شنبه , ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳
مجید اصغری
تئاتر؛ به معنای واقعی کلمه 15 اردیبهشت 1397
تئاتر؛ به معنای واقعی کلمه

تئاتر؛ به معنای واقعی کلمه

هیچ فکرش را نمی­‌کردم که در یک عصر گرم بهاری و آن هم در مجموعه ایرانشهرکه در آن ساعات معمولا شلوغ و پرازدحام، به شکل غریبی خالی از جمعیت بوده و گویی بدل به یک متروک­‌خانه عصر حجر گشته بود، نمایشی را ببینم که سخت درگیرم کرده و مرا با خود حل کند. در من بنشیند و در کوچه و خیابان نیز همراهی‌­ام کند. تجربه تماشای «سانتی‌متر» با داشتن موضوعی تراژیک که ساختار اجرا بر آن استوار گشته، بسیار شعف­‌برانگیز است و دلنشین چرا که به معنای واقعی کلمه تئاتر است و در خدمت صحنه و مخاطب. متین است. باوقار است. اثر سیاه است اما نگاهش سیاه نیست. زاویه نگاه صاحب اثر به مساله­‌ای که با میزانسن درست و حساب­‌شده طرح می­‌کند، نوعی زبان می­‌سازد که نه تنها در ذوق مخاطب نزده و به دام کلیشه‌­های رایج در نمایش­‌های به ظاهر اجتماعی نمی­‌افتد، بلکه همچون رود در ذهن مخاطب جریان می‌یابد و متبلور می‌شود.

گم‌گشتگی در مرز... 25 فروردین 1397
گم‌گشتگی در مرز...

گم‌گشتگی در مرز...

نمایش ‌«مرزداران» تجربه‌ای‌ست آبرومند از یک اجرای شریف دانشجویی. متین است و ملیح. متعالی نیست اما از ابتذال‌نمایی برخی تئاتری‌ها نیز فرسنگ‌ها فاصله دارد. به عنوان مخاطب می‌توان دریافت که رهجوی و ملکی دغدغه درام دارند و تلاش می‌کنند که بر تکنیک مسلط شده و اثری سر و شکل‌دار به تماشاگر ارائه دهند. هرچند این مهم به شکلی دست و پا شکسته به سرانجام می‌رسد اما با توجه به تجربه کمی که دارند، این مساله قابل اغماض است. سنجش کیفیت یک نمایش در خودِ اثر نهفته نه در تندیس‌ها و جایزه‌هایی که در فلان جشنواره درو کرده است. با این رویکرد، «مرزداران» را فارغ از آن چه در جشنواره‌های داخلی برایش اتفاق افتاده بررسی می‌کنیم.

خداحافظ ای داغ بر دل نشسته 5 اسفند 1396
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته

خداحافظ ای داغ بر دل نشسته

درامی با ساختار محکم و منسجم، تعداد کم شخصیت‌ها، کم هزینه بودن دکور، تناسب متن با محل اجرا و ... از جمله دلایلی هستند که کارگردان را برای انتخاب یک متن مجاب می‌کنند. اما به واقع همین مقدار دلایل برای انتخاب یک متن کافیست؟ پاسخ: برای تئاترهای پیشرو و آن دست از کارگردانانی که فرم را بر محتوا مقدم دانسته و تاکید بر چگونه گفتن را به چه گفتن ترجیح می‌دهند منفی است. برای این دسته از هنرمندانِ مخلص تئاتر، یک مولفه دیگر بر انتخاب متن نیز واجب می‌شود و آن «زیست متنی» است. یعنی چه؟ یعنی خالق اثر باید نوعی همزیستی با متن احساس کرده و گویی نمایشنامه بخشی از وجود خویش است که به صحنه می‌آورد.

سانسور خودخواسته شخصیت‌ها در اداره تئاتر 30 بهمن 1396
سانسور خودخواسته شخصیت‌ها در اداره تئاتر

سانسور خودخواسته شخصیت‌ها در اداره تئاتر

تفاوتی مهم میان بندبازی کردن و کارگردانی وجود دارد و آن این که بندباز نسبت به خود مسئول است و کارگردان نسبت به مخاطب. و چه گران­­مایه است کارگردانی که چنین مسئولیتی را با جان و دل می‌­پذیرد و با همه دردهایی که در نهاد خویش دارد، از این بندِ لغزان و لرزان عبور کرده و شرف و آبرویش را از دستان قدرشناس و ارزش­‌سازِ مخاطب خود طلب می‌­کند. اما در این مسیر کسانی هم هستند که قاعده بازی را عوض کرده، بند روی زمین می­‌گذارند و با چشمانی بسته از رویش رد می­‌شوند و زیرزیرکی خودشان را بندباز ماهر جا می‌­زنند.

سُرسُره بازی سَرسَری‌بازها... 12 دی 1396
سُرسُره بازی سَرسَری‌بازها...

سُرسُره بازی سَرسَری‌بازها...

این که نمایشی در مضمون و ایده‌پردازی و فرم اجرایی کوچک باشد هیچ اشکالی ندارد. مهم این است که اندازه دهان مولف و کارگردان باشد. اما متاسفانه اشکال از جایی خودنمایی می‌کند که اثر «چه در فرم و چه در محتوا» گنده‌تر از دهان کارگردان باشد و چنان گلوگیر شود که هم صاحبش را به عزای خودش بنشاند و هم مخاطب را دچار امراض گوناگون روحی و روانی کند.

ظهور لبخند تلخ سرمایه‌داری در پایتخت 13 آبان 1396
ظهور لبخند تلخ سرمایه‌داری در پایتخت

ظهور لبخند تلخ سرمایه‌داری در پایتخت

همین که می‌شنوی جمعی از شاگردان زنده‌یاد سمندریان به همت خود دور یکدیگر گرد آمده‌اند و برای نمایش صحنه‌ای دست روی نمایشنامه‌ای گذاشته‌اند که تقریباً تمامی جایزه‌های معتبر تئاتری آمریکا اعم از جایزه‌ی الیویر، جایزه‌ی جامعه تئاتری وِستاِند، جایزه‌ی منتقدان نیویورک و همچنین جایزه‌ی معتبر پولیتزر در سال ۱۹۸۴ را از آنِ نویسنده‌اش کرده، کمی کنجکاو می‌شوی که اثر چگونه از آب درآمده است. این مهم از آنجایی برایت برجسته‌تر می شود که فی‌المجموع ارادت و احترامی ویژه به سبک و سیاق نمایشنامه‌نویس این اثر نیز قائل باشی. همین موضوع کافیست تا نقد این هفته را به نمایشی اختصاص دهیم که این روزها در تماشاخانه پایتخت به روی صحنه آمده است.

عصبانی نیستم… 7 آبان 1396
عصبانی نیستم…

عصبانی نیستم…

تئاتر اجتماعی پرداختن به یک درام با موقعیت استثنایی نیست بلکه توجه به گره‌ای­ست که زندگی روزمره تعداد قابل توجهی از افراد جامعه را مختل کرده است و باید برای باز شدنش به فکر چاره بود. بنده به واقع خجالت می­‌کشم تا در باب دوخطی نمایشنامه این اثر صحبتی به میان آورم اما برای بررسی عمق فاجعه چاره­‌ای نیست که به دلِ فاجعه زد.

نقد و بررسی نمایش 19 فروردین 1396
نقد و بررسی نمایش " منِ توی آینه " به نویسندگی و کارگردانی غزل شجاعی

نقد و بررسی نمایش " منِ توی آینه " به نویسندگی و کارگردانی غزل شجاعی

" منِ توی آینه " دیدی فراتر از این کلیشه‌ها را دنبال می‌کند و در جستجوی مفهوم و رابطه‌ای تازه از منِ درون آینه است. غزل شجاعی با نگارش این اثر نشان می‌دهد که جدا از کنش‌گری می‌تواند استعدادهای نهفته‌ی خود را در نمایشنامه‌نویسی نیز محک بزند. او به خوبی کلیشه‌های دم‌دستی و رایج این‌ گونه آثار را شناسایی کرده و تا حدی در شروع اثر توانسته از آن‌ها نیز دور شود. این روند تا لحظه آشنایی دختر با منِ درونِ آینه به خوبی قوام میابد و پیش می‌رود. این لحظه دقیقاً همان نقطه عطف ابتدایی نمایشنامه ماست که حتی در این اثر به خوبی پردازش می‌شود.

من رانت‌خوارم، پس هستم! 23 اسفند 1395
من رانت‌خوارم، پس هستم!

من رانت‌خوارم، پس هستم!

در این نوشتار می‌توانیم به نیکی‌ها، کژی‌ها، پستی‌ها و بلندی‌های نمایش‌هایی که در سال جاری به روی صحنه رفته‌اند بپردازیم و در پایان اظهار امیدواری کنیم که ان‌شاء‌الله‌تعالی نمایش‌های ما در سالِ پیش رو از کیفیت لازم برخوردار و در شأن مخاطب فهیمِ هنر تئاتر باشند. در این صورت ما فقط به سطح موضوع پرداخته‌ایم و از مدیوم و قامتِ یک رسانه پوپولسیم‌زده‌ی قلّابی فراتر نرفته‌ایم. چرا که همواره در تحلیل و بررسی، علّت است که بر معلول تقدّم دارد و برخی دوستان به دلایلی که نامش را " مصلحت اندیشی " می‌گذارند، سر صحبت از علّت را می‌پوشانند و حرفی از آن به میان نمی‌آورند.

نقد و بررسی نمایش 14 اسفند 1395
نقد و بررسی نمایش " لیرشاه " به کارگردانی محمد عاقبتی

نقد و بررسی نمایش " لیرشاه " به کارگردانی محمد عاقبتی

نمایشنامه یک اثر برای سنین کودکان و نوجوانان باید از سادگی، طراوت، امید و نشاط توأم با آگاهی برخوردار باشد. دوستان فکر می‌کنند هرچه اجرا شل و وِل‌تر باشد یعنی مقصود ما از سادگی نیز همان است! به هیچ‌وجه این‌طور نیست. سادگی در ژانر کودک و نوجوان باید در فرم روایی اثر ساخته و پرداخته شود.

نقد و بررسی نمایش 7 اسفند 1395
نقد و بررسی نمایش " شعله دو / بدو بدو آب‌دوغ‌خیارِ تازه!

نقد و بررسی نمایش " شعله دو / بدو بدو آب‌دوغ‌خیارِ تازه!

خدا رحمت کند جناب هوشنگ کاووسی را. روحشان شاد. او بود که اولین بار از اصطلاحی به نام " فیلمفارسی " برای آثار سینمایی نازل، مبتذل و پیش پاافتاده استفاده کرد. این رویکرد کاووسی که خود از پیشگامان نقد تحلیلی در ایران به شمار می‌رفت برای آن بود تا مرز میان آثار هنری شریف با سخیف تمیز داده شود و تذکر دهد که هر ننه قمری که پشت دوربین نشست و ژستِ هنری گرفت کارگردان نیست و هر آشغالی که روی پرده سینما نمایش داده شد الزاماً نباید فیلم خطاب شود. حال در چنین شرایطی خلأ وجود کاووسی نامی در فضای تئاتری ما تا چه میزان می‌تواند حسرت‌آمیز و دردآور باشد. مقصودم این نیست که تئاتر ما نیاز به یک ناجی دارد. به هیچ وجه. تئاتر ما مدت‌هاست که بوی گند گرفته و به هوای تازه نیاز دارد. نسیم خوشِ آگاهی و تفکر. صداقت و اگر خدا خواست کمی شرافت در پدید آوردن یک اثر هنری. بگذریم...

نقد و بررسی نمایش 23 بهمن 1395
نقد و بررسی نمایش " من... " به طراحی و کارگردانی فرهاد تجویدی

نقد و بررسی نمایش " من... " به طراحی و کارگردانی فرهاد تجویدی

نمایش آگاه به اشتباهات خود است و خود می‌خواهد خودش را روی صحنه زیر سوال ببرد. انگار اثر دارد جار می‌زند که مخاطب عزیز ما را نقد نکنید. از ما ایراد نگیرید. ما را بپذیرید و به ما حق بدهید که جویای نام باشیم. چه کنیم که ما را در سالن‌های معتبر مرکز شهر که تحت اختیار سوپراستارهای سینمایی است راه نمی‌دهند و چاره‌ای نداریم که دراینجا، در جنوبی‌ترین نقطه تهران به اجرای نمایش می‌پردازیم.

ابهام در 12 بهمن 1395
ابهام در " چه "؛ بلاتکلیفی در " چگونه “

ابهام در " چه "؛ بلاتکلیفی در " چگونه “

نمایش " اسکورسیزی " ( که اگر بشود اسمش را نمایش گذاشت که اینجانب بعید می‌دانم ) اثری به شدت سطحی، زرد و سخیف است. از آنجا که نه قصه‌ای دارد و نه کاراکتری برایمان می‌سازد، ناچار دست می‌زند به چرندگویی و پرندپردازی. اثری به شدت رو به عقب (نسبت به آثار قبلی کارگردان عزیز) که بی‌شک در شأن و حرمت جشنواره فجر است. جشنواره‌ای که مدت‌هاست خود را بی‌آبرو کرده و فقط هست که صابون به دلمان زنیم که ما هم یک جشنواره‌ای داریم و صدهزارمرتبه شکر!

نقد و بررسی نمایش 23 دی 1395
نقد و بررسی نمایش " شازده کوچولو " به کارگردانی مهرداد خامنه‌ای

نقد و بررسی نمایش " شازده کوچولو " به کارگردانی مهرداد خامنه‌ای

مهرداد خامنه‌ای با وجود سه دهه تجربه، پژوهش و کارگردانی در عرصه‌های تئاتر و سینما در کارنامه کاری خود، برای من در وهله اول نه یک تئاتری است و نه یک سینما‌گر. وی برای من بیشتر به یک فعال اجتماعی می‌ماند تا یک هنرمندِ تئاتری یا سینمایی. او بیشترفضای تئاتر را به چشمِ یک پایگاهِ مهمِ اجتماعی می‌بیند تا محیطی برای بیان دیدگاه‌های هنری.

خرده روایت های نیمچه زنانه ای از زبان زیبا، جمیله و آنجلا 18 دی 1395
خرده روایت های نیمچه زنانه ای از زبان زیبا، جمیله و آنجلا

خرده روایت های نیمچه زنانه ای از زبان زیبا، جمیله و آنجلا

مرادی با این کار به ما گوشزد می‌کند که همه‌ی ما و حتی خودش به عنوان کارگردان اثر در خشونت علیه زنانمان نقش داشته‌ایم و با پذیرش این واقعیت است که می‌توانیم در جهت اصلاح این مسئله بر‌‌آییم.

«زندگی انسان» تا 22 اسفند در تالار مولوی ادامه دارد 17 اسفند 1392
«زندگی انسان» تا 22 اسفند در تالار مولوی ادامه دارد

«زندگی انسان» تا 22 اسفند در تالار مولوی ادامه دارد

نمایش «زندگی انسان» به کارگردانی مسعود دلخواه 22 اسفندماه به اجراهای خود در تالار مولوی پایان خواهد داد.

مسعود دلخواه:ای کاش در تئاتر یک گوش شنوا پیدا شود! 23 آذر 1392
مسعود دلخواه:ای کاش در تئاتر یک گوش شنوا پیدا شود!

مسعود دلخواه:ای کاش در تئاتر یک گوش شنوا پیدا شود!

مسعود دلخواه که حدود 6 ماه است مشغول آماده‌سازی نمایش «زندگی انسان» است، گفت: شاید ناچار شویم این نمایش را پیش از تعمیرات تالار «مولوی» در این تالار به صحنه ببریم.