محمدرضا خاکی، استاد دانشگاه و کارگردان تئاتر گفت: اینکه ما یک خانه قدیمی- اغلب کلنگی- اطراف تئاتر شهر را اجاره کنیم و آن را تبدیل به سالن کنیم و چند صندلی بگذاریم و اجرا برویم، این که واقعا تئاتر نمی شود.

پایگاه خبری تئاتر: شرایط این روزهای تئاتر بالاخص با وضعیت تئاتر خصوصی پس از کرونا و البته هنوز درگیر با آن باعث شده که خیلی از هنرمندان قدیمی و پیشکسوتان و پرتجربه ترها از بردن نمایش روی صحنه خودداری کنند و نگران سلامت عمومی مردم و هنرمندان باشند.

از این دست افراد که نقدهای زیادی به سیاست های فعلی تئاتر دارند می توان به دکتر محمدرضاخاکی ، استاد دانشگاه و کارگردان تئاتر اشاره کرد که مشروح صحبت های او را در ادامه می خوانیم:

*آقای دکترخاکی با بازگشایی سالن های نمایش پس از شیوع ویروس کرونا، ایا خود شما تصمیم به اجرای نمایش جدیدی در عرصه تئاتر دارید یا خیر؟

فعلا که خیر. من تصمیمی برای اجرای نمایش در این شرایط ندارم. مدیران سالن ها هم که در خصوص اختصاص سالن ها معمولا خیلی عادلانه عمل نمی کنند. امیدوارم سالن هایی که کارهایشان را شروع کرده اند با امنیت کامل و رعایت همه ی دستورالعمل های بهداشتی، کارهایشان را اجرا کنند. اما در این فضاهای کوچک و بسته، به ویژه در عرصه تئاتر خصوصی، ارائه کار این روزها خیلی سخت است و ریسک خیلی زیادی دارد. باز هم امیدوارم که هنرمندان و گروه های تئاتری بتوانند بی خطر و بی دردسر به کارشان بپردازند.

*نظرتان درباره پروتکل های ابلاغی برای اجرای نمایش ها چیست مثلا همین پر کردن پنجاه درصدی سالن ها و الزام ماسک و استفاده از ضدعفونی کننده فکر می کنید مشکل حل شود؟ بهرحال شاید نتوان شش ماه یا یک سال سالن ها را تعطیل کرد و خود این بحران آفرین است.

به هرحال این روزها شاهد هستیم که خیلی از جاهای دنیا در شرایط کرونایی تئاتر را تعطیل کرده اند، کشورهایی که تئاتر جدی و خیلی پیشرفته با سالن های متعدد و استاندارد جهانی دارند، تعطیل کرده اند! چرا ما نباید تعطیل کنیم؟ بهرحال تحقیقات زیادی در این زمینه در سطح جهان صورت گرفته است و به نظر من این که ما در سالن هایمان، یک در میان تماشاگر بنشانیم و در همان فضای محدودِ اغلبِ سالن های خصوصی، که در حد یک اتاق است، بدون سیستم تهویه مناسب، نمایش اجرا کنیم، چندان من منطقی نیست و ممکن است که مشکل آفرین هم باشد.

*به دلیل استانداردهای خود سالن می فرمایید؟

بله ، خیلی از این سالن ها در زمانی که همین وضعیت کرونا هم پیش نیامده بود، استانداردهای قابل قبولی نداشتند. یک آپارتمان اجاره ای که سالن تئاتر نمی شود! اینکه ما یک خانه قدیمی- اغلب کلنگی- اطراف تئاتر شهر را اجاره کنیم و آن را تبدیل به سالن کنیم و چند صندلی بگذاریم و اجرا برویم، این که واقعا تئاتر نمی شود.

من مخالف کسب درآمد هنرمندان و کار کردن نیستم! اما حقیقتا این تئاتر نمی شود. اول باید این را بررسی کنیم که خود سالن های خصوصی ما از چه استانداردهایی برخوردارند و براساس چه مدلی تعبیه شده اند؟ سالن هایی که به زحمت در آنها حداقل ها وجود دارد و در بعضی موارد حتی یک اطفاء حریق مناسب ندارند، که خودش ریسک بالایی است، چه کسی مسئولیت ریسک عدم انتقال ویروس را برعهده می گیرد؟

من نظرم این است: ما که چهار ـ پنج ماه تحمل کرده ایم اگر همین اندازه دیگر هم تحمل می کنیم شاید بتوانیم با خیال راحت تری و در یک امنیت کامل به لحاظ همه ی مسائل بهداشتی به صحنه برویم. مخصوصاً حالا آنطور که دستگاه های ذیربط مطرح می کنند دو مرتبه کرونا در تهران شدت گرفته است، و متاسفانه آمارها صعودی شده است.

*پس معیشت هنرمندان چه می شود در این زمینه فکر می کنید دولت کاری انجام می دهد؟

-به هرحال دستگاه های ذی ربط مثل وزارت فرهنگ و ارشاد و وزارت کار می بایست در این زمینه گام بردارند، شغل هنری را بپذیرند، با جامعه تئاتری گفتگو کنند، کمک کنند، همفکری کنند؛ و لازم است که خود مردم هم در این رابطه فعال شوند. متاسفانه ساختارهای ما برای چنین وضعیتِ غیر منتظره ای آماده نشده بودند.

از سوی دیگر، فکر نمی کنم این روزها خیل مخاطبان سالن ها را لبریز کنند. حتی آنهایی هم که از امکانات تبلیغاتی خوب برخوردار هستند باز هم دست به کارهای تبلیغاتی کاملا تجارتی و به اصطلاح «لاکچری بازی» می زنند. در دهه گذشته چیزهایی که بیشتر سالن های تئاتری ما را پر کرده است، شاخصه های تئاتر تجارتی است: لاکچری ها و سلبریتی ها و تبلیغات زیاد! و نه تئاتر حرفه ای و واقعی که نگاهش فرهنگی و اجتماعی است.

حالا من از شما می پرسم، به نظر شما این چیزها واقعا تئاتر است ؟ آیا هدف تئاتر فقط اجرا است و سویه ها و حوزه های دیگری ندارد؟ اگر همه دنیا در این وضعیت کرونا قرار گرفته، کشورهای دیگر که تجربه بیشتر و امکانات زیادتری در عرصه تئاتر دارند، آنها این روزها چه کار می کنند؟ ما در این عرصه چقدر مطالعه داشتیم و تحقیق کرده ایم؟ به گمان من این روزها فرصتی داریم که جامعه تئاتری راجع به مشکلات خود همفکری کند و با گفت وگو راه درستی پیدا کند، ضمن اینکه با دولت درباره مسئله شناخته شدن شغل و بیمه بیکاری و کار هنری و امنیت در محل کار و استانداردهای کار، می بایست صحبت کرد.

الان در اکثر کشورها، مخصوصاً در اروپا، در کنار بیمه بیکاری و بیمه هنرمندان، بیمه تماشاگر تئاتر در سالن تئاتر هم وجود دارد. ما اصلا انگار راجع به این چیزها نمی خواهیم صحبت کنیم. من باز هم میگویم که مخالف فعالیت هنرمندان تئاترمان نیستم، خیلی هم خواهان آن هستم اما در این شرایط، واقعا چه کسی ریسک به خطر افتادن سلامتی مردم را می پذیرد، مدیر تئاتر، کارگردان، خانه تئاتر، وزارت ارشاد، مرکز هنرهای نمایشی، یا وزارت بهداشت؟

ویروس کرونا یک ویروس مرگبار است که کوچک و بزرگ و فقیر و غنی نمی شناسد؛ هر چند آنکسی که ثروتمند است می تواند بدور از این ویروس در ویلایی دور از شهر و افراد، زندگی کند؛ اما به هرحال حرف من این است که این ویروس چیزی است که الان در سطح جامعه پخش شده است که نه دیده می شود و نه می توانیم بفهمیم چطور انسان ها درگیر بیماری می شوند. زدن ماسک در حدود هشتاد درصد ما را محافظت می کند. ولی ما که در این سالن های بیست- سی نفره مخاطب را با بررسی دفترچه های بهداشتشان راه نمی دهیم، ظاهرِ آنها را می بینیم که مطمئنا مشکلی ندارند و آنها را به درون هدایت می کنیم؛ حال اگر از بین این بیست نفر یک نفر بیمار و یا ناقل بیماری باشد و یک عطسه در سالن بکند، چه اتفاقی می افتد و چه کسی مسئولیتش را قبول می کند؟

*این مشکلات ممکن است در سالن های خصوصی بیشتر نمود پیدا کند..

-بله و به نظر من واقعا باید یک ارزیابی جدی تری از ضرورت بازگشائی این سالن ها صورت بگیرد و در چنین شرایطی طبیعی است که خیلی هاشان تعطیل شوند. خودشان باید به بازنگری در فعالیت خود و استانداردهای سالنشان بپردازند، یا اینکه دولت در این عرصه ورود کند. مدیران برخی از این سالن ها الان خیلی ناله می کنند که از پس اجاره سالن برنمی آیند؛ خب اگر ماندنشان ضروری است دولت کمکشان کند که حداقل اجاره ندهند! این را به عنوان مثال عرض کردم، به هرحال اجاره یک آپارتمان و تبدیل کردنش به سالن تئاتر که کار پر ابتکار و پر قابلیتی نیست.

چند نمونه از این سالن های خصوصی در تهران هستند که به لحاظ فضا و امکانات شرایط بهتری دارند که انها می توانند بمانند اما بقیه به ناگزیر یا باید تعطیل شوند یا بازسازی شوند و مورد استانداردسازی جدی قرار بگیرند. البته منظور من تعطیل کردن سالن ها و رها کردنشان نیست! اینها نیاز به امکانات و وام دارند تا یک روز بتوانند سالن های استاندارد داشته باشند.

منظور من هم فقط در ارتباط با مکان اجرا نیست، در مورد سطح کیفی اجراها هم هست، ما برای حفظ کیفیت کالاها موسسه استاندارد داریم؛ چرا برای کالای فرهنگی و تئاتر جویای شاخصه های کیفیت و استاندارد نیستیم؟ به گمان من اگر ما به این چیزها فکر کنیم و با برنامه جلو برویم و با مسئولین تئاتر کشور گفت وگو کنیم، شاید به نتیجه بهتری برسیم.

بنابراین بین دستگاه های اجرایی و هنرمندان می بایست یک ارتباط دوسویه برقرار باشد تا بتوان کار مثبت و مناسب انجام داد. ما باید یک سری استانداردها را رعایت کنیم که هم ایجاد کار بشود و هم شغل ثابت تئاتری با حقوق، طراحی شود. من در دوره یکی از مدیران مرکز هنرهای نمایشی، در آن زمان که هنوز سالن های خصوصی به این شکل بوجود نیامده بود و در ابتدای کار بودیم، با مطالعه و استفاده از تجربه گذشته کارگاه نمایش، طرحی برای ایجاد تئاتر و اشتغال ارائه دادم.

کارگاه نمایش که در یک ساختمان معمولی قرار داشت از ویژگی هایی برخوردار بود، عده ای بازیگر و کارگردان در آن استخدام شده بودند و بطور ثابت کار می کردند. کارشان مطالعه و تمرین نمایش، و بعد هم اجرا بود. کارگاه مکانی حرفه ای بود و همه هم حقوق های خوبی داشتند. خلاصه طرح من این بود که اگر هر یک از این به تئاترهای خصوصی امروزی زمینه اشتغال ثابت ده نفر بازیگر و دو نفر کارگردان و سه نفر کادر فنی را ایجاد کنند، و مرکز هنرهای نمایشی، پرداخت پنجاه درصد حقوق و بیمه آن ها را تقبل کند، و پنجاه درصد دیگر را سالن تئاتر بپردازد؛ شاید با توجه به این پیشنهاد می توانستیم وضعیت بهتری برای تئاتر خصوصی و اشتغال فارغ التحصیلانمان ایجاد کنیم.

اما در حال حاضر، کار مدیر تئاتر خصوصی ما- به استثناء چند نمونه قابل قبول- فقط این است که یک خانه ای را اجاره کند و تغییراتی در بعضی از اتاق های آن ایجاد کند و در آن صندلی بگذارد و بی آنکه تعریف روشنی از تئاتر داشته باشد، مثل یک هتل یا مسافرخانه اتاق هایش را اجاره بدهد. هر از چند گاهی هم، به منظور کسب درآمد بیشتر، عده ای ازبازیگران به اصطلاح چهره را، مثل گلادیاتورهایی که با پول خریده، به آنجا بیاورد واسمش را هم بگذارد تئاتر لاکچری!

* پیشنهاد شما چیست، در حال حاضر که درگیر کرونا هستیم چکار می شود کرد؟

-واقعا حرف من این است که می شود به راه های جدید فکر کرد و راهکارهایی خلاقانه پیدا کرد و کوشید تا این دوره بی تئاتری را به یک فرصت واقعی برای گفت وگو، تحقیق، و پژوهش تئاتری تبدیل کنیم؛ پیداکردن راه حل های مشترک، هم به نفع دستگاه اجرایی دولتی است و هم به نفع جامعه تئاتری است! و گرنه اگر ما از این فرصت برای گفتگو و برنامه ریزی استفاده نکنیم و بگذاریم همینطور زمان بیهوده بگذرد، ممکن است این شرایط تا دو سال دیگر هم ادامه داشته باشد؛ در حال حاضر هیچکس نمی تواند با اطمینان، از تاریخ از بین رفتن و یافتن درمان قطعی ویروس کرونا، صحبت کند!

به هرحال در خیلی کشورها که تئاتر ساختار حقوقی رسمی دارد و اکثر تئاتری ها حقوق ماهیانه دارند، اگر چه تئاتر ها تعطیل شده، اما تئاتری ها بیکار نیستند و راجع به عرصه های مختلف تئاتر گفت وگو و درباره پسا کرونا صحبت و برنامه ریزی می کنند . بنابراین، نباید عجله کرد و باید قدم به قدم به سمت عادی شدن فضا رفت.

*به تازگی دبیر جشنواره تئاتر فجر هم اعلام شد و به نظر می رسد که قرار است با یک سری تغییرات بنا به شرایط جشنواره امسال برگزار شود. نظر شما در این رابطه چیست؟

-من نمی دانم با چه شرایطی قرار است جشنواره برگزار شود؛ اما این را می دانم که در تهران فقط چندتایی سالن داریم که فضای خوبی دارند. مثل تئاتر شهر، ایرانشهر، مولوی و تالار وحدت. اکثر سالن های خصوصی هم که استاندارد نیستند. من سوال می کنم، از دوستان طراح جشنواره که امیدوارم موفق شوند و شرایط طوری باشد که بتوانند به راحتی جشنواره را برگزار کنند، اما حرفم این است که همه می دانند همین روزها زمان برگزاری جشنواره آوینیون بود که مهمترین جشنواره تئاتر دنیا است، و با وجود اینکه بسیاری از فعالیت های اجرایی این جشنواره در فضاهای روباز برگزار می شود، اما به دلیل کرونا تعطیل شده است.

برای حفظ جان و سلامتی مردم این جشنواره امسال تعطیل شد. هر جشنواره تئاتری و هر تئاتری با وجود مخاطب زنده است! اگر مخاطب در خطر باشد، دیگر چه تئاتری معنی پیدا میکند؟

به نظر من اگر شرایط برای اجرای زنده تئاتر مناسب نباشد، می شود به عرصه های دیگر تئاتر توجه کرد. اگر چه اجرا نقطه اوج و تبلور تئاتر است، اما تئاتر هنری نیست که فقط در اجرا خلاصه شود؛ می شود به عرصه های دیگر توجه کرد و به سمت گفت وگو، بحث، برپایی نشست و سمینار و پژوهش حرکت کرد، از ادبیات و نمایشنامه نویسی و وضعیت دانشگاه ها سخن گفت، و به آینده تئاتر در پسا کرونا اندیشید.

*شما در دانشگاه تدریس می کنید و به شرایط رشته تئاتر و فارغ التحصیلانش هم همیشه نقد داشته اید، الان نظرتان در این رابطه چیست؟

-به هرحال این روزها همه می بینیم و می دانیم که تا چه اندازه برای ایجاد شغل برای فارغ التحصیلان تئاتر مشکل وجود دارد، کار نیست! نمی دانم بر اساس کدام مطالعه ای این همه دانشکده تئاتر راه انداخته ایم؟ چرا باید این همه دانشجوی تئاتر بپذیریم؟ این همه دانشجو قرار است بعدا کجا بروند و کار کنند؟ مخصوصا بعضی دانشگاه ها که پولی هستند، انگار دیگر هیچ نوع مطالعه ای درباره نسبت عرضه و تقاضا در آن ها وجود ندارد و هر کسی که داخل می شود پول می دهد و بعد از چهار سال کارشناس می شود و بیرون می آید و به خیل بیکاران می پیوندد.

ما شاید تنها جای دنیا هستیم که بدون توجه به عرضه و تقاضا دانشجو می گیریم. ما در تهران تنها سه، چهار سالن استاندارد داریم و با همین ها می خواهیم پاسخگوی این همه متقاضی کار و اجرا بشویم؟! در شهرستان ها که اصلا سالن درست و حسابی نداریم! آیا بهتر نیست که از این فرصت استفاده کنیم و دوستانه و با احترام و با مسئولیت تمام، درباره همین رشته تئاتر گفت وگو کنیم؟

به نظر من در وضعیت فعلی، ممکن است به دلیل کرونا تا یک سال دیگر هم تئاتر تعطیل بماند- البته امیدوارم که چنین نشود- ولی اگر شد چه؟ آیا باید دست روی دست بگذاریم و غصه بخوریم؟ نه! باید از این فرصت استفاده کنیم، کار کنیم، گفت وگو کنیم، برنامه ریزی کنیم، و نقاط قوت و ضعف تئاترمان را بررسی کنیم. به هرحال تئاتر حرفه ماست، عمر ماست، و باید خیلی مسئولانه درباره آن صحبت کنیم.

این کافی نیست که به هر قیمتی و در هر شرایطی جشنواره برگزار کنیم. می دانم که جشنواره مسئولین خود را دارد و خود آنها هم حتما به این نکات توجه دارند؛ اما نکته من این است که کافی نیست تئاتر را فقط در اجرا ببینیم. ما خیلی دانشکده تئاتری، خیلی کلاس های خصوصی تئاتر- که همه شان هم می گویند تخصصی اند!- و خیلی اجرای تئاتر داریم! اما در عرصه های دیگر تئاتر، در درام پژوهشی، درادبیات نمایشی، در عرصه های فنی و تکنییکی صحنه، در عرصه های شناخت تئاتر روز جهان، توان چندانی نداریم و خیلی ضعیف شده ایم؛ لازم است که عقب ماندگی ها را جبران کنیم و این فقط با همکاری وتغییر در گفتمان رایج، و امید به آینده و کار جدی میسر می شود، اگر نکنیم بازهم عقب خواهیم ماند.


منبع: خبرگزاری فارس