اگر شما هم عقیده دارید که دنیای سینما از روبروی میکروفن دوبله شروع می شود، حتما متوجه ضعف های امروز آن شده اید. حتما دیده اید که یک فیلم خوب، چند دوبله بد یا متوسط دارد و بیشتر گویندگان، حتی پیشکسوتان از سفارش دهندگان بدسلیقه، آدرس استودیوها را اشتباهی گرفته اند و نقش هایی را گفته اند که مناسبشان نبوده است. سرعت برق و باد در حرفه ای فرمانروایی می کند که نیاز به صبر و آرامش دارد.
پایگاه خبری تئاتر: سال‌ها صدای خاطره انگیز "نگین کیانفر" را روی لب‌های ستارگان همه دوران هنر هفتم شنیده ایم و در معماری رویاهای سینمایی ما نقش بسیاری داشته است. صراحت کلام او را در کمتر هنرمندی می توان سراغ گرفت، پس بهترین کارشناس برای آسیب شناسی دوبله های مردود به شمار می رود.

او متکبر نیست، اما فروتنی خارج از اندازه هم ندارد و می داند سکوت امروزش به جنایت و مکافات فردا تبدیل می شود. کیانفر چند سال پیش از برزخ دوبله برای رسیدن به بهشت سفر کرد، اما ایران برایش نقطه ای فراموش شده روی نقشه جهان نیست و سالی یکی دو بار از آمستردام به کشور بازمی گردد و در چند فیلم بزرگ گویندگی می کند. دانش آموخته رشته سینما و مستندسازی فرهیخته است. او از سال های دور به شعور رنگ ها احترام گذاشته و نقاشی کشیده است. تا حالا که حاصل هنرش را در کشورهای مختلف به نمایش می گذارد. وقتی از دوبله دلزده شد در غار زندگی نکرد. می دانست تاریخ، بازنده ها را از یاد می برد. چند روز پیش که کیانفر برای تدوین یکی از مستندهایش به ایران سفر کرد، اجرای برنامه های جشنواره سینما حقیقت را برای شبکه چهار عهده دار شد. او از مقابل موزه ها و کافه های آمستردام می گذرد. شاید بوم نقاشی را جای یکی از نقاشان پرآوازه آمستردام استوار کند؛ مثلا رامبراند یا کارل اپل. در مرز مبهم ابر و بادی خطوط، درخشش خورشید را در اتاق تاریک ضبط مجسم می کند و زیر لب از خود می پرسد که آیا دوبله از آخر دنیا به اول رویا می رسد؟ نگین کیانفر، هنرمندی که بدون صدای او یک جای هنر دوبله لنگ می‌زند، در گفت و گویی با ایسنا، به سئوالاتی در مورد وضعیت دوبله و مسیری که او پیمود تا به امروز رسید، پاسخ داده است.

چرا دوبله فارسی در بین مخاطبان اعتبار خود را از دست داده است؟

جدا از سانسور که بی اعتمادی مخاطبان را به دنبال داشته و جلوگیری از اکران فیلم های خارجی، افت شدید کیفیت بزرگترین ضربه را به اعتبار این حرفه وارد کرده است. در واقع علت ریشه ای افت کیفیت دوبله را به جای آن چه وجود دارد، باید در آنچه نادیده گرفته شده است جست و جو کرد. اگر کمی به عقب بازگردیم، می بینیم که این حرفه نقش پررنگی در تاریخ سینمای ایران و محبوبیت فیلم های خارجی داشته، اما با گذشت زمان خاستگاه هنری و فرهنگی خود را از دست داده است و به دلیل کمرنگ و ناپدید شدن بستر فرهنگی و هنری، توان استقامت نداشت و به سرعت در دام واسطه ها و سفارش دهندگان ریز و درشت افتاد. در نتیجه اقتصادش از هم پاشید و از مسیر حرفه ای خارج شد. در دورانی که شما وارد این حرفه شدید به لحاظ اقتصادی وضعیت چگونه بود؟ اواخر دهه ۶۰ که به این حرفه وارد شدم با این که کماکان فرهنگ لاله زاری بر فضای دوبلاژ حاکم بود، اما به دلیل حضور مستمر و موثر عده ای از پیشکسوتان بافرهنگ اوضاع کار به سامان و به واسطه ارزش پول، اقتصاد کار تا حدودی سرپا بود. گویندگان فیلم با بنیاد سینمایی فارابی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صدا و سیما به عنوان مراجع مشخص طرف بودند و شفافیت مالی مانع از سردرگمی فعالان این عرصه می شد. به مرور زمان شبکه های تلویزیونی گسترش یافتند و رقابت موجب افزایش کیفیت شد. در اوایل دهه ۸۰ با آغاز فعالیت موسسه های قرن ۲۱ و تصویر دنیای هنر دوبله فیلم های خارجی جان دوباره گرفت و با رویکرد حرفه ای آنها، بازار ویدئوی خانگی رونق یافت. اما پس از مدتی، برخی از مدیران فرهنگی، ظالمانه دستمزدها را پایین نگه داشتند تا تولیدات بیشتری با کیفیت کمتر و سرعت بیشتر روانه بازار کنند. روح کمال گرایی، دقت و جزئی نگری در دوبلاژ از بین رفت و تولید بیشتر با نیروی کار ارزان قیمت مدنظر قرار داده شد. آیا جلوگیری از اکران فیلم های خارجی در سینماها نیز در نزول کیفیت دوبله اثرگذار بوده است و در حال حاضر کدام مرجع را معتبرتر می دانید؟ صد درصد؛ در واقع ساز و کار عرضه و تقاضا متلاشی شد، رقابت از بین رفت و کار دوبله به انحصار درآمد. انحصاری شدن دوبله آغاز تباهی شد. هر مرجعی که از بحران سهم خواهی واسطه ها تا حدی دور مانده باشد، معتبرتر است. در حال حاضر علاقمندان به دوبله را چه قشری تشکیل می دهد؟ مخاطبان امروز ما آنهایی هستند که یا رویکرد نوستالژیک دارند، یا آن دسته از تماشاگران فیلم که خواندن زیرنویس را به خصوص برای فیلم های پرحرف و پیچیده از حوصله خود خارج می دانند. گروهی نیز با پدیده اینترنت و دانلود فیلم مشکلات گوناگونی دارند و البته کودکان. با توجه به این که۰ ۵ درصد جمعیت کشور زیر ۳۰ سال است، نمی توان توقع داشت جوانان به فیلم های تحریف شده که در بیشتر موارد به جای دوبله حرفه ای و امانتدار به صورت الکن، فقط فارسی شده اند رغبت نشان دهند. با این اوضاع که هنر دوبله زیر سئوال رفته است و مخاطب چندانی ندارد، آیا بقای این حرفه ضرورت دارد؟ تا زمانی که رسانه های فارسی زبان وجود دارند، چرخ دوبله فارسی هم لنگان می چرخد، اما این به معنای کار حرفه ای نیست. اگر حرفه دوبلاژ جاه طلبی هنری داشته باشد و مدیران و مسئولان فرهنگی خاستگاه و نگرش فرهنگی و اراده لازم را داشته باشند، این ظرفیت وجود دارد که باز هم مانند گذشته در جذب مخاطب موفق عمل کند. اغلب فیلم ها از گیشه قابل ملاحظه ای در سراسر جهان برخوردارند و سریال های بی نهایت موفقی تولید می شود، بنابراین اگر مدیران وزارت ارشاد و مراجع رسمی و قانونی، هماهنگ و پاسخگو باشند شاید دوبلاژ به مسیر حرفه ای بازگردد. توصیه شما برای افزایش ابعاد هنری این حرفه چیست؟ تا وقتی سازوکار مرجع سفارش دهنده و اقتصاد کار سالم و شفاف نباشد، ابعاد هنری محقق نمی شود. تعدد سفارش دهندگان نوظهور در قالب سایت ها و واسطه ها برای دوبله مکرر یک فیلم با مخاطب مشخص هیچ سودی ندارد. دوبله های متعدد و الکن یک فیلم به معنای رونق و رقابت نیست، آشفتگی و ابتذال در یک کار جدی است. به جای این که هر گروهی در دخمه ای به پشیزی کار ناقصی برای بازار بی رونقی انجام دهد، بهتر است هر فیلم یک بار مسئولانه و حرفه ای دوبله شود و مدیر دوبلاژ در برابر دستمزد متناسب و شرافتمندانه پاسخگو و ملزم به ارائه کیفیت باشد. مدیرانی که به جای ارتقاء دستمزدها سرعت کار را بالا بردند مهم ترین نقش را در این اضمحلال داشتند. یک گوینده خوب باید چه ویژگی های داشته باشد؟ جدا از صدای خوب، باید در پرورش صدا و فراگیری تکنیک های انتقال احساس و باز آفرینی وضعیت نیز کوشا باشد. بیان گوینده باید تاثیرگذار و با طراوت باشد و این حاصل فردیت پررنگ و تا حدودی تجربه های زندگی و سپهر اندیشه است. کار گوینده دوبلاژ در رساندن ابتدا و انتهای جملات خلاصه نمی شود. صدا مفاهیم ارجاعی متعددی را به ذهن مخاطب متبادر می کند. بنابراین گوینده خوب با توجیه غم نان، صدایش را بر سر هر برزنی به حراج نمی گذارد، به ورطه طمع و زیاده خواهی نمی افتد و هدفش اشغال تمام تریبون ها و روزنه ها نخواهد بود. باید در بوته زمان در ذهن مخاطب خود سحرانگیز، دست نیافتنی و شریف باقی ماند. هنرمندانه کار کردن حاصل نگرش و زیست هنرمندانه است.  مدیر دوبلاژ باید از چه خصوصیاتی برخوردار باشد؟ دانش عمومی بالا و تسلط بر زبان فارسی و آشنایی با دایره واژگان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. آشنایی با زبان و فرهنگ های متفاوت به خصوص انگلیسی کمک بزرگی است اما مگر بر چند زبان می توان مسلط بود؟ با چیرگی بر زبان مقصد، مدیر دوبلاژ می تواند دیالوگ ترجمه شده را به فارسی مناسب زبان فیلم تبدیل و بازنویسی کند. نکته مهم دیگر آشنایی با زبان سینما، درک فیلم و زیبایی شناسی است. در ضمن مدیر دوبلاژ باید تشخص حرفه ای و قدرت و بینش صحیح برای هدایت گویندگان داشته باشد تا عوامل او را باور کنند وگرنه همین وضعیتی است که می بینیم. با توجه به این که خودتان هم در دوبله چند فیلم به عنوان سرپرست گویندگان حضور داشتید، چرا مدیر دوبلاژی شما به چند فیلم محدود ماند؟ چون وقت و انگیزه ندارم. دستمزد مدیر دوبلاژی با حجم کار تناسب ندارد و کار گویندگی ام وابسته و نیازمند به مدیریت دوبلاژ نیست. مدیریت دوبلاژ مسئولانه بسیار دشوار است و نیاز به وقت دارد. بیشتر سفارش دهندگان تفاوت کیفیت را متوجه نمی شوند و روحیات کاسب کارانه دارند. در دوبله تاجر ونیزی برای رسیدن به زبان مناسب از ۴ ترجمه استفاده کردم و زمان زیادی صرف شد. برای این فیلم بنیاد سینمایی فارابی ۵/۳ میلیون تومان، فقط دستمزد گوینده پرداخت کرد که در آن روز رقم بالایی بود. دستمزد آقای منوچهر اسماعیلی که به جای آل پاچینو حرف زدند ۴ برابر سایر گویندگان بود. در دوبله این فیلم سنت دوبلور انحصاری را شکستید و برای نقش پاچینو از گوینده همیشگی استفاده نکردید. شهامت شما در دعوت از گوینده اول باعث کدورت نشد؟ به نظرم صدای آقای خسروشاهی برای نقش پاچینو در این فیلم مناسب نبود و ایشان خودشان هم به این انتخاب اعتقاد داشتند. برخی از علاقمندان، ملاحظات خانوادگی و سفارش پیشکسوتان را دلیل کمیاب شدن صداهای ماندگار در بین نسل جوان دوبله می دانند. به اعتقاد شما مورثی شدن دوبله واقعیت دارد؟ این کار در حرفه دوبله که استوار بر شایستگی و استعداد فردی است، موجب ابتذال هنری می شود. سنت روابط خانوادگی و اعمال نظرهای دوستانه همیشه بر فضای دوبله حاکم بوده است و تازگی ندارد. برای نمونه؛ کمتر گوینده مستقلی از بین خانم ها در این عرصه به اوج رسیده است و بیشتر فامیل، دوست یا همسر یکی از همکاران بوده اند. در گذشته به دلیل وجود بازار رقابتی، اعمال روابط خانوادگی تا حدی تابع استعداد و ویژگی های فردی هم بود، اما در حال حاضر که کیفیت مطرح نیست روابط خانوادگی حرفه را به نابودی کشانده است. با ورودهای لشکری و ناسنجیده هم مخالفم و اعتقاد دارم مجموعه گویندگان یک فیلم به ارکستری شباهت دارند که اگر یکی از اعضای آن را نابجا گماشته باشند، نوازندگی و هویت سایرین نیز مخدوش می شود. آن سال ها که به این حرفه وارد شدید با امروز چه تفاوت های مشهودی دارد؟ شاید مهم ترین تفاوت این بود که گویندگان و مدیران دوبلاژ برای کیفیت بهتر با مدیران ناآگاه می جنگیدند، اما حالا دیگر نمی جنگند. دوبله را از چه کسانی آموختید؟ آن روزها اساتید محترم و وارسته ای مانند خانم ها ژاله علو و رفعت هاشم پور فعالیت پیوسته ای داشتند که از آنها بسیار آموخته ام. زنده یادان مهدی علی محمدی و خسرو شایگان هم با حوصله فراوان، فرصت آزمون و خطا دادند. اولین نقش اول را در تلویزیون برای امیر هوشنگ زند گفتم که هنرمندی ساختارشکن و پیشرو است. برای ترجمه و دوبله فیلم پالپ فیکشن ۲۰ روز وقت گذاشت که به عقیده کارشناسان و منتقدان بهترین دوبله بعد از انقلاب است. در گویندگی مستند از زنده یاد علی اکبر گودرزی بسیار آموختم که شاعری برجسته بود و مستندهای درخشانی را با مدیریت مریم صفی خانی گفته ام که سنجیده و دقیق کار می کند. برخی از گویندگان پیشکسوت که توانایی کار ندارند هنوز در این حرفه باقی مانده اند و گاهی می بینیم که با گویندگی در یک فیلم به اعتبارشان لطمه می زنند. افرادی که دهه ۸۰ زندگی خود را سپری می کنند در هیچ حرفه ای نیروی کار محسوب نمی شوند و به سن بازنشستگی رسیده اند. حضور مقطعی آنها ارزشمند است ولی اساس کار نمی تواند برفعالیت این گروه استوار باشد. کناره گیری با منزلت، بهتر از بودن به هر قیمتی است. برخی از اعضای دوبلاژ که طی سال های اخیر به اصطلاح مدیریت می کنند، گاهی یک لشکر نامرئی از صداهای خاکستری و ناکوک را پشت نام یک پیشکسوت خسته پنهان می کنند. صدای یک حرفه ای خسته به تنهایی فیلم را نجات نمی دهد و از سوی مخاطب پس زده می شود. باید در این سال ها گویندگان جایگزین تربیت می شدند تا این قبیل مشکلات به بدنه دوبله لطمه نمی زد. از طرفی عاشقان دوبله اعتقاد دارند با بازنشستگی پیشکسوتان، این حرفه و هنر نیز به پایان می رسد. گویندگانی که در دهه های ۴۰ و ۳۰ دوبله را به صورت حرفه ای پایه گذاری کردند، جوان های ۲۰ تا ۳۰ ساله ای بودند که با تلاش فراوان، خوش درخشیدند. اما صدای هر نسل متفاوت است و جوان های این حرفه باید بتوانند مولف نسل خودشان باشند. زبان سینما مدام نو می شود و البته زبان فارسی هم پیوسته نو می شود، بنابراین صدای نسل های بعد باید طراوت خودش را داشته باشد. ما مثل ۵۰ سال پیش حرف نمی زنیم. بقای دوبلاژ حرفه ای در گرو شفافیت اقتصادی، شایسته سالاری و متعهدانه و عاشقانه کار کردن است. امیدوارم این دوران گذرا باشد و در آینده با ایجاد نهادهای آموزشی استاندارد و منطبق با اصول حرفه ای آموزش و شرایط رقابتی سالم، این حرفه به دوران اوج بازگردد. اصلا به ابراز ارادت متعصبانه به نسل در اصطلاح طلایی دوبله اعتقاد دارید؟ با این که از برخی پیشکسوتان محترم بسیار آموخته ام، نسبت به هیچ چیزی ارادت متعصبابه ندارم. آنها که به نسل طلایی دوبله شهرت یافتند بهترین هایی بودند که دوام آوردند و ماندند. در بازار رقابتی، این حرفه خودش، خودش را تصفیه می کرد. آن زمان گویندگان کم استعدادتر به مرور زمان حذف می شدند، اما حالا گویندگان کم استعداد تحمیل می شوند و کماکان به این حرفه آویخته می مانند. فهرست گویندگان طولانی تر شده است، اما لزوما نوید استعدادهای تازه نیست. اگر مواردی که اشاره کردم محقق شود، استعدادهای تازه جذب و شکوفا و فهرست طویل و ناکارآمد گویندگان تبدیل به بدنه حرفه ای و موثر می شود. نکته دیگر این که فیلم امروز، زبان امروز را می طلبد و نباید زیر سایه تاثیر و سلطه زبان و گویش گذشته ماند. زبان دوبله باید با زبان و زمان فیلم منطبق باشد تا باورپذیر و دلچسب باشد. در فیلم سانست بولوار شاهکار بیلی وایلدر، گلوریا سوانسون یک جمله جالب دارد؛ آنجا که می گوید «من هنوز بزرگم، اما فیلم ها کوچک شده اند». می توان این جمله کنایه آمیز را به آن گروه از پیشکسوتان دوبله تعمیم داد که همین ادعا را دارند. برخی از گویندگان قدیمی با برگزاری کلاس های آموزشی و معرفی هنرجویان در افزایش تعداد گویندگان نقش دارند. آیا به طور کلی برگزاری این دوره های خصوصی در جذب نیروهای علاقمند موثر است؟ نخست باید بدانیم این پیشکسوتان که در گویندگی مهارت غیرقابل انکاری دارند در زمینه آموزش هم برجسته اند یا خیر. آموزش، روش های اصولی و تعریف شده دارد و نمی توان فقط با تکیه بر سابقه گویندگی کلاس های آموزشی برگزار کرد. روش های آموزش با ۵۰ سال پیش تفاوت بنیادین پیدا کرده و بر روابط مراد و مریدی استوار نیست. انجمن باید در این زمینه به وظیفه اصولی خود عمل و با نظارت جدی، اساتید ذیصلاح را معرفی کند؛ اساتیدی که جدا از سابقه کاری حرفه ای، دانش و مهارت آموزش داشته اند و حاضر نیستند در قبال دریافت پول، این حرفه را به بیراهه و ابتذال کشانده و موجب سردرگمی هنرجویان شوند. فرآیند فنی دوبله فیلم نیز در بسیاری از موارد خانگی شده است و استودیوهای قدیمی تعطیل یا کم کار شده اند. بیشترسفارش دهندگان تازه وارد فقط کاسب هستند و از امور هنری، تکنیکی و تخصصی دوبله فیلم آگاهی ندارند. در واقع کاری که عاشقانه و به شایستگی انجام می شد، فدای تولید انبوه و سری دوزی های پرسرعت و بی کیفیت شده است. واسطه های متعدد با سودای مالی، فضای کار را تصاحب و بی اعتبار کردند و گویندگانی که سزاوار احترام و دستمزد آبرومندانه بودند به سری دوزی و ریزه خواری در محیط های غیراستاندارد و فرسوده بسنده کردند. کم کاری شما در سال های گذشته چه دلایلی داشته است؟ همیشه احساس می کردم که به دلیل تمرکز مطلق بر دوبله از نقاشی، فیلمسازی، سفر و دیدن ساحت های نو بازمانده ام. ناگفته نماند که از اواخر دهه ۸۰ به دلایل مهجور ماندن خاستگاه هنری دوبله و رقابت منفی به خصوص گویندگان قدیمی در دوبله های ارزان و بی کیفیت و تن دادن به شرایط سخیف کاری، نسبت به آینده این کار دلسرد بودم. از مدتی پیش ورود قارچ گونه سفارش دهندگان جدید و واسطه ها، پیام آور این ابتذال و آشفتگی بود. این شد که بسیار سفر کردم و آموزش های تکمیلی متعددی را در زمینه رسانه، تاریخ و هنر پی گرفتم. فیلم های مستند موفقی ساخته ام و این روزها با جدیت فیلمسازی و نقاشی را دنبال می کنم و آثارم را در کشورهای مختلف به نمایش می گذارم. بخشی از سال را در ایران سپری می کنم و گاهی در چند فیلم حرف می زنم. اخیرا ضمن گویندگی در چند فیلم از جمله «انتقامجویان: پایان بازی» به جای رنه روسو، «غرور و هوس» به جای سوفیا لورن، «وقتی خون می جوشد» به جای جینالولو بریجیدا و آخرین فصل سریال «خانه پوشالی»، تدوین فیلم مستندی را پیش بردم که امیدوارم به زودی آماده شود. کم رنگ شدن شهرت به دلیل حضور مقطعی در این حرفه برایتان نگران کننده نیست؟ هیچ وقت شهرت طلب نبوده ام و از آنجا که در مورد خود متوقع هستم با پشتکار علاقمندی هایم را جدی گرفته ام. تشویق دلگرمم می کند اما  اقناع نمی شوم.