کارگردان نمایش «قصه ظهر جمعه» می‌گوید: «متأسفانه آدم نوستالژی بازی نیستم، من فکر می‌کردم به خاطر فضا و تم نمایشنامه و حرفی که می‌خواهد مطرح کند آن دوران (دهه 60) بهترین دوره برای بازتاب دادن حرف نمایش است.»

پایگاه خبری تئاتر: می‌گویند یکی از ویژگی‌های خُلقی ایرانیان حس نوستالژی قوی است که نسبت مقاطعی از گذشته‌شان دارند. حسی که شاید با عبور از یک خیابان، پوشیدن یک لباس، خواندن یک داستان و دیدن یک فیلم یا تئاتر برانگیخته شود.

نمایش «قصه ظهر جمعه» که ماجراها، اتفاقات و مشکلات خانواده‌ای پُرجمعیت را در دهه 60 با فضا، حال و هوایی خاطره‌انگیز روایت می‌کند، از سوی بیشتر تماشاگران و علاقه‌مندانش به عنوان اثری نوستالژیک که آن‌ها را به دوران کودکی یا نوجوانی‌شان برده است، مورد توجه قرار گرفته است، هر چند که کارگردان آن می‌گوید که تأکیدی بر جنبه نوستالژی بودن کار، نداشته است.

سیدمحمد مساوات، نویسنده و کارگردان این اثر نمایشی، مسیح کاظمی و سیامک اخوان از بازیگران کار از تجربه اجرا و حضور در «قصه ظهر جمعه» که این روزها در تالار «قشقایی» مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است،سخن گفتند.

«قصه ظهر جمعه» را با هدف‌گذاری پیش بردم

این کارگردان که «قصه ظهر جمعه» در میان کارهایش تجربه‌ای متفاوت محسوب می‌شود، درباره دلیل انتخاب دهه 60 برای روایت قصه این نمایش و همچنین پررنگ بودن حس نوستالژی کار، گفت:استراتژی خاصی برای نوستالژی بودن نمایش، از نگاه من وجود نداشت. «قصه ظهر جمعه» نمایشی است که قصه‌اش در آن دوره می‌گذرد.

وی ادامه داد: البته آن دوره تاریخی مسئله‌ام بود ولی اینگونه نبود که حس ویژه‌ای به آن دوره داشته باشم چون متأسفانه آدم نوستالژی بازی نیستم، من فکر می‌کردم به خاطر فضا و تم نمایشنامه و حرفی که می‌خواهد مطرح کند آن دوران (دهه 60) بهترین دوره برای بازتاب دادن حرف نمایش است.

این کارگردان درباره پرداخت‌اش به جزئیات فراوان در «قصه ظهر جمعه» توضیح داد: یکی از دلایل طولانی‌شدن روند نگارش نمایشنامه همین جزئیات بیمارگونه و وسواس‌ گونه‌ای بود که در ذهن‌ام شکل گرفت، جزئیاتی که شاید ظاهرا اهمیتی پیدا نکند اما کنار هم قرار گرفتن آن‌ها، جهان نمایش را تثبیت می‌کند، اگر آنقدر به جزئیات نمی‌پرداختم «قصه ظهر جمعه» هم شبیه بسیاری دیگر از آثار رئالیستی می‌شد.

او درباره تأثیرگذاری این جزئیات بر تماشاگر ادامه داد: می‌دانستم که پرداختن به این همه جزئیات و کاراکترها که تعدادشان هم کم نیست می‌تواند تمرکز مخاطب را برای پیگیری قصه و خط روایی تا حدودی بگیرد و یا حتی در جاهایی سلب کند. اما برای همین، استراتژی‌ام برای این شکل کار این بود که قصه را در یک خط و با کمترین پیچیدگی مطرح کنم. قصه اساسا قصه طولی نیست و در عرض باز می‌شود و حرکت می‌کند.

مساوات اضافه کرد: ما یک خط دراماتیک داریم، چند اتفاق و چند مقطع بحران‌زا که مخاطب در هر شرایطی می‌تواند آن‌ها را دریافت کند. ممکن است برخی اتفاقات خرده روایت‌ها را از دست بدهد اما مطمئنا ماجرای اصلی که مراسم عقدکنان یکی از دختران خانواده است تا بحران‌هایی که در خلال آن بوجود می‌آید را از دست نمی‌دهد.

کارگردان نمایش «بازی خانه قیاس‌الدین مع‌الفارق» درباره چگونگی کارگردانی کارهای پُر پرسوناژ که در فضایی محدود می‌گذرد، توضیح داد: انجام این مدل و شکل از کار بسیار رنج‌آور و سخت است اما در عین حال برای من آنقدر جذاب بود که خیلی اوقات این رنج‌ها را متوجه نشدم و از همان اول همه گروه با نگاهی مثبت کار را شروع کردند و همین باعث شد که این قسمت لذت‌بخش کار برایمان بوجود بیاید.

این کارگردان با بیان اینکه «قصه ظهر جمعه» را نمایشی ناتورالیستی قلمداد می‌کند، گفت: اصولا ناتورالیسم فقط یک شکل دارد. «قصه ظهر جمعه» هم تنها یک شکل می‌تواند اجرا شود، به همین دلیل آن را ناتورالیستی می‌دانم، البته این تعریف من است. در نقد ادبی درباره ناتورالیسم شائبه‌های زیادی وجود دارد ولی «قصه ظهر جمعه» به دلیل اینکه جزئیات و خرده‌روایت‌هاب زیادی دارد، اگر بخواهد در شکل دیگری اجرا شود دیگر این تأثیرگذاری الان را ندارد.

مساوات با بیان اینکه از ابتدای نگارش این نمایشنامه برای مخاطب آن هدف‌گذاری داشته است، گفت: اساسا استراتژی من برای چنین کاری این بود که اگر یک رهگذری از کنار «تأترشهر» عبور کند و بر حسب اتفاق بلیتی گرفت و وارد سالن شد، بتواند ارتباط عمیقی با اثر برقرار کند بی‌آنکه دنبال نشانه شناسی‌های آنچنانی باشد.

وی ادامه داد: معتقدم هر کاری با هر شکلی اگر مرارت‌ها و سختی جان کاهی را از سربگذارند، می‌تواند با هر گونه‌ای از مخاطب از هر دسته‌ای ارتباط برقرار کند. اما به هر حال در این اثر مخاطب و هدف من رهگذر و یا کارگری است که می‌آید و با اشتیاق کار را نگاه می‌کند.

مساوات همچنین «قصه ظهر جمعه» را اثری متفاوت در میان کارهایش عنوان و درباره دلایل آن گفت: در «قصه ظهر جمعه» برای اولین‌بار بود که کاملا براساس هدف‌گذاری پیش رفتم، با هدف نوشتم، با هدف تمرین کردیم، با هدف عوامل را جمع کردیم و با هدف اجرا می‌رویم و از این جهت این کار در ذهنم ممتاز است چون از ابتدا به شکل مبنایی با اثر برخورد کردم و می‌دانستم برای کی و به چه شکلی می‌خواهم این نمایش را اجرا کنم. خوشبختانه اتفاقات هم براساس همان هدف‌گذاری پیش رفت و از این اتفاق مسرور و خوشحالم، البته نه اینکه صددرصد به هدف رسیده باشم اما به بخش زیادی از آن رسیدم.

با آدم‌های قصه ظهر جمعه زندگی کردم

همچنین مسیح کاظمی بازیگر نقش «سودابه» در «قصه شهر جمعه» درباره تجربه حضورش در این کار گفت: آن چیزی که در«قصه ظهر جمعه» بسیار جلب نظر می‌کند، تأکیدی است که بر روی فرهنگ این خانواده می‌شود.

او ادامه داد: نگاه در این کار نگاه خاصی بود که در هیچ کدام از کارهای دیگرم تجربه نکرده بودم. برای من حضور در کنار این گروه و همکاری با محمد مساوات بسیار شیرین و البته پرچالش‌ بود.

مسیح کاظمی که خود متولد دهه 50 است درباره زمانی که اتفاقات «قصه ظهر جمعه» در آن رخ می‌دهد یعنی دهه 60 عنوان کرد: من خودم کاملا آن دوره را به یاد دارم. آدم‌های این کار، کاملا برای من آشنا هستند. چون با این آدم در دنیا واقعی زندگی کردم، شخصیت‌های «قصه ظهر جمعه» همان آدم‌ها هستند و فضای کلی آن سال‌ها شبیه فضای این نمایش همین است.

این بازیگر درباره نقشی که در این نمایش بازی می‌کند، گفت: سودابه همسر برادر بزرگ‌تر خانواده است، نکته جذابی که درباره شخصیت او وجود دارد، این است که سودابه دچار تناقض است البته همه آدم‌های این نمایش دچار تناقض هستند ولی برای او این تناقض بیشتر است.

کاظمی اضافه کرد: سودابه شخصیتی سلطه‌جو است که می‌خواهد هدایت‌گر باشد و این کار را می‌خواهد درباره شوهرش و خانواده شوهرش انجام دهد.

«تماشاگران خودشان را در نمایش می‌بینند»

همچنین سیامک اخوان که نقش داماد خانواده را در «قصه ظهر جمعه» بازی می‌کند و پیش‌تر با محمد مساوات تجربه همکاری داشته است به ایسنا گفت: در چنین کاری پشت صحنه و هماهنگی گروه خیلی مهم است که واقعا بازیگران کار خیلی با هم هماهنگ بودند و برای من کار کردن در این گروه تجربه فوق‌العاده‌ای بود.

این بازیگر درباره فضای نوستالژیک نمایش عنوان کرد: این نمایش به دلیل اینکه داستان آن حدود دهه 60 و 70 می‌گذرد قائدتا باید یکسری موارد را برای فضاسازی رعایت می‌کرد. تماشاگران هم وقتی کار را می‌بینند خیلی چیزها برایشان نوستالژی است، چون با خیلی از این‌ها زندگی کردند و آن را درک کرده‌اند، مخصوصا افراد بزرگسالی که آن دهه را به خوبی به یاد دارند.

وی ادامه داد: این وجهی در نمایش است که تماشاگران خودشان را در آن می‌بینند البته ما تأکیدی روی نوستالژی بودن کار نداشتیم و چون فضای نمایش‌مان در آن دوره می‌گذشت باید یکسری چیزها را رعایت می‌کردیم. اصولا جزئیات در این جنس از کار باید رعایت شود، چون به میزان ارتباط مخاطب با نمایش کمک می‌کند.

اخوان در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره نقش داماد که آن را ایفا می‌کند، گفت: جنس شخصیت من در نمایش به گونه‌ای است که خانواده با او رابطه خوبی ندارد، او تا حدودی ساختار ذهنی‌اش با این خانواده متفاوت است و ظاهرا از طبقه اجتماعی دیگری است اما در نهایت تفاوتی با آن‌ها ندارد. ضمن اینکه اصولا این خانواده داماد را به عنوان فامیل حساب نمی‌کند.

 نمایش «قصه ظهر جمعه» تا اواسط خردادماه هر شب به غیر از شنبه‌ها ساعت 19 و 30 دقیقه در تالار «قشقایی» مجموعه تئاتر شهر اجرا می‌شود.

 


منبع: خبرگزاری ایسنا