فیلم در كنه ذاتی خود به نقد سیاست‌های خارجی دولت وقت (بوش پسر و اوباما) در ایالات متحده در محدوده سال‌های 2002 تا 2016 می‌پردازد و در‌صدد است تا با نمایش سكانس‌هایی مبنی بر خشونت و نقض آشكار حقوق بشر و سردرگمی برای عدم شناسایی مجرمین، دستگاه‌های قضایی و اطلاعاتی را به ضعف و ناكارآمدی در زمان شكل‌گیری بحران متهم كند؛ اتهامی كه در این محل با سوژه قرار دادن فاجعه ملّی یازده سپتامبر 2001 به تشدید موضوعیت مطروحه دست می‌زند، فاجعه‌ای در سطح كلان در روزی روشن كه برای آرام كردن اذهان عمومی جامعه امریكایی به دنبال سوزنی در انبار كاه است.

پایگاه خبری تئاتر: فوریه 2021 شاهد ترخیص یكی از جنجالی‌ترین فیلم‌های مستندمحور براساس شخصیت «محمد ولد الصلاحی» زندانی سیاسی و مسلمان كه سال‌ها در اسارت بند انفرادی بازداشتگاه مخوف گوانتانامو به سر برده، بودیم. فیلم را می‌توان شامل آرایه‌های وزین در عناصر سبكی چون تدوین و فیلمبرداری و در حوزه عناصر روایی مبتنی بر شخصیت‌ها، افكت‌های درام و وحدت ژانر و ساختار فیلمنامه دانست.

بیشتر بخوانید: نگاهی به فیلم «پدر»/ شاه‌ لیر نسیان‌زده 

«كوین مك دونالد» مستندساز اسكاتلندی كه عمده شهرتش به واسطه مستند «روزی در سپتامبر» 1999 كه موفق به كسب جایزه اسكار برای آن شده است در مقام كارگردان اثر به خلق درامی مستندمحور و تاریخی روی آورده كه از منظر وجوهات انتقادی، سیاسی و بازشناسایی جوهره انسانی شخصیت‌های تحت سلطه استعمار قابل اعتناست. او كه بیش از بیست فیلم سینمایی و مستند را در كارنامه خود ذخیره دارد شاید بتوان به جرات اثر اخیرش را درخشان‌ترین آنها برشمرد

نقد فیلم موریتانیایی

همكاری چندباره فیلمساز با «جاستین رایت» زلاندنویی برای تدوین فیلمش به سبب مونتاژی خوب و ریتم‌‌ساز متناسب با بار دراماتیكی اثر از برجسته‌ترین قسمت‌های ساخت‌یافته عناصر سبكی اوست. استفاده از برش‌های نما و نمای معكوس در معرفی شخصیت‌های اصلی و مكمل و بهره‌گیری از انطباق موازی برای پیوند سكانس‌های نهایی در شكل‌گیری نقطه اوج اثر، شایان ذكر است. ضرباهنگی كه در تدوین براساس گونه‌های منفك درام در قالب طرح فلاش‌بك‌های كاراكتر اصلی در یك طرف و ریتم تند ساخت‌یافته بر پایه اكشن‌های بدنی از سوی مخالف مدت زمان 130 دقیقه‌ای فیلم را با توجه به حجم داده‌ورزی بالا و لوكیشن‌های متعدد به سمت اثری خوش‌ساخت پیش می‌برد.پیش از آن نیز می‌توان به راش‌های خوب و متنوع «آلوین كوچلر» اشاره كرد كه با ثبت میزانسن‌های منضبط فیلمساز در فرآیند دكوپاژ در غالب نماهای كلوزآپ و مدیوم از شخصیت اصلی و لانگ برای نشانه‌سازی از لوكیشن‌های فیلم، دست تدوینگر را برای محصولی بهینه‌شده باز گذاشته است. وحدت میزانسن‌های متنوعی كه در آن حركت دوربین، انتخاب لنز و ارتفاع دوربین اهمیت فراوانی پیدا می‌كند. دوربین در انداره نماهای مدیوم و كلوزآپ و گاهی اكستریم كلوزآپ به ترسیم رنج‌ها و مصایب روحی و جسمی پروتاگونیست داستان می‌پردازد.

بیشتر بخوانید: نگاهی به فیلم «آغاز» ساخته دئا کلومبگاشویلی / متابولیسم شک و امر طبیعی 

انتخاب «طاهر رحیم» بازیگر فرانسوی- الجزایری‌تبار برای نقش «محمد صلاحی» از دو منظر قابل اتكاست، در وهله اول فرانسوی زبان بودنش كه به جهت ارتباط برقرار كردنش با هم‌بندی «241» فرانسوی‌اش در محوطه حیاط بازداشتگاه كه او را «مارسی» می‌نامید و دوم فاكتور «مسلمان» بودن و تسلطش به زبان عربی و فرهنگ بومی و اقلیمی خطه آفریقا، شأنی مضاعف به این انتخاب می‌بخشد. بازی درخشان او و «جودی فاستر» كهنه‌كار در نقش «نانسی هالندر» وكیل متهم تا جایی پیش رفت كه هر دوی آنها را كاندیدای جایزه گلدن‌گلوب امسال گردانید تا در‌نهایت این «فاستر» باشد كه گوی زرین این رقابت را از آن خود كند. استفاده حداكثری فیلمساز از ظرفیت‌های بالای این دو بازیگر از سویی و «بندیكت كمبربچ» تئاترین برجسته انگلیسی از سویی دیگر سه راس مثلث تضادگونه كشمكش‌ها را در ساختار فیلمنامه به عمقی متناسب با داستان مستند و زندگینامه كاراكتر واقعی فیلم پیوند می‌زند. فیلمنامه براساس شاكله كتاب «Guantánamo Diary» یا «خاطرات روزانه گوانتانامو» به قلم «محمد صلاحی» شكل گرفته است تا به بیان چهارده سالدوره اسارت مرگبار او در بازداشتگاه مخوف گوانتانامو در خلیجی به همین نام بپردازد؛ خلیجی كه از مهم‌ترین پایگاه‌های نظامی ایالات متحده در خاك كوباست. ردپای یك ایرانی در تیم فیلمنامه‌نویسان اثر جای بسی افتخار است، «سهراب نوشیروانی» نویسنده‌ای كه پیش‌تر در مجموعه تلویزیونی و جنایی «Informer» با «جانی كمپل» انگلیسی در سال 2018 سابقه همكاری داشته است در این مجال نیز به گروه نویسندگان فیلم «موریتانیایی» پیوسته تا تیم نویسندگی، جزییات بالای فیلمنامه در بخش اطلاعات تخصصی را به انسجام و دقتی دوچندان برسانند.

نقد فیلم موریتانیایی

استفاده از دیالوگ‌های زیرمتن‌دار برای شخصیت‌های اصلی و سه راس مثلث تنش‌آفرین داستان مستند‌محور «موریتانیایی» خبر از لایه‌های معنایی در پیرنگ درونی فیلم دارد تا درونمایه حق‌كشی اثر را برتابد.

بیشتر بخوانید: نگاهی به فیلم «هرگز-به ندرت- گاهی-همیشه»/ سوختن به آتش ادراک 

پرداخت شخصیت‌های «محمد» متهم پرونده، «نانسی» وكیل متهم و «استوارت كوچ» دادستان دولت در پرونده مطرح شده از نكاتی ‌است كه در امر فیلمنامه به ظرافت‌های آن توجه شده است. متهمی با رفتارهای بومی و شخصیت مذهبی كه در ارتزاق غذای حلال در آن شرایط سخت و مكنونات دینی‌اش پافشاری می‌كند و نور ایمان و پرتو اسلام لحظه‌ای در این مسیر سخت از او جدا نمی‌شود، می‌توان برای خصیصه مطرح‌شده به سكانس آشنایی اولیه او و «نانسی» و دستیارش «تِری» برای قبول وكالت فی‌مابین در بازداشتگاه در پرده اول فیلم اشاره كرد كه «تِری» با درایت «نانسی» برای محمد فیله مرغ حلال از فروشگاه تهیه می‌كند تا باب آشنایی‌شان با حس اعتماد همراه شود و محمد با بوییدن پاكت در بسته غذا در حضور آنان و قبول آن به مسلمان بودن واقعی‌اش صحه می‌گذارد. برای كاراكتر «نانسی هالندر» نیز می‌توان به سخت‌كوشی، دانایی و ریزبینی‌اش در سكانس مواجهه او با اتاق انبوه اسناد پرونده مذكور اشاره كرد كه او ساعت‌ها برای مطالعه اوراق كثیر پرونده وقت صرف كرده و برای دستیابی به اسناد غیرسانسور شده توسط وزارت اطلاعات امریكا (سیا) مبارزه می‌كند. «نانسی» براساس هوش و ذكاوتش درمی‌یابد كه با فضای سانسوری شدید بهترین راه مكاتبه با محمد از طریق نامه‌هایی براساس خاطرات روزانه‌اش است، او قلم زیبا و عریان متهمش را می‌ستاید و از هنر نوشتنش برای درك عمق پرونده و اثبات اعترافات اجباری از متهم توسط دستگاه قضایی و دولت برای برائت او استفاده می‌كند. روح حقیقت‌طلب، ملی‌گرایی و انتقام‌جویی «سرهنگ كوچ» نیز در سكانس‌های رویارویی و مباحثه او با شخص نفوذی وزارتخانه در مقام مطلع و پافشاری او برای پیدا كردن راه نفوذ برای دسترسی به اسناد فوق محرمانه پنتاگون در سكانس مهمانی در كنار استخر آشكارا بر ظرایف شخصیت‌پردازی كاراكترهای مكمل فیلمنامه تاكید می‌كند؛ كاراكترهای مكملی كه در پیمایش پلات درونی روایت و تحول شخصیت‌ها دست به دست هم داده تا با تغییری آلترناتیو براساس كورسویی از عدالت به انحراف كشیده‌شده توسط دستگاه‌های دولتی به برتری در دادگاه نهایی برای آزادی متهم دست یابند

نقد فیلم موریتانیایی

رنج و مشقت بدنی اُسرای در بند محكومین، بدون ایمان به هسته مذهبی خود (اسلام) میسر نمی‌شود و در سكانسی كه شك در وجود هم‌سلولی فرانسوی محمد رسوخ می‌كند، مرگ خودخواسته او را در كویر وحشت تنهایی و مرگبار جزیره رقم می‌زند. محمد با متصل شدن به نور الهی و ایمانی محكم و نفوذناپذیر در سایه دین اسلام و پرتو قرآن و نماز از مسیر جهنمی گوانتانامو پس از سال‌ها مرارت رهایی می‌یابد تا نقش دین را در نجات انسان تنها در دره عمیق مرگ، بار دیگر برای مخاطب به تصویر بكشد. رنجی حقیقی كه پس از تحمل شكنجه‌های فراوان به آزادی او از چنگال اژدهای سیاست و قدرت مخوف شیطانی استعمار امریكایی ختم می‌شود

بیشتر بخوانید: نقدی بر فیلم Nomadland ساخته كلویی ژائو اقامت در خانه‌ای به پهنای زندگی

اگرچه رای دادگاه فدرال بر برائت محمد، او را به خوشحالی زاید‌الوصفی در سلول انفرادی‌اش می‌رساند اما متعاقبا و در اقدامی یكطرفه و محافظه‌كارانه دولت باراك اوباما، او را هفت سال دیگر در آنجا نگه می‌دارد و آزادی فیزیكی او در سال 2016 و در آخرین روزهای دولت اوباما صورت می‌گیرد. تیتراژ نهایی نیز با كپشن‌های متعدد متنی از وقایع و تركیب آن با مستندات آرشیوی از شخصیت اصلی پایانی دراماتیزه‌شده را برای مخاطب به ارمغان می‌آورد تا همواره بتوان صنعت سینما را به عنوان یك ركن مهم در بروز فلسفه عدل، حق و حق‌كشی در سایه امپریالیسم و استكبار جهانی در‌نظر گرفت.
گام اصلی در گذار از حق طبیعی به حقوق بشر در دوران جدید، در دوره خردگرایی و روشنگری اروپا برداشته شد. «ژان ژاك روسو» یكی از فیلسوفان این دوره گفته بود: «انسان آزاد ‌زاده شده است و همه جا در زنجیر است». فلسفه روشنگری، با اعتماد به نیروی خرد انسانی، می‌خواست بشریت را از زنجیر قیمومیت كلیسا و اقتدارگرایی وارهاند. هدف روشنگری، افسون‌زدایی از جهان، برچیدن اسطوره و سرنگونی پندار به یاری دانش بود. فلسفه روشنگری با تلاش‌های فكری و عرق‌ریزان روحی اندیشمندان بزرگ خود توانست شالوده‌های نظری حقوق بشر در دوران جدید را مستحكم سازد. در فلسفه روشنگری، خرد انسانی به مثابه تنها سنجیدار تعیین حق طبیعی مطرح شد، اما استیلای دولت‌ها در راستای مطامع سیاسی و منفعت‌طلبی، بسیاری از فرآیندهای ایده‌آلیستی فلاسفه غرب را زیر سوال برده است تا جایی كه اندیشمندان ایرانی معاصر چون استاد مرتضی مطهری به نقد صریح دستگاه‌های اجرایی در غرب تاخته و آنها را بوق‌هایی برای كر كردن انسان‌های عصر حاضر قلمداد می‌كنند.

بیشتر بخوانید: نگاهی به پنجاهمين ساخته‌ وودی آلن، فستيوال ريفكين / شكست سه‌ چهارم

فیلم در كنه ذاتی خود به نقد سیاست‌های خارجی دولت وقت (بوش پسر و اوباما) در ایالات متحده در محدوده سال‌های 2002 تا 2016 می‌پردازد و در‌صدد است تا با نمایش سكانس‌هایی مبنی بر خشونت و نقض آشكار حقوق بشر و سردرگمی برای عدم شناسایی مجرمین، دستگاه‌های قضایی و اطلاعاتی را به ضعف و ناكارآمدی در زمان شكل‌گیری بحران متهم كند؛ اتهامی كه در این محل با سوژه قرار دادن فاجعه ملّی یازده سپتامبر 2001 به تشدید موضوعیت مطروحه دست می‌زند، فاجعه‌ای در سطح كلان در روزی روشن كه برای آرام كردن اذهان عمومی جامعه امریكایی به دنبال سوزنی در انبار كاه است.

بهانه ارتباط موبایل ماهواره‌ای ناموفق از سوی «بن‌لادن» به روی شماره همراه «محمد صلاحی» كه پسر عموی یكی از مظنونین در پرونده‌های طالبان در كشور افغانستان است حادثه محركه‌ای‌ است كه دولت توپ را در زمین مردم انداخته و رییس‌جمهور وقت براساس سیاست‌های خارجی استعماری خود با تجمیع قدرت در بال اجرایی دستگاه قضایی‌اش در نقش آنتاگونیست روایت با متهم كردن كشورهای مسلمان بر پایه بهانه‌های استدلالی موجود به دنبال اهداف استعماری و منفعت‌طلبی خود در خاورمیانه بحران‌زده باشد. 

تصاویر- فیلم«موریتانیایی» به كارگردانی «كوین‌ مك‌ دونالد»


منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: رضا بهكام