«ابلق» فیلمی است که تجربه و ریسکی جدید همچون آثار قبلی آبیار برای این فیلمساز به‌همراه داشته اما طراحی یک فینال سؤال برانگیز، مانع از تبدیل شدن آن به اثری تمام و کمال شده است.

پایگاه خبری تئاتر: «ابلق» فیلمی است که با نگاهی آسیب شناسانه معضل ریشه دار تعرض و تبعات افشاگری و سکوت فرد در مواجهه با آن را مورد درام‌پردازی قرار داده است.

پنجمین فیلم سینمایی نرگس آبیار با فاصله گرفتن از گونه سینمایی، لحن و ساختار فیلم‌های قبلی اش، یک نقطه مشترک با دیگر آثار او دارد که همان محوریت و پیش برندگی قهرمان زن است؛ زنی که این بار در موقعیتی ملتهب گرفتار شده و تصمیم می‌گیرد خلاف جهت جریان آب شنا کند و تاوانش را هم می‌دهد.

هرچند می‌توان فیلم را در راستای جنبش Me Too دانست که در ایران هم متأثر از جهان به راه افتاده، اما واقعیت این است که ایده اصلی و صورت مسأله فیلم؛ نه تازه است نه تابع موج و موج سواری بلکه قدمتی طولانی دارد. تعرض و تجاوز و قربانیانی -چه زن و چه مرد- که برای حفظ حرمت، مقصر جلوه نکردن و هزاران ملاحظات دیگر دعوت به سکوت می‌شوند، سابقه‌ای ریشه دار بخصوص در رفتارشناسی مردم این سرزمین دارد.

آبیار بر اساس فیلمنامه‌ای مشترک با پریسا کرزیان این معضل را بر محور زندگی زنی حاشیه نشین جاری کرده که در اجتماعی کوچک، حریم امن اش مورد تعرض یکی از اقوام قرار می‌گیرد و حالا او باید تصمیم بگیرد همچون سَلَف خود سکوت کند یا افشاگری کرده و تاوانش را بپذیرد.

طرح این موضوع خط قرمزی که زنی متأهل را در وضعیتی بغرنج قرار می‌دهد، در یک فیلم سینمایی همواره با اگر و اماهای بسیار مواجه بوده و اینکه آبیار توانسته آن را به تصویر بکشد از امتیازات مهم فیلم است.

امتیازی که «ابلق» را ورای کیفیت و ساختار در رده اهمیت فیلمی همچون «هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند» قرار می‌دهد. هر دو فیلم از رازهای مگو و جاری در روابط و مناسبات جامعه ما حرف می‌زنند که به نظر تصویرناشدنی می‌آمدند. اما این اتفاق توسط دو فیلمساز زن با دو سبک و نگاه مختلف افتاد که دغدغه‌مندی و جسارت آنها را موکد می‌کند.

«ابلق» داستان زندگی زنی به‌نام راحله است که در منطقه‌ای فرودست در کنار شوهری کله شق و دردسرساز روزگار می‌گذراند؛ شوهری که خشونت‌اش باعث زبان بستن دخترکشان شده است. در چنین شرایطی وقتی زن با نگاه متجاوز جلال مواجه می‌شود که هم فامیل نزدیک، هم صاحبکار شوهرش و خودش است، بحران زندگی او آغاز می‌شود.

آبیار تلاش کرده ابتدا این اجتماع، مردمان محله و روابط و مناسبات و اتمسفر جاری بین آنها را تثبیت کند چراکه قهرمان او بر چنین بستری خدشه دار شده، تصمیم به کنشمندی گرفته و در نهایت قضاوت و وادار به سکوت می‌شود. در این میان موقعیت و جایگاه راحله با ظرافت طراحی شده تا تردیدها و انفعال اولیه او، رنگی از واقعیت ملموس و در تقابل با کنشمندی ثانویه‌اش قرار بگیرد.

فیلمساز با هوشمندی خطوط و کاراکترهای فرعی را که قرار است در ادامه کارکرد یافته و به تغییر مسیر درام کمک کنند، خلق کرده و پرداخته است. از دختر جوان همسایه و رابطه پنهانش تا زن مذهبی، برادرشوهر و خواهرشوهر راحله و... مرد جوان معلولی که ناظر خاموش همه اتفاقات است.

اما همه این کاشته‌ها به برداشتی قابل قبول نمی‌رسند که نمونه برجسته آن؛ جوان معلول و تنها شاهد رویداد محوری است که استفاده‌ای از او نمی‌شود و رها و ناکارآمد می‌ماند. درحالی که بسط این نقش می‌توانست نشانه‌ای از مسکوت نماندن حقیقت در جهان فیلم باشد و مهمتر اینکه حقانیت راحله تنها به ذهن مخاطب که ناظر رویداد محوری بوده، واگذار نشود.

هرچقدر درام با روندی تدریجی و جزئی نگرانه تا رویداد ملتهب محوری پیش می‌رود و تعلیق و اضطراب ناشی از احتمال وقوع اتفاق را به مخاطب منتقل می‌کند، اما از لحظه افشاگری راحله از پیشبرد ماجرا درمی ماند.

درحالی‌ که مخاطب انتظار پایانی حتی تراژیک؛ مطابق با داده‌های فیلم برای بستن پرونده بحران محوری را دارد، اما فیلمساز با فاصله گرفتن از قطعیت با نوعی محافظه کاری فینال را به نگاه تمثیلی و تصویر موش‌های درون فاضلاب واگذار می‌کند که پاسخگوی انتظار مخاطب نیست. همان‌طور که تغییر و تحول کاراکتر علی و انعطاف او در برابر این رویداد و حقیقتی که تلویحاً می‌پذیرد؛ با تکیه بر عشق افراطی و تعصبی که به راحله دارد، باورپذیر نمی‌شود.

الناز شاکردوست و هوتن شکیبا در نقش‌هایی غیر‌قابل انتظار و متفاوت، حضوری صددرصدی و قابل دفاع از خود ثبت کرده‌اند. همانطور که بهرام رادان با هوشمندی خود و هدایت کارگردان بازی زیرپوستی و ظریفی را در کارنامه‌اش ثبت کرده است.

«ابلق» فیلمی است که تجربه و ریسکی جدید همچون آثار قبلی آبیار برای این فیلمساز به‌همراه داشته اما طراحی یک فینال سؤال برانگیز، مانع از تبدیل شدن آن به اثری تمام و کمال شده است.

برای مشاهده دیگر اخبار سینما اینجا کلیک کنید

برای مشاهده دیگر اخبار تئاتر اینجا کلیک کنید


منبع: روزنامه ایران