فيلمِ جاندار پتانسيل قدرتمندي براي پيشبرد يك روايت پيچيده دارد اما خواسته يا ناخواسته براي سازندگان فيلم جاندار بيشتر از آنكه روايت پيچيدگي زياد تعليقها، كنشها و واكنش برخي شخصيتها اهميت داشته باشد چيدن يك پيرنگ عمده ساده و بيپيرايه مهمتر است كه در آن همگي بار ننگين اشتباهات همديگر را به دوش ميكشند اما راه گريزي را بر همديگر نيز دوچندان مشكلتر كردهاند.
پایگاه خبری تئاتر: قتل در شادترين لحظههاي يك زندگي بهويژه مراسم عروسي هميشه تكاندهندهترين رخدادهاي زندگي است و از دل لحظههاي سفيد گذرا سياهترين تراژديهاي پايدار به سبب ناداني احساسات رقم ميخورد. اگرچه سينما با خصلت ويژه خودش (حفظ سرگرمي مخاطب) معمولا در كمين شكارگونه براي ساخت آثاري در اينگونه لحظههاي فوقالعاده تنشزا نشسته است اما عبرت از بحرانهاي لابهلاي كشمكشها، ديالوگها و شخصيتپردازيها بهطور آگاهانه يا ناخودآگاه فراموش نميشود و همچنان ذهن ما را نسبت به سرانجام شوم كنشهاي غيرمنطقي، واكنشهاي خشونتآميز، طرز برخورد كودكانه افراد، گرگصفتي افراد، خطا و دورانديشي نداشتن افراد و بازتابش در زندگي افراد ديگر درگير ميكند. به نظر نگارنده، فيلمِ جاندار پتانسيل قدرتمندي براي پيشبرد يك روايت پيچيده دارد اما خواسته يا ناخواسته براي سازندگان فيلم جاندار بيشتر از آنكه روايت پيچيدگي زياد تعليقها، كنشها و واكنش برخي شخصيتها اهميت داشته باشد چيدن يك پيرنگ عمده ساده و بيپيرايه مهمتر است كه در آن همگي بار ننگين اشتباهات همديگر را به دوش ميكشند اما راه گريزي را بر همديگر نيز دوچندان مشكلتر كردهاند.
در فيلم جاندار چندان بر ما روشن نيست كه چرا در برخي سكانسها هنگام موقعيتهاي بحراني سر بر ميآورند از نمايش و ابراز واكنشي دراماتيك و هيجاني سر باز ميزند مانند سكانس واكنش نسبتا سرد «ثريا» هنگام آگاهي از جسد خونين «مسعود» توسط ثريا و حتي سايرين حاضر در عروسي و اما آنچه در اين ميان به عنوان نقطه ثقل روايت كشمكشها را به اوج خود ميكشاند و حتي پايان باز همچنان از افق آن احتمالا بيشتر نگريسته خواهد شد، مساله «بارداري اسما» در مرحلهاي از زندگي نارسي است كه در روزگار ما گاهي چنين فاجعه ميآفريند. در واقع بهطور پيام نسبتا پنهاني از فيلم و درس عبرتي كه همچنان توسط برخي فراموش ميشود و بهطور مداوم فاجعه بعد فاجعه ميآفريند غفلت از اينگونه واقعيتها (تولد نفر سوم در دوران نامزدي) است كه اينگونه تم به تنهايي همچنان ميتواند جذابيتي به فيلم بيفزايد و زمينه پيشبرد كشمكشها را تشديد كند. طرز پايان باز فيلم هم يعني زماني كه در آن جمال پس از اينكه مادرش را تهديد به قتل ديگر و خودش ميكند و سخنان احساس دل خود را به زبان ميآورد احتمالا درصدد نيست كه ذهن تماشاگر را به سمت پاياني باز موثر بكشاند، زيرا طبق عرف و واقعيتهاي قضايي امروز افراد حتي در صورت صدور حكم اعدام افراد به زودي پاي چوبه دار نخواهند رفت و مدتي نگه داشته ميشوند تا پس از طي روندهاي طولاني قانوني و احتمال رضايت وليدم همچنان اميد بازگشت زندگي براي قاتل وجود دارد (حتي اگر فرزند اسما به دنيا بيايد و آن را سقط نكند). اما فيلم جاندار از كشاندن توجه تماشاگر به اين واقعيت چشمپوشي كرده است و از راه پاياني كه ظاهرا باز است بسيار زودتر از موعد شرايط روحي نااميدكنندهاي براي بازيگرانش بهويژه ثريا رقم ميزند.
https://teater.ir/news/25054