در این نوشتار می‌توانیم به نیکی‌ها، کژی‌ها، پستی‌ها و بلندی‌های نمایش‌هایی که در سال جاری به روی صحنه رفته‌اند بپردازیم و در پایان اظهار امیدواری کنیم که ان‌شاء‌الله‌تعالی نمایش‌های ما در سالِ پیش رو از کیفیت لازم برخوردار و در شأن مخاطب فهیمِ هنر تئاتر باشند. در این صورت ما فقط به سطح موضوع پرداخته‌ایم و از مدیوم و قامتِ یک رسانه پوپولسیم‌زده‌ی قلّابی فراتر نرفته‌ایم. چرا که همواره در تحلیل و بررسی، علّت است که بر معلول تقدّم دارد و برخی دوستان به دلایلی که نامش را " مصلحت اندیشی " می‌گذارند، سر صحبت از علّت را می‌پوشانند و حرفی از آن به میان نمی‌آورند.

پایگاه خبری تئاتر-گروه تئاتر اگزیت - مجید اصغری: همه ما می‌دانیم که در سالی که گذشت، تئاتر ما یکی از بدترین سال‌های خود از لحاظ کیفیت، محتوا، فرم، مخاطب سالاری و ارزش‌های هنری را پشت سر گذاشت و با کمال تأسف باید عارض شوم که این روند در سال آینده نیز تشدید خواهد شد و به پایین‌ترین سطح خود خواهد رسید. بارها در رسانه‌های مختلف به این موضوعات پرداخته شده است و همه بزرگان این عرصه نظرات گوناگونی را ایراد کرده‌اند که هر کدام از آن‌ها در جایگاه خود صحیح است و مستدل. اما به واقع علّت اصلی آب رفتن هنرتئاتر ما چیست؟ چرا روز به روز از کیفیت آثار کاسته شده و تعداد تئاترهای قابل اعتنا در طول یک سال به انگشتان یک دست هم نمی‌رسند؟ چرا هر روز بیش از گذشته، حاشیه‌ها و اختلافات بین کارگردانان و گروه‌های اجرایی بیشتر می‌شود و آیا تاکنون هیچ از خود پرسیده‌اید که در اصل موضوع، چه افراد با نظامِ فکری‌ای هستند که از این نزاع‌ها و تنش‌ها استقبال کرده و از قِبَل‌شان سود می‌برند؟

حقیقتِ امر این است که معیار ارزش‌گذاری برای یک اثر هنری مانند تئاتر به میزان ۱۸۰ درجه به نسبتِ اصلِ خود تغییر مسیر داده و رو به انحطاط و ابتذالِ فرهنگی سوق یافته است. اگر دقت کرده باشید در سال‌های اخیر ارزش کاری یک کارگردان و کنش‌گر تئاتر بر اساسِ سالن یا تالاری است که در آن‌جا اجرا رفته و اصل قضیه، این که این کارگردان و کنش‌گر چه اثر و با چه مختصات و کیفیتی را اجرا کرده‌اند در سایر ارزش‌گذاری‌ها قرار گرفته است.

به همین دلیل است که اکثر کارگردانان به واسطه پول، رانت و رزومه‌سازی‌های بی‌مایه و کذایی در صدد این هستند تا راهی باز کنند تا هنر والایشان در فلان سالن یا فلان تالار چشمگیر اجرا شده و عرض‌اندام نماید. حال این که نظام آموزشی ما در دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های خصوصی که غالباً توسط همین کارگردانان تالارپرست اداره می‌شوند نیز به طورغیرمستقیم، همین تفکرمنحط را به خوردِ دانشجویان می‌دهند.  اینک تصور کنید که فضای تئاتر ما پر شده است از کارگردانانی که به خاطر اجرا در فلان تاریخ و فلان تالار یا سالن، دست به هر اقدامی زده و با هر بنی بشری به نزاع و دعوا می‌پردازند. آیا این تفکر در جهت مخاطب‌سالاری است یا شهرت‌طلبی و خودکامگی؟ نتیجه‌ی این اجراها تا چه میزان در اعتلای هنر تئاتر ما نقش خواهند داشت؟

به خدا قسم که اجرا رفتن در تالارهای وحدت، حافظ، مولوی و سالن‌های تئاترشهر و مجموعه ایرانشهر به خودی خود هیچ ارزش و موهبتی برای سازنده نمایش به حساب نمی‌آورد. آن چه ارزش محسوب می‌شود، کیفیت خودِ اثر فارغ از سازنده‌ی آن است و این که این پدیده چه نسبت‌هایی با مخاطبان خود به وجود می‌آورد. به یاد بیاوریم چه بزرگانی هنرشان را در زندان‌ها، تیمارستان‌ها، محله‌های فقیرنشین و مخروبه‌ها اجرا کردند و اینک نام‌شان در آسمان تاریخ تئاتر همچون ستاره‌ می‌درخشد.

یکی از نشانه‌هایی که برخی کارگردانان به عنوان ارزش کیفی کار خود معرفی می‌کنند، فروش نسبتاً بالای نمایش‌شان است. اگر چنین باشد که تئاترهای‌آزادکه معمولاً فروش خوبی در گیشه دارند باید از ارزش فنی، تخصصی و هنری والایی برخوردار باشند. حال تصور کنید که این ادعا به یک اصل و معیار ارزشی تبدیل شود چه فضاحتی به بار خواهد آورد. اینک همه در تلاش هستند تا به هر شکل و بهانه‌ای، مخاطبان را به سالن‌های تئاتر بکشانند. فارغ از مباحث تبعیضی و رانتی، استفاده بیش از اندازه از شوخی‌های قبیحِ جنسی به بهانه‌ی نمایش کمدی، هجوم مخاطبان ( این که چرا برخی مخاطبان از این نمایش‌های مبتذل استقبال می‌کنند نیز بحث دیگری است که در آینده به آن خواهیم پرداخت ) را در پی خواهد داشت. حال باز این سوال تکرار می‌شود که آیا چنین نمایش‌هایی به اعتلای هنرِ تئاتر ما کمکی خواهد کرد؟  

در این وانفسای فرهنگی نمی‌توان از شبه‌فرهنگیان و هنرمندانِ کاسبکار نیز یادی نکرد. برخی اساتید، بزرگان و هنرمندانی که از صدقه‌سری رانت‌خواری، اسم و رسمی برای خود به هم زده‌اند، کارگاه‌های بازیگری با عناوینی فریبنده و ویترینی‌ای چون " تئاتر اکسپرسیونیسم "، " تئاترفیزیکال "، " تئاتربی‌چیز "، " از ایده تا اجرا " و ... شکل داده و در پایان دوره قول رفتن اجرا در فلان سالن و در فلان تاریخ را به هنرآموزان خود می‌دهند. بدیهی است که در این دوره‌ها، فارغ از این که واقعاً آموزشی در کار هست یا خیر، اجرا رفتن در فلان سالن برای هنرآموزان به یک ملاک ارزشی تبدیل می‌شود نه صرفاً مباحث آموزشی این دوره‌ها. جالب این‌جاست که برگزارکنندگان این دوره‌ها اذعان می‌کنند که هفتاد درصد شهریه‌ای که از هنرجو طلب می‌کنند، صرف پرداخت هزینه سالن و تبلیغات می‌شود. پس آن چه اجرا می‌شود از اهمیت پایینی قرار می‌گیرد چرا که اصل، خودِ اجرا رفتن است که با پرداخت شهریه‌های میلیونی امکان‌پذیر می‌شود. آیا این نمایش‌ها به اعتلای هنر تئاتر کمکی می‌کند؟

در این شرایط است که فرهنگ نقد و نقدپذیری به حداقلِ خود می‌رسد. چرا که نقد با اثر کار دارد نه با مؤلف. اما گویا ما همه انرژی‌مان را صرف این موضوع می‌کنیم که در فلان سالن اجرا رفته و به هر طریقی از فروش بالایی برخوردار شویم و دیگر وقت نداریم به اثری بپردازیم که قرار است آن را به روی صحنه ببریم. حال دوباره ذکر این سوال جایز به نظر می‌رسد که در این بل‌بشوی تئاتری، چه کسانی از این فضا رضایت کامل داشته و از این حوضِ کوچک گل‌آلود، خاویار اعلا صید می‌کنند؟







 



صفحه رسمی سایت خبری تئاتر در تلگرام

https://telegram.me/onlytheater

اخبار تئاتر:

مهدی شفیعی: با قیمت بلیط خارج از عرف مخالفم

«مسئولیت شکستن سکوت مطلق» به مولوی می‌رود

مدیران جشنواره تئاتر دانشگاهی معرفی شدند

کتاب «نامه­‌های اکبر رادی» منتشر شد

نمایشنامه "دنیا کج شده و به پهلو دراز کشیده" منتشر شد

رونمایی از دوازدهمین جلد از مجموعه‌ی تیاتر ایران در گذر زمان

«و چند داستان دیگر» پیام لاریان به ایرانشهر می‌آید

هفته پایانی نمایش های تهران

معرفی 54 طرح و نمایشنامه در مرحله اول جشنواره نمایش های آیینی و سنتی

فراخوان اجراهای سال 96 تالار مولوی منتشر می‌شود

9 اثر نمایشی فروردین ماه سال آینده در تئاتر شهر روی صحنه می روند

«شنیدن» در 4 کشور اروپایی اجرا می‌شود