپسند درنمیآید. مردم به سینما نمیروند تا تلاشهای خستهکننده یک کارگر زحمتکش برای انجام دادن کار و اداره کردن یک زندگی پرهزینه را نگاه کنند. آنها به سینما میروند تا کمدی ببینند و بخندند و غم زندگی از یادشان برود یا فیلم رمانس ببینند و یاد خاطرات عشقی خود بیفتند یا فیلم اکشن و جنایی ببینند و کمی هیجان را تجربه کنند. درنتیجه ساختن فیلمی در این حوزه، عشق و تعهد میخواهد. تعهدی که از هرکسی برنمیآید.
امیر دژاکام با بیان اینکه «موضوع کار و کارگر درد مشترک مردم است اما متاسفانه هنرهای نمایشی از آن دور افتاده» میگوید: کارگر برای چه باید به تماشای تئاتر بیاید؟ چه وجه مشترکی بین او و تئاتر وجود دارد؟
سادهترین تعریفی که میتوان از تئاتر کارگری ارائه کرد -فارغ از دوران و زمانهی شکلگیری آن و نهادهایی که به این امر پرداختهاند- این است که تئاتر کارگری تئاتری با موضوع دغدغهها و مسائل معیشتی و صنفی کارگران است که برای کارگران (و گاه به دست خود کارگران) اجرا میشود