بعید است کسی اهل تئاتر باشد و بعد از گذشت حدود 5 سال از آغاز به کار بنیاد اکبر رادی از وجود چنین بنیادی و فعالیت‌هایش بی‌خبر باشد. به همین علت برگزاری سومین همایش پژوهشی رادی‌شناسی در سالن کنفرانس تئاترشهر، به عنوان قلب تپنده تئاتر کشور، در حالی‌که تعداد حاضران در همایش، منهای برگزارکنندگان و پژوهشگرانی که مقاله ارایه کردند، به تعداد انگشتان دو دست هم نمی‌رسد، بسیار سوال‌برانگیز و تاسف‌آور است.

پایگاه خبری تئاتر: مخاطب این سطور نه تماشاگران و علاقه‌مندان تئاتر بلکه هنرمندان، دانشجویان، فارغ‌التحصیلان و تمام افرادی است که به نوعی در حوزه تئاتر فعالیت می‌کنند و بهانه آن نیز برگزاری سومین همایش پژوهشی رادی شناسی است که یکشنبه گذشته، دوم تیرماه، در سالن کنفرانس مجموعه تئاتر شهر برگزار شد. مکانی که به عقیده بسیاری قلب تپنده تئاتر کشور است و به طور معمول هر روز بین 5 تا 7 نمایش در سالن‌های آن اجرا می‌شود. مکانی که بسیاری از تئاتری‌ها در زمان‌هایی که خود کاری روی صحنه ندارند زمان‌ زیادی را در تریاهای و اطراف آن با دوستان و دیگر همکاران خود به گپ‌وگفت می‌گذرانند. و آنچه اسف‌بار است و بسیار جای سوال دارد، خالی ماندن تعداد زیادی از صندلی‌های سالن کنفرانس مجموعه تئاتر شهر در زمان برگزاری سومین همایش پژوهشی رادی شناسی است.

این در حالی است که اگر آنهایی که فقط تماشاگر تئاتر هستند را در نظر نگیریم، بعید است کسی اهل تئاتر باشد و نام اکبر رادی را نشنیده باشد. بعید است کسی خود را فعال حوزه تئاتر بداند و نداند که اکبر رادی چه جایگاهی در ادبیات نمایشی کشورمان داشته، بعید است کسی دانشجو یا فارغ‌التحصیل تئاتر در رشته‌های گوناگون باشد و از تاثیرگذاری آثار او بر ادبیات نمایشی ایران چیزی به گوش‌اش نخورده باشد، اما آنچه از همه بعیدتر به نظر می‌رسد ولی با کمال تاسف واقعیت دارد این است که از میان این جمعیت بی‌شمار و به ظاهر عاشق تئاتر، که بعید است بعد از گذشت حدود 5 سال از فعالیت‌های بنیاد اکبر رادی به عنوان تنها بنیادی که در ایران به نام یک نویسنده مشغول به کار است و برگزاری دو همایش و انتشار جلد نخست کتاب "رادی شناسی"، از وجود آن بی‌خبر باشند، حتی تعداد نفراتی که به سالن کنفرانس آمدند منهای برگزار کنندگان و پژوهشگران، به تعداد انگشتان دو دست هم نمی‌رسد!

هر چند این روزها به لیست بهانه‌ها و توجیهات کسانی‌که‌ می‌خواهند برای کم‌کاری‌ها، کوتاهی‌ها، بد قولی‌ها و بی‌توجهی‌هایشان نسبت به رویدادهای فرهنگی و اجتماعی، علاوه بر حرف‌های تکراری مثل؛ بیماری ناگهانی خود یا یکی از نزدیکان، کمبود وقت، ترافیک، چرا زودتر نگفتی، پیش آمدن سفرهای ناگهانی عموما یک روزه، باور کن فراموش کردم و...، برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال به ویژه مسابقات تیم ملی فوتبال کشورمان و بازی‌های تیم ملی والیبال در لیگ جهانی به علاوه گرمای هوا نیز اضافه شده، اما به نظر نگارنده این سطور این عدم توجه و عدم حضور تئاتری‌ها در اینچنین برنامه‌ها و همایش‌هایی، به ویژه همایش پژوهشی رادی‌شناسی که اتفاقا توسط تعدادی از اساتید صاحب‌نام تئاتر برگزار شد، را می‌توان به قول فوتبالی‌ها یک گل به خودی آن هم در دقایق پایانی بازی که جبرانش کار راحتی نیست تشبیه کرد.

شاید عده‌ای در پاسخ به علت عدم حضور خود در این همایش دلایل موجهی داشته باشند و حتی بعضا تعطیلی دانشگاه‌ها را دلیل این استقبال کم بدانند اما در برابر خیل عظیم و بی‌شمار فعالان تئاتر، از پیشکسوتان تا دانشجوها و فعالان تجربی تئاتر، پر نشدن سالن کنفرانس تئاتر شهر، هیچ توجیهی ندارد.

بی‌اهمیتی مباحث تئوریک در جامعه غیرمتفکر

دکتر فریندخت زاهدی محقق، مترجم و استاد دانشگاه که دبیر علمی سومین همایش رادی شناسی را نیز برعهده داشت، درباره علت حضور بسیار کم رنگ هنرمندان تئاتر، فارغ‌التحصیلان رشته نمایش و دانشجویان دانشگاه‌های مختلف اعم از دولتی، آزاد، علمی کاربردی‌و... از همایش‌ها و سینمارهای تخصصی مانند همایش پژوهشی رادی شناسی، می‌گوید: به همان دلیل که بیشتر دانشجوها و تئاتری‌های ما اهل کتاب خواندن نیستند، به همان دلیل که خیلی از کارگردان‌های ما خیال می‌کنند که همه چیز را می‌دانند و فکر می‌کنند نیاز به مطالعه ندارند، به همان دلیل که تحلیل اثر را نمی‌شناسند، به همان دلیل که هر نویسنده‌ای خودش کارش را کارگردانی می‌کند و همه این دلایل به اضافه بی‌سوادی مزمن که متاسفانه به یک اپیدمی تبدیل شده، در نتیجه از برنامه‌های جدی که نیاز به اندیشیدن دارد استقبال نمی‌شود.

دکتر زاهدی با بیان اینکه؛ سواد داشتن فقط به معنی خواندن و نوشتن بلد بودن و مدرک داشتن نیست، می‌افزاید: من دانشجویی را می‌شناختم که در زمان دفاع از تز دکترای خودش زمانی‌که داشت از قرون وسطی حرف می‌زد وقتی دیدم دارد حرف‌های عجیب و غریبی درباره قرون وسطی می‌زند وقتی از او پرسیدم که قرون وسطی چه زمانی بوده در پاسخ به من گفت قرون 18و19! بنابر این معلوم نیست در دانشگاه‌های ما چه چیزی به آنها یاد داده می‌شود و چه اساتیدی آنها را هدایت می‌کنند. مشخص نیست که نظام آموزشی بر چه اصولی استوار است و چه کسانی به ناحق و بی‌آنکه فضیلت و گنجایش علمی خاصی داشته باشند وارد این حوزه می‌شوند.

او اضافه می‌کند: عقب ماندگی صرفا به نداشتن تکنولوژی‌های پیشرفته نظامی و تسلیحات هسته‌ای نیست، عقب ماندگی همین چیزهایی هست که ما با آنها دست به گریبان هستیم. یعنی از طرز راه رفتن‌مان در خیابان گرفته تا همین مقوله. در واقع ما به طور مزمن و عجیب و غریبی دچار عقب ماندگی هستیم.

این محقق و استاد دانشگاه درباره همایش رادی شناسی نیز خاطر نشان کرد: درباره برگزاری این همایش علاوه بر نشست خبری که برگزار کردیم و در رسانه‌ها نیز منعکس شد، در دانشگاه اعلام کردیم، در شورایی که با اساتید دانشگاه داشتیم اعلام کردیم و من به تک تک نمایشنامه‌نویسان جوان زنگ زدم و از آنها خواستم که برای حمایت از ادبیات نمایشی که به نفع آینده کاری خود آنها است به این همایش بیایند. اما چون جامعه‌ جامعه غیرمتفکری هستیم به مباحث تئوریک اهمیتی داده نمی‌شود. متاسفانه در جامعه افراد کمتر اهل فکر کردن هستند و بیشتر به طور احساسی از یک چیزی مثل نمایش خوششان می‌آید و بعد با استفاده از رابطه بدون هیچ پشتوانه علمی به عنوان کارگردان نمایشی را روی صحنه می‌برند در نتیجه می‌بینیم که نسبت به دیگر کشورها در زمینه پژوهش و تحقیقات علمی و آکادمیک بسیار ضعیف هستیم.

عدم حمایت از مقوله پژوهش و پشتوانه ضعیف نظری

دکتر مسعود دلخواه کارگردان، بازیگر و استاد دانشگاه نیز که با حضور در سالن کنفرانس تئاتر شهر به عنوان یکی از مستمعین در این همایش پژوهشی شرکت کرده بود، نیز در این‌باره معتقد است؛ در وهله اول اساسا علاقه به پژوهش، سیمنار و این دست برنامه‌ها در نسل جوان ما بسیار کم است و سال به سال هم این علاقه کم‌تر می‌شود و باید به طور جدی این مسئله را ریشه‌یابی کرد. ضمن اینکه به نظر من یکی از دلایل این مسئله ریشه در عدم حمایت از مقوله پژوهش در ایران به ویژه در حوزه هنر و تئاتر دارد. ما حتی یک پژوهشکده نداریم که از کارهای پژوهشی حمایت کند و کسی اگر بخواهد پروژه یا برنامه‌ای داشته باشد را بتواند به آنجا اریه کند.

این کارگردان، بازیگر و استاد دانشگاه با بیان اینکه شاید با برنامه‌ریزی بهتر و اطلاع‌رسانی دقیق‌تر می‌شد این همایش را بهتر برگزار کرد، می‌افزاید: به طور کلی ایرانی‌ها به خصوص نسل جوان بیشتر به کارهای عملی علاقه‌مند هستند تا به خواندن، مطالعه، تحقیق و پژوهش. در حالی‌که ما بازیگر و کارگردان‌های بسیار با استعدادی داریم که دارند کار می‌کنند اما وقتی درباره مسایل و شیوه‌های مختلف از آنها سوال می‌شود می‌بینیم که پشتوانه تئوریک‌شان ضعیف است. به عبارتی دیگر این مسئله از دانشگاه‌های ما شروع و به مرور به بدنه تئاتر حرفه‌ای نیز کشیده می‌شود و در نتیجه می‌بینیم که خود تئاتری‌ها هم از این گونه برنامه‌ها بهره‌ای نمی‌برند.

ابتلای تئاتری‌ها به نوعی تنبلی فکری

بهزاد صدیقی، عضو هیات علمی و مدیر اجرایی همایش رادی شناسی و رییس کانون نمایشنامه‌نویسان خانه تئاتر هم یکی از علل این مسئله را تنبلی فکری و ذهنی اغلب تئاتری‌ها می‌داند که تنبلی جسمی نیز به آن اضافه می‌شود و نهایتا در یک چنین نشست‌های تخصصی حضور پیدا نمی‌کنند.

این نمایشنامه‌نویس می‌گوید: این‌طور به نظر می‌رسد که برای بسیاری از فعالان تئاتر، مسئله نظریه پردازی و مباحث تئوریک اساسا اهمیتی ندارد و برای این‌گونه برنامه‌ها ارزشی قایل نیستند چون اگر برایشان ارزش داشت حداقل در نشست‌های تخصصی و سمینارهای علمی شاهد حضور بیشتری این این افراد بودیم.

صدیقی با بیان اینکه شاهد نشست‌ها و سیمنارهای علمی بوده که به جز برگزارکنندگان آنها هیچ کس دیگری حضور پیدا نکرده، می‌افزاید: تازه به نظرم در این همایش تعداد حاضران نسبت به دیگر همایش‌های تخصصی بهتر بود و واقعا توجیهات مثل زمان برگزاری، عدم اطلاع رسانی یا برگزاری جام جهانی از این دست حرف‌ها توجیهات منطقی به نظر نمی‌رسد.