پایگاه خبری تئاتر- روزنامه اعتماد- بابک احمدی: حسين فرخي، عضو هيات علمي دانشگاه هنر و مدرس دانشكده سينما و تئاتر ١٢ دي ١٣٨٥ به اين تغييرات تاكيد است: «اگر چنين باوري شكل بگيرد كه جشنواره تئاتر فجر نيازمند بازنگري است و شورايي متشكل از مديران فرهيخته و هنرمندان اهل در رشته تئاتر تشكيل شود، ميتوان به آيندهاي روشن براي جشنواره تئاتر فجر اميدوار بود. تا وقتي كه هيچ آرمان و ايده مشخص و تعريف شدهاي در برگزاري جشنوارههاي تئاتري وجود نداشته باشد و صِرف برگزاري جشنواره مهم باشد راه به جايي نخواهيم برد.» آرمان! واژهاي كه «كارگروه بهينهسازي سيستم در خانه تئاتر» را به ذهن متبادر ميكند. گروهي متشكل از جمعي كارشناس كه جز ارتقاي توان اجرايي و اثرگذاري صنف هدفي نداشتند اما به دلايلي! در نهايت موفق نشدند.
در هر صورت دغدغه ارتقاي كيفي همواره بر زبان جمع زيادي از فعالان تئاتري جاري شده اما در اين مورد به خصوص - جشنواره تئاتر فجر- همچنان به برپايي يك رويداد ملي و بينالمللي نرسيدهايم. حالا به نظر تئاتر ايران در موقعيت و زمانهاي قرار گرفته كه يك بار براي هميشه بايد تكليف را با خودش روشن كند و بگويد آيا به نقشه راه و برنامهريزي بلندمدت نياز و اعتقادي دارد يا نه؟ با در نظر گرفتن مديريت بيثبات و بيهدف فرهنگي كه در يك دهه گذشته تجربه كردهايم، فرهاد مهندسپور به عنوان يك چهره صاحبنظر و با تجربه همراه با مشاوران جوانش در كنار مديركل هنرهاي نمايشي گزينههاي مناسبي براي تدوين شيوهنامهاي فراگير- قابل مطالبه از مديران آينده - در اختيار جامعه تئاتري قرار ميدهند. تنها يك نكته باقي ميماند، اينكه آيا تئاتر ما به نگاه بلندمدت باور دارد يا خير؟
به تازگي فرهاد مهندسپور، يعني درست ١١ سال بعد از موردي كه فرخي به عنوان يك فعال تئاتري مطرح كرده بود- در مقام دبير سيوششمين جشنواره بينالمللي تئاتر فجر از «لزوم بازنگري و تغيير در شيوه برگزاري جشنواره تئاتر فجر» گفته است . اين مدرس دانشگاه بعدا در مصاحبهاش با خبرگزاري مهر فقدان گفتوگو در خانواده هنرهاي نمايشي و كاستي امكانات را از جمله دلايل اوضاع آشفته فعلي دانست كه بهطور طبيعي كيفيت برپايي جشنواره تئاتر فجر را هم تحت تاثير قرار ميدهد. مهندسپور ميگويد: «مشكل بر سر همين اتيكت نداشتن جشنواره است ولي ما با يك مانع بزرگ مواجه هستيم كه خود جامعه تئاتري است. جامعه تئاتري ايران از تغيير استقبال نميكند، برآيند جامعه مدنظرم است؛ با تغيير و دگرگوني مخالف است، با اينكه چيزي هر چند ناقص و شكسته بسته نهادينه شود بيشتر موافق است. البته اهل نهادينه كردن هم نيست چون براي نهادينه كردن بايد مسووليت پذيرفت و جامعهاي كه مسووليتپذير نيست چيزي را نهادينه نميكند الا چيزهايي كه در غياب آگاهيهاي او نهادينه شدهاند.»
بدون «چشمانداز» مدام درجا خواهيم زد
مسعود دلخواه، كارگردان و مدرس دانشگاه از جمله هنرمنداني است كه از پيشنهاد گفتوگو استقبال ميكند. او ميگويد: «پيشنهاد برگزاري نشستهاي ماهانه با مديران ادارهكل هنرهاي نمايشي درباره مسائل روز را مطرح كردم كه استقبال شده است. به اين ترتيب ميتوانيم گفتوگو درباره مسائل روز را تمرين كنيم و به راهكارهاي عملي برسيم. حتي ميتوان متوجه شد چقدر از ماجرا برعهده صنف و چه ميزان از وظايف روي دوش دولت قرار دارد.»
او تدوين شيوهنامه برگزاري جشنواره را يك راه برونرفت از وضعيت فعلي جشنواره ميداند و اشاره ميكند: «مهمترين نكته اين است كه ببينيم آيا جشنواره تئاتر فجر «نقشه راه» دارد يا خير؟ تا زمانيكه هدف مشخص و چشمانداز نداشته باشيم درجا خواهيم زد.»
دلخواه ويژگيهاي يك جشنواره معتبر را به سه بخش - حضور هنرمندان و گروههاي حرفهاي، تكثر سليقهها (چند صدايي)، نظم و ترتيب- تقسيم كرده و تاكيد دارد جشنواره تئاتر فجر در سالهاي اخير از اين پيشنيازها فاصله گرفته است. او ميگويد: «تغيير مداوم دبير جشنواره از ديگر موارد مهمي است كه افت كيفي برگزاري جشنواره را به دنبال داشته است. به همين دليل هم به نظرم خانواده تئاتر يكبار بايد فارغ از تمام جبهه بنديهاي سياسي و سليقهاي كنار هم بنشينند و يك شخص را براي چند سال به عنوان دبير جشنواره تعيين كند.»
اتفاقي كه در دوره مديريت فعلي تئاتر همواره مورد توجه قرار گرفته و براي مثال سعيد اسدي دو سال پيدرپي دبيري جشنواره تئاتر فجر را عهدهدار شد. حالا هم به نظر ميرسد فرهاد مهندسپور نه تنها اين دوره كه دوره آينده نيز دبير جشنواره خواهد بود. دلخواه معتقد است تجربه، آگاهي و توجه فرهاد مهندسپور به نظم در نهايت اتفاق خوشي را رقم ميزند. او ادامه ميدهد: «يكي از مشكلات اساسي تئاتر ما اين است كه مدير هنري تربيت نميكند. خيلي روشن است كه اگر دبيري سال آينده را به من پيشنهاد دهند و بپذيرم، اولين تجربهام به تكرار مجدد مسائلي منجر ميشود كه ميتوانست رخ ندهد.»
در اين شرايط اصلا چرا جشنواره برگزار ميكنيم؟
منيژه محامدي، كارگرداني كه چند سالي است به دلايل گوناگون از كارگرداني فاصله گرفته، وضعيت عمومي هنرهاي نمايشي در طول سال را عامل كاهش رونق جشنواره تئاتر فجر در مقايسه با گذشته ميداند: «شرايط اجتماعي، فرهنگي و سياسي مملكت همه تابع يكديگرند. در چنين دورهاي بايد ببينيم تئاتر به چه وضعيتي دچار شده است. امروزه جرياني كه به اسم تئاتر خصوصي مطرح ميشود، تئاتر حرفهاي را به محاق برده و به همين دليل شاهد هستيد وضعيت كيفي جشنواره در زمينه برگزاري و اجراها سال به سال نزول كرده است. يك زمان وقتي به سالنهاي حرفهاي ميرفتيد شاهد حضور چهرههاي شناخته شده تئاتر بوديد اما حالا اينطور نيست.» محامدي كاستيهاي مالي و كنار كشيدن دولت از حمايت را عامل اين نزول جايگاه ميداند. او ميگويد: «الان نه پولي دارند كه از گروههاي خوب خارجي براي حضور در جشنواره دعوت كنند و نه جذابيتي براي هنرمندان با سابقه تئاتر خودمان باقي مانده است. از برنامهريزي بلندمدت هم كه خبري نيست. اتفاقي كه هميشه براي كليت تئاتر ايران رخ داده است.»
تاكيد ايماني خوشخو بر لزوم تثبيت دبيران جشنوارههاي فجر
مساله كاستيهاي مالي نه تنها در اظهارات محامدي كه از سوي محمدحسين ايماني خوشخو، رييس كميسيون هنر و معماري شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز مطرح شده است. او در جلسه گذشته شورا گفته است: «جشنوارهها فضاي هنري كشور را توسعه ميدهند و اعتبار و آبروي كشور در منطقه هستند. وقتي رويدادي چنين تاثيري را در اعتبار كشور دارد، چرا نبايد بودجه جديتري به آنها اختصاص يابد؟ نكته ديگر اينكه تثبيت مديران و دبيران جشنوارهها باعث ميشود اختلاف سليقهها در روند برگزاري كاهش داشته باشد.»
نظر منيژه محامدي اما تا حدي با ايماني خوشخو متفاوت است. اين كارگردان جشنواره را بازتابدهنده وضعيت جاري هنر - نمايش- ميداند و بر همين مبنا به مسائل روز گريزي ميزند: «همهچيز پول است. وقتي ميخواهيد يك سالن تئاتر اجاره كنيد به شما ميگويند اول ٦٠ ميليون تومان كارت بكشيد. بازيگر هم به همين شكل و از اخلاق حرفهاي خبري نيست پس اعتماد از بين رفته و به همين دليل اجراي يك نمايش متلاشي ميشود.»
پرسشي كه محامدي مطرح ميكند اين است: «در اين شرايط اصلا چرا جشنواره برگزار ميكنيم؟» و در پاسخ ميگويد: «پيش از هرچيز بايد به حال تئاتر فكري كنيم چون برگزاري جشنواره تابع وضعيت يك سال گذشته تئاتر است. يعني معلول است نه علت. موارد متعددي بايد تغيير كند كه در نهايت شاهد ارتقاي سازوكار برگزاري جشنواره باشيم. تئاتر ما در حال حاضر با بحران مواجه است كه با گذشت زمان ابعاد بيشتري از آن نمايان خواهد شد.»
چرا بعد از ٣ دهه همچنان مشغول آزمون و خطاييم؟
افسانه ماهيان در اين باره پرسشهاي متعددي مطرح ميكند. اين هنرمند ميپرسد: «چرا بعد از ٣٠ سال آنقدر بايد آزمون و خطا و عقبگرد داشته باشيم؟ مشخصا درباره جشنواره تئاتر فجر صحبت ميكنم و سوالهاي ديگري ميپرسم: «چرا جشنواره دبيرخانه دايمي ندارد؟ چرا اتاق فكر متخصص نداريم؟ چرا دورهاي، رفع تكليفي و تزييني به برگزاري جشنواره نگاه ميكنيم؟ چرا سياستگذاري كلي نداريم؟ و چرا انقدر جشنوارههاي غير ضروري وجود دارد؟ چرا به توليدهاي سالانهمان توجه نميكنيم و براي آنها برنامهريزي نداريم؟ چرا هيچوقت بودجه نيست؟ چرا يك مدل و شيوهنامه نداريم؟»
نفس جشن از جشنواره تئاتر فجر رفته است
نكات و پرسشهايي كه تمام اين سالها مد نظر بسياري از اهالي تئاتر قرار داشته و دارد. به عنوان نمونه حميدرضا نعيمي دراينباره ميگويد: «تنظيم يك شيوهنامه براي برگزاري دقيق و با كيفيت جشنواره تئاتر فجر واقعا در اين حد دشوار است؟ آيا در اين دوران كه بودجه تئاتر نسبت به گذشته افزايش داشته نبايد شاهد افزايش شكوه و كيفيت اين رويداد باشيم؟ اصلا نفس جشن و لذت بردن از جشنواره رفته است. چرا گروههاي سراسر كشور همچنان بايد با بودجه اندك وارد جشنواره شوند؟ زشت نيست ما در كشور نفت و گاز نميتوانيم ١٠ روز ميزبان شايسته گروههاي ديگر استانها باشيم؟»
البته افسانه ماهيان تاكيد دارد: «ما بايد جشنوارههاي معتبر جهان را بررسي كنيم و از خودمان بپرسيم چرا دهها سال است يك نفر دبيري جشنواره اوينيون فرانسه را برعهده دارد؟»
اين كارگردان ميافزايد: «چرا دبير جشنواره هنرهاي نمايشي اتريش ثابت است و سياستگذاريهايش هر چند سال يك بار روزآمد ميشود؟ هيچكجاي جهان جشنواره تئاتر معتبري نداريم كه يك هفته باشد چون قرار است يك سال تئاتر كشور خودشان و جهان را بررسي كنند.»
او ادامه ميدهد: «الان در زمانهاي زندگي ميكنيم كه نميتوانيم بگوييم نرفتيم، نديديم و نميدانيم. بايد يك اتاق فكر متخصص تشكيل بدهيم و از سليقه شخصي دبير عبور كنيم. بنابراين به نظرم بايد از جشنوارههاي بزرگ جهان الگو بگيريم و گارد خودمان را باز كنيم. »
گرچه اين نگرش از زاويه ديد فرهاد مهندسپور به عنوان دبير جشنواره نيز دور نمانده و او در اين باره ميگويد: «وقتي به جشنوارههاي خارجي نگاه ميكنيم، چيزي كه بطور مشخص جشنوارهها را تبديل به جشنواره ميكند اين است كه محلي براي ملاقات تئاتريها با همديگر است.» افسانه ماهيان در مقابل نقدهاي جدي هم به جشنواره وارد ميكند. او ميگويد: «دهها چراي ديگر ميتوان مطرح كرد كه فقدان آنها موجب ضربه خوردن جشنواره تئاتر فجر شده است. مثل اينكه چرا همهچيز دقيقه ٩٠ اتفاق ميافتد؟ امروز ديگر زماني براي آزمون و خطا نداريم. مگر ميتوانيم براساس ضربالاجل كار كنيم؟ كاري كه دبير فعلي جشنواره تئاتر فجر نيز انجام داده هم مشمول همين «چرا» ميشود. فراخوان جشنواره نبايد دو، سه ماه مانده به برگزاري منتشر شود و تازه شروع كنيم به بحث درباره نقاط قوت و ضعف.»
اين كارگردان و بازيگر تئاتر ادامه ميدهد: «متاسفانه اشتباههاي زيادي داريم كه همهاش به بودجه برنميگردد، بلكه به سياستگذاري ارتباط دارد. واقعا يك بار براي هميشه بايد آزمون و خطا را كنار بگذاريم چون به شكلي كه امروز ميبينيم، برگزاري جشنواره تئاتر فجر به يك چرخه تكراري خستهكننده بدون تعريف بدل شده كه هيچ جذابيتي ايجاد نميكند. اين درست نيست.»
آيا صنف در تثبيت برنامهها نقشي دارد؟
اما در اين ميان پرسش ديگري به وجود ميآيد كه نقش خانه تئاتر در اين ميان چيست؟ آيا اين تشكيلات توانايي حمايت و حفظ برنامههاي بلندمدت را دارد؟ مسعود دلخواه در پاسخ به اين پرسش ميگويد: «صنف احتمالا حمايت از دبير جشنواره و برنامههاي بلندمدت تئاتري را به اين مشروط ميكند كه طرف مشورت قرار بگيرد. در اين شرايط است كه ميتواند براي ابقاي دبير فشار بياورد. اصولا تاكيد دارم وقتي دبير كاركرد درستي داشته باشد همه ما وظيفه حمايت داريم.»
تجويز درست به تحقيق و تحليل نياز دارد
منوچهر شجاع، از جمله طراحان صحنه شناخته شده تئاتر ايران است كه تجربه سالها حضور در جشنواره تئاتر فجر را دارد. اين هنرمند «تغيير و اصلاح روند گذشته از سوي دبير فعلي جشنواره را يك جهتگيري درست» ارزيابي ميكند. اما تاكيد دارد چنين تغيير و اصلاحاتي نيازمند «تحقيق، تحليل و يافتن راهكارهاي درست است كه به زمان كافي نياز دارد.»
او ميگويد: «وقتي تحليل درست نداشته باشيم، تجويز درستي هم نخواهيم داشت. به عنوان نمونه معرفي گروه ٧٠ نفره كارشناسان و رجوع به خرد جمعي براي انتخاب آثار كار بسيار خوبي است ولي چگونگي اجرا اهميت دارد.»
شجاع نيز مثل ديگر همكارانش به اين نكته اشاره ميكند: «بعد از سه دهه برگزاري جشنواره ما بايد به يك جمعبندي رسيده باشيم و اشتباههاي گذشته را تكرار نكنيم.»
اين هنرمند در انتها پيشنهاد قابل توجهي هم براي مسوولان برگزاري جشنواره دارد. او ميگويد: «رجوع به آراي عمومي را در انتخاب آثار در نظر بگيريم. به آراي منتقدان و اصحاب رسانه توجه كنيم و حتي مسوولان سالنهاي تئاتري را در اين جمع ببينيم. مثلا از مسوولان تماشاخانه «ايرانشهر» و «مستقل» و «شهرزاد» بخواهيم بهترينهاي خودشان را معرفي كنند. به اين ترتيب وقتي يك نمايش برگزيده ميشود، سالن هم به انتخاب خود افتخار خواهد كرد و اين موفقيت به حساب مجموعهاي از عوامل گذاشته ميشود. از گروهي كه با جديت و دانش كار كرده تا مسوول سالني كه با دقت دست به انتخاب زده و اين با خود اعتبار به همراه دارد.»
اين اظهارنظرها به خوبي نشان ميدهد اهالي تئاتر تا چه اندازه از شيوه ٣٥ دوره گذشته برگزاري جشنواره تئاتر دلزده و خسته هستند. از سويي همين صحبتها از آمادگي خانواده تئاتر براي برپايي يك گفتمان جدي درباره آينده جشنواره تئاتر فجر و كليت جريان تئاتر حكايت دارد كه به نظر بد نيست موسم برگزاري سيوششمين دوره را براي برپايياش غنيمت شمرد.
صفحه رسمی سایت خبری تئاتر در تلگرام
https://telegram.me/onlytheater