پایگاه خبری تئاتر: در سینمای ایران نامهای زیادی آمده و رفتهاند اما در میان آنها اسامی بودند که هیچگاه غبار فراموشی به خود نگرفته و همچون گذشته در ذهن اهالی این خانواده بزرگ یادآور خاطرات شیرین بسیاری بودند.
نامهایی که هر کدام ستارهای پرفروغ در آسمان هنر ایران زمین هستند، امروز اول تیرماه سالگرد تولد یکی از همین ستارههایی است که نامش همچنان درخشان بر پیکره سینمای ایران میدرخشد، هنرمندی که به واقع معنابخش هنر بود، عباس کیارستمی فقید.
هنرمندی که به واقع مردی برای تمام فصل بود و هیچگاه خود را مقید و محدود به طی مسیری ثابت نمی دانست و به اصطلاح عامیانه همه فن حریف بود، از کارگردانی و عکاسی گرفته تا طراحی و نقاشی و شاعری؛ هر هنر و حوزهای که حالش با آن خوب بود را تجربه کرد و به واقع در اکثرشان هم شماره یک بود.
با این حال ما مردم او را بیشتر به خاطر فیلمهایشان میشناسیم، فیلمهایی که هر کدام سخنی تازه را با ما در میان گذاشتند، از «خانه دوست کجاست» و «مشق شب» تا «زیر درختان زیتون» و «طعم گیلاس». حال که هفتاد و نهمین سالگرد تولد این کارگردان را سپری میکنیم خالی از لطف نیست که این بار او را از زبان بازیگرانی که گرمای نفس او را از نزدیک لمس کردهاند بشناسیم.
رهبری فوقالعاده سر صحنه
محمدعلی کشاورز بازیگر باسابقه سینمای ایران از جمله چهرههای معدودی است که در فیلمهای کیارستمی مقابل دوربین رفته و در فیلم «زیر درختان زیتون» به ایفای نقش پرداخت.
این بازیگر باتجربه که سابقه همکاری با کارگردان سرشناسی را دارد، خدا را نخستین بازیگر چهرهای میداند که در فیلم کیارستمی بازی کرده است.
کشاورز حضورش در «زیر درختان زیتون» را اینطور توصیف میکند: «تجربه خیلی خوبی برایم رقم خورد، عباس از من خواسته بود تا نقش کارگردان را ایفا کنم که به نوعی نقش خودش بود. جالب است که من در این فیلم چون یک بازیگر با تجربه بازی نکردم.»
او ادامه میدهد: «کیارستمی را یکی از توانمندترین کارگردانان دیدم که دقیقا میداند چه میخواهد و رهبری بسیار فوقالعادهای دارد.»
کیارستمی، اتفاق خوب زندگی من بود
همایون ارشادی از جمله بازیگرانی است که بدون شک کیارستمی نقش زیادی در معرفی و موفقیت او به سینمای ایران و جهان داشت، او که توسط تهمینه میلانی به کیارستمی معرفی شد با بازی در «طعم گیلاس» که برنده نخل طلای کن شد توانست به جامعه هنری ایران معرفی شود. در واقع نقطه عطف کارنامه کاری این بازیگر «طعم گیلاس» و همکاری با کیارستمی بود.
او هم بر این مسئله تاکید دارد و کیارستمی را مهمترین اتفاق هنری زندگیاش میداند و اینچنین میگوید: «کیارستمی پای من را به سینما گشود و به سبب همکاری با او فعالیت هایم در حوزه بینالملل آغاز شد، تا ابد به او مدیون هستم.»
ارشادی میافزاید: «جایی او همیشه در قلب من است، در زندگی سختیها و آسودگیهایی را تجربه کردم، بالا و پایین زیاد دیدم اما کیارستمی اتفاق خوب زندگی من بود. کیارستمی چیزی در درون آدمها میدید که هیچکس نمیدید، او انسانیت را به تصویر میکشید.»
کیارستمی، خود یک زندگی بود
«شیرین» یکی از آخرین ساخته های کیارستمی است که در آن تعداد زیادی از بازیگران زن سینمای ایران به ایفای نقش پرداختند و مهناز افشار هم یکی از همان بازیگران بود.
کیارستمی در این فیلم نگاه ۱۱۳ بازیگر زن را بدون آنکه سخنی به زبان بیاورند به تصویر کشید در حالی که صداهایی از قرائت منظومه خسرو و شیرین نظامی گنجوی به گوش مخاطب میرسید.
افشار کیارستمی را یک زندگی عنوان میکند و در توصیف او میگوید: «اگر بخواهم ساده درباره آقای کیارستمی بگویم، اصلا آقای کیارستمی را نباید وارد این دستهبندی سَبکها کرد. به نظرم ایشان فراتر از این هستند. حداقل برای من اینطور است و نمیتوانم آقای کیارستمی را محدود به سبکی کنم. ایشان یک زندگی هستند که من توانستم یک تجربهای را در زندگی هنری ایشان لمس کنم و اصلا تفکیک سبک را در مورد ایشان درست نمیدانم و آنقدر فراتر از این ماجرا هستند که در این طبقهبندی قرارشان نمیدهم.»
او ادامه میدهد: «آن تجربه همکاری که در فیلم «شیرین» با ایشان داشتم، هم در ذیل همین موضوع قرار میگرفت و تجربه یک زندگی برای من بود.»
تجربهای که مقابل دوربین کیارستمی مانند بازی بود
مطمئنا آنهایی که با فیلم «خانه دوست کجاست» خاطره دارند، چهره کودک در تکاپوی این فیلم را از خاطر نبرده و نخواهند برد، بابک احمدپور که دیگر این روزها برای خود مردی شده است همان کودک است که زندگیاش را به واقع می توان به قبل و بعد از آشنایی با عباس کیارستمی تقسیم کرد.
او از تجربه بازی در این فیلم اینطور میگوید: «او سر صحنه دیالوگها را میگفت و ما از او تقلید کرده و اجرا میکردیم. در واقع اصلا تصور نمیکردیم که مشغول بازی در یک فیلم هستیم و برایمان همچون یک بازی بود، یک نوع خالهبازی. فکر میکردم یک بازی برای بچه است.»
احمدپور ادامه میدهد: «از ابتدا تا زمانی که فیلمبرداری به پایان برسد و فیلم پخش شود، همین تصور بازی را داشتیم. او آدم باهوشی بود و میدانست چطور از نابازیگرانش بازی بگیرد.»
همکاری توام با اعتماد و لذت
حسین رضایی نامی غریب برای علاقهمندان سینماست اما اگر نام دو فیلمی که در آن بازی کرده است به میان بیاید، مطمئنا نقش آفرینیاش مقابل دوربین کیارستمی در یادها زنده میشود.
او که در سال ۹۶ بر اثر بیماری سرطان درگذشت، در دو فیلم «زندگی و دیگر هیچ» و «زیر درختان زیتون» به ایفای نقش پرداخته بود و تجربه خود را اینطور شرح میداد: «همکاری با کیارستمی برای من بسیار لذت بخش بود، من به او اعتماد کامل داشتم. آقای کیارستمی خیلی برای ما عزیز بود.»
صدایی که در ذهن به یادگار ماند
دایره فعالیت کیارستمی هیچگاه محدود به مرزها نبود، او همواره پای خود را فراتر از مرزها میگذاشت و در سینما هم از این قاعده مستثنی نبود و به همین دلیل بازیگران خارجی هم بودند که با او همکاری داشتند که شاخص ترین آن ها بدون شک ژولیت بینوش بازیگر مطرح فرانسوی است که در دو فیلم «کپی برابر اصل» و «شیرین» مقابل دوربین این کارگردان رفت.
بینوش در توصیف همکاری با کیارستمی اینطور میگوید: «اولین چیزی که از او به یاد می آوردم صدایش است، صدای آرامی که بازتابی بود از اندیشه، تصویر ذهنی و هر آنچه حس می کرد. صدایی که برای هر مخاطب شکل و آهنگ خاصی داشت. او وقتی پلانی را انتخاب می کرد هیچ شک و تردیدی در آن نداشت، او دقیقا می دانست چه می خواهد و باید روی چه بخشی تمرکز کند.»
او ادامه میدهد: «در عباس خیلی چیزها را میشد حس کرد، خشم، هوشیاری، آگاهی و ... با هم خیلی خندیدهایم، یکجور شادی را باهم تقسیم میکردیم.»