شهرام كرمي: اين‌كه انتظار داشته باشيم بعد از سه دهه، بايد اثر شگرفي در تئاتر دفاع مقدس خلق شود، انتظار زيادي است. تمامي آثار ادبي بزرگ دنيا در حوزه‌ي جنگ، سال‌ها بعد پايان جنگ‌ نوشته شده‌اند.
پایگاه خبری تئاتر: نشست پژوهشي "تأثير دفاع مقدس بر تئاتر" از مجموعه برنامه‌هاي همايش "حماسه‌ي گل سرخ" با حضور شهرام كرمي نويسنده و كارگردان تئاتر؛ افشين خورشيدباختري منتقد و مدرس تئاتر؛ و سيدجواد روشن مدير دفتر مطالعات و پژوهش مركز هنرهاي نمايشي حوزه هنري؛ برگزار شد.
 
در ابتداي اين جلسه، سید جواد روشن به عنوان مجري جلسه، پيرامون برپايي اين نشست توضيحاتي ارائه كرد و گفت: در دفتر مرکز مطالعات و پژوهش همواره سعی کرده‌ایم که نگاه علمی، پژوهشی و آکادمیک به موضوعات مختلفی که قرار است پیرامون آن‌ها کار کنیم داشته باشیم و این امر را در انتشار فصلنامه کتاب صحنه و پایگاه اطلاع‌رسانی صحنه در دستور کار قرار داده‌ايم. در خصوص بحث اقتباس که موضوع جلسه نخست این نشست‌ها بود، از سال گذشته کار گروهی را تعریف و راه‌اندازی کردیم که دو سخنران امروز، آقایان شهرام کرمی و افشین خورشیدباختری از اعضای این کارگروه هستند. تلاش ما بر این است که با نگاه علمی بتوانیم به یک مختصات مناسب در موضوعات دست پيدا كنيم و نتايج آن را در مرحله‌ي عمل نيز محك بزنيم.
 
این کارشناس ارشد هنرهاي نمايشي افزود: موضوع نشست امروز نیز به "بررسی تأثیر دفاع مقدس بر تئاتر کشور" اختصاص دارد. در همه جای دنیا، جنگ مقوله‌ای است که بر وجوه مختلف جوامعی که درگیرش بوده‌اند تأثیر گذاشته و در عرصه‌ي هنر نمایش هم آثار مختلفی در جهان متاثر از جنگ يا درباره‌ي جنگ خلق شده‌اند. در ایران نیز، جنگ هشت ساله گونه‌ای را در هنر ما بوجود آورد تحت عنوان هنر دفاع مقدس که تئاتر دفاع مقدس نیز از زیر شاخه‌های آن محسوب مي‌شود. در این جلسه سعی ما بر این است تا نگاهی به تاثیرات جنگ بر هنر تئاتر و ادبیات نمایشی داشته باشیم.
 
در ادامه‌ي جلسه، افشین خورشیدباختری در ابتداي شروع بحث خود، بر لزوم نگاه انتقادي به تئاتر دفاع مقدس تاكيد و تصريح كرد: مقوله‌ي تئاتر دفاع مقدس نیازمند نگاه انتقادی و تحلیلی است. سال‌هاست که ما شاهد برپایی جشنوار‌ه‌ها و اجرای آثاری در این موضوع هستیم. اما همگان همواره به دنبال جریان مثالی بهتری از این آثار هستند. بنابراین معتقدم باید رویکرد آسیب‌شناسانه به تئاتر دفاع مقدس داشته باشیم. متاسفانه یکی از مشکلات ما در این حوزه این است كه هنر تئاتر به عنوان ابزاری کار‌آمد که می‌تواند به مسائل اجتماعی- انسانی در ابعاد مختلف بپردازد هنوز صد درصد از سوی مدیران پذیرفته نشده است. در بسیاری جاها برخی مدیران تئاتر را خیلی محرم نمی‌دانند که بخواهد درباره‌ي حوادث اجتماعی صحبت کند و جنگ هم يكي از اين حوادث است.
 
اين مدرس دانشگاه ادامه داد: موضوع این نشست که تاثیر جنگ بر ادبیات نمایشی است، پاسخی شفاف دارد. مگر می‌شود که جنگ در جامعه‌ای اتفاق افتد، نسل‌ها را درگیر خود کند و بر آن‌ها تاثیر نداشته باشد؟ وقتی جنگی رخ می‌دهد سیاست، اقتصاد و البته فرهنگ تحت تاثیر آن قرار می‌گیرند. این‌که چرا در جاهای دیگر دنیا جنگ، دستمایه خلق آثار بزرگی شده اما هنوز ما به آن سطح مطلوب نرسیده‌ایم، بحثی است که باید آسیب‌شناسی شود. البته ما نمایش‌نامه‌های با این موضوع داریم اما موردي که راضی‌کننده باشد واقعا تا به حال نگاشته نشده است.
 
شهرام کرمی نيز در ادامه‌ي بحث به طرح تاريخچه‌اي كوتاه از جنگ هشت ساله و وقايع پيراموني آن پرداخت و گفت: در طول تاریخ همواره شاهد بوده‌ایم که برخی رویدادها و اتفاقات منجر به پیدایش یک جریان ادبی خاص شده‌اند. در این نشست به این پرسش پاسخ خواهیم داد که آیا دفاع مقدس در کشور ما منجر به راه‌اندازی جریان ادبی و هنري شده است یا خير.
 
وي افزود: در ابتدا باید بگویم که برخی همیشه نگاه بدبینانه به مقوله‌ي تئاتر دارند. تا دو دهه پیش می‌شنیدیم که می‌گفتند ما در کشور تئاتر نداریم! بعد همین نگاه مطرح کرد که ما اصلا تئاتر قابل طرح نداریم! با وجود این همه گروه تئاتری و سالن‌های فعال تئاتر نمی‌شود منکر تئاتر شد. این چالشی است که تنها گریبان‌گیر تئاتر نیست. اساسا این نگاه بدبینانه در فرهنگ ما وجود دارد و ما ياد گرفته‌ايم كه با نگاه بدبینانه با مسائل برخورد ‌کنیم و فکر می‌کنیم که هر جریانی شاید در گذشته، بهتر بوده است. من خود معتقد به جریان تئاتر هستم. معتقد به نسل جوان هستم و معتقدم جریان تئاتر در کشور وجود دارد. مقایسه جریان تئاتر ما با دیگر کشورها کار درستی نیست. این که فکر کنیم در اروپا همه تئاتربين هستند، همه به اپرا می‌روند و همه‌شان، نمایشی را که پنجاه سال است اجرا می‌شود را دیده‌اند نگاه ساده و غلطی است. باید بدانیم که تئاتر یک تعریفی دارد. یک مخاطبی دارد و باید بپذیریم که تئاتر در همه کشورها در یک مقطعی رشد کرده و در یک مقطعی نه.

این كارگردان تئاتر افزود: ابتدا لازم است به ریشه‌ي تاریخی جنگ هشت ساله بپردازیم تا به درک درستی از بستری که باعث بوجود آمدن ژانر دفاع مقدس در تئاتر شد دست یابیم. کشور ما در طول قرن‌ها شاهد اتفاقات تاریخی و جنگ‌های بی‌شماری بوده است. جنگ در کشور ما سابقه طولانی دارد. جنگ حتی بر ادبیات ما نیز تاثیر گذاشته است. مهمترین اثر ادبی ما یعنی شاهنامه فردوسی مبنایش بر اساس رزم و ستیز است. جنگ هشت ساله از آن جهت حائز اهمیت است که یک دوران تغییر اجتماعی در جامعه ما بود. بعد از این که انقلاب رخ داد- که به عنوان بزرگترین انقلاب قرن شناخته می‌شود- حاكميت از یک نظام شاهنشاهی به یک نظام مردمی تغيير كرد. انقلاب واژه کوچکی نیست. انقلاب با ریختن گروهی به خیابان‌ها شكل نمي‌گيرد. انقلاب ما ریشه تاریخی داشت و حاصل سال‌ها مبارزه مردمی که در چند قرن قبلش هم می‌توان ریشه‌های آن را جستجو کرد. بعد از انقلاب اسلامی یک جنگ هشت ساله به ما تحمیل شد. جنگ دو جنبه دارد. یک جنبه بیرونی که همان هجوم و حمله و دفاع است. و یک جنبه درونی است که این جنبه درونی در تئاتر دفاع مقدس برای ما اهمیت دارد؛ بحث تغییر فکری و اندیشه و تاثیر بر فکر مردمی که درگیر جنگ می‌شوند.

کرمی گفت: اثرات اجتماعی جنگ همواره تا نسل‌ها بعد، ادامه پیدا می‌کند. امروزه هیچ اثر فیزیکی از جنگ در مناطقی که درگیر آن بوده‌اند نمی‌بینیم. اما اثرات اجتماعی جنگ همچنان باقی است. تاثیرات جنگ به همان جنبه درونی می‌پردازد. تغییر فکری و اعتقادی که سال‌ها در ذهن مردم ما خواهد ماند و این تغییر به شکل محسوس و نامحسوس قابل درک است. جنگ می‌تواند توام با یک مضامین و روحیه‌هایی باشد. مثلا به جنگ جهانی دوم نگاه کنید. این جنگ منجر به پیدایش یک جریان هنری شد. تئاتر ابزورد زاییده شرایط جنگ جهانی دوم است. بعد از خرابی جنگی که در اروپا شکل گرفت یاس مردم و ناامیدی ایشان، تئاتر ابزود یا پوچی بوجود آورد. این اتفاق نشان می‌دهد که جنگ تاثیر گذار است و این بدیهی است.

وي اضافه كرد: جنگ تحمیلی ما هم شرایط خود و افت و خیزهای خود را داشت. جنگ اساسا چیز بدی است. جنگ ترس دارد، یاس دارد. یکی از ایراداتی که به حوزه ادبیات نمایشی دفاع مقدس وارد است این‌که نگاهی تک بعدی به آن وارد شده. یعنی جنگ را طوری نشان داده‌اند که گروهی که بد و شر هستند و حمله می‌کنند و در برابرشان گروهی خوب‌اند و دفاع می‌کنند؛ اما این همه ماجرا نیست. یعنی جنگ ابعاد مختلفی كه آدم‌هاي درگير آن نيز خصوصيات مختلفي دارند. ما فکر می‌کنیم باید یک بعدش را بچسبیم! یکی از ضعف‌هایی که در حوزه ادبیات نمایشی وجود دارد این است که اساسا ما به سمت ترس‌ها، تردیدها و لحظه‌های واقعی نمی‌رویم. برای همین آثاری موفق‌اند که این لحظه‌ها و شرایط واقعی را مورد توجه دارند. هیچ کس نمی‌تواند بگوید که یک قهرمان در هر شرایطی یک قهرمان است. هیچ کس نمی‌تواند بگوید من از صدای بمب نمی‌ترسم. هیچ کس نمی‌تواند بگوید من از شهید شدن کسی کنار دستم نمی‌ترسم. هیچ کس نمی‌تواند بگوید من قصدم فقط شهادت است و هر گلوله‌ای که بیاید من خودم را جلویش می‌اندازم. این‌ها شرایط واقعی جنگ است که آن‌هایی که درگیرش بودند سعی می‌کردند مثل یک انسان در مواجهه با آن مبارزه کنند. پس تاثیر جنگ بر جامعه ما به عنوان رویدادی غیرقابل انکار در جامعه وجود دارد و به نظر من هنر ما، ادبیات ما و نسل مردم تا سالیان سال از این واقعه بزرگ تاریخی تاثیر گرفته و نمی‌توان منکر آن شد. همه حتی آنانی که اعتقادی به این عقاید ندارند هم ارزش آدم‌هایی که در این جنگ حضور داشتند و جان‌شان را از دست دادند را انکار نمی‌کنند. یعنی این دسته هم معتقدند که جنگ هشت ساله قهرمان‌هایی داشت که باید به ایشان احترم گذاشت.
 
افشین خورشید باختری در راستاي صحبت‌هاي شهرام كرمي گفت: درباره تاثیرات جنگ، تاسف من از این است که چرا ما هنوز در ادبیات نمایشي‌مان نتوانسته‌ایم به یک اثر ماندگار برسیم. چطور هنوز ما نتوانسته‌ایم کاراکترهایی خلق کنیم که ماندگار باشند. چرا نتوانسته‌ایم چیزی مثل "همه فرزندان من"(میلر) بنویسيم. جریان ادبیات نمایش دفاع مقدس ما با پایان جنگ شکل نگرفت. از همان سال‌های ابتدایی شروع جنگ با اجراي نمايش‌هايي آغاز شد. بنابراین همزمان با وقوع جنگ، جامعه‌ي هنرمندان ما به آن واکنش نشان دادند. یک بخش از این واکنش ملی میهنی و هیجانی بود. بعدها این واکنش تثبیت شد. یعنی ثابت ماند. غالب نمایشنامه‌هایی که در سال‌های آغازین دهه 60 نوشته شدند جنبه‌ي تهییجی، تبلیغی و احساسی داشتند. متاسفانه هنوز هم بسياری از ارگان‌ها، نهادها و کسانی که سفارش توليد نمایشنامه‌ي دفاع مقدسی می‌دهند هنوز دیدگاه‌شان مثل همان نقطه‌ي آغازین این حرکت است. یعنی اثری تبلیغي و تهییجی می‌خواهند. در حالي كه با تغيير دوران، نمايش‌هاي متفاوتي مورد تقاضاي جامعه است.
 
وي اضافه كرد: در آثار ابتدایی دوران دفاع مقدس از نظر درون مایه‌ای، مفاهیمی همچون شهادت، فداکاری و از خودگذشتگی مطرح شد. در فرم نيز نمایش‌ها ساده بودند. كاركترها و آكسسوار‌هاي صحنه همه يك‌شكل و تكراري بودند. البته سعی می‌شد همه چی ساده باشد چون گفتن پیام سر راست نمايش، بیش از دیگر موارد و موضوعات اهمیت داشت. اما واقعيت اين است كه تکرار این‌ موارد در دراز مدت به ضد خودش عمل کرد و مي‌كند اما در كمال ناباوري، میل برای این نمایش‌ها همچنان در بين مسئولين وجود دارد. غافل از این که بین نسلی که جنگ را از نزديك لمس كرده با نسلی که اطلاعاتش را از ديگران گرفته فرق است. به این دو نسل نمی‌توان پاسخ یکسان داد. نه از نظر شکل و نه از نظر درون مایه.

اين بازيگر تئاتر و سينما خاطرنشان كرد: چیزی که اكنون دارد از دست می‌رود فرصت ضبط و ثبت است. چون تئاتر در کنار این که یک برخورد دراماتیک با موضوعات انسانی دارد، مستند هم هست. نمايش همه‌ي فرزندان آرتور ميلر، سندی است بر روابط اقتصادی، سیاسی و جنایات جنگی دوران خود. اما ما این فرصت ثبت را تا حدود زیادی از دست داده‌ایم. ما این فرصت‌ها را از دست می‌دهیم چون گرایش غالبی که وجود دارد همان نگاه تهيیجی و تبلیغی است. برای همین نسل آینده اگر بخواهد درباره‌‌ي وقایع جنگ هشت ساله بنویسد، دستش از منابع خالی خواهد بود.
 
شهرام کرمی در ادامه‌ي اين نشست تصريح كرد: هنرمند، موضوعاتش را از محیط و وقایع اطرافش می‌گیرد و جنگ هم به عنوان یک اتفاق بزرگ که همه‌ي رفتارهای اجتماعی را تحت تاثیر خود می‌گیرد منبع الهام هنرمند می‌شود. می‌توان ادبیات نمایشی دفاع مقدس را به دو دسته اثر زمان جنگ و بعد از جنگ تقسیم کرد. با وقوع جنگ هنرهای ما نابود نشد بلکه به سمت موضوع جنگ تغییر حرکت داد. نمايش‌هايي بودند كه صرفا براي سرگرمي رزمندگان در خود جبهه‌ها اجرا مي‌شدند كه سندي از اين نمايش‌ها اكنون در اختيار نيست و فكر مي‌كنم اهميتي هم ندارد.
 
افشین خورشيدباختري در پاسخ گفت: در عوض من معتقدم این‌که  همان نمايش‌ها ثبت نشده و سندي در اختيار نيست جای گلایه دارد. چون وقتی نمايشي ثبت نمی‌شود، با پايان اجرا، اثري از آن باقي نمي‌ماند. نتيجه اين اتفاق اين است كه اكنون در داوري برخي ‌آثار در جشنواره‌ها با آثاري روبرو مي‌شويم كه تكرار همان آثار دهه‌ي شصت است. يعني اختراع چرخ از ابتدا! عدم ثبت متون نمايشي باعث مي‌شود كه ما در ادبيات نمايشي‌مان، پیوستگی نداشته باشیم.
 
کرمی با تاييد صحبت‌‌هاي خورشيد باختري ادامه داد: اين اتفاق به این خاطر است که پژوهش در جامعه‌ي ما رایج نیست. ما در این زمینه کم کار کردیم. اگر به طور مثال ما نامه‌های رزمندگان يا زندگی‌نامه‌ي شهدا را جایی ثبت می‌کردیم اكنون می‌توانستيم مدعي باشيم كه یک جریان ادبی در اين موضوع داريم.
 
وي سپس به ادامه‌ي بحث خود پرداخت و گفت: دسته دوم آثار تئاتر دفاع مقدس به زمان بعد از جنگ می‌پردازد. آثار بعد از جنگ آثاري با بن مايه‌ها‌ي عقيدتي و فکری بودند. آثاری که می‌خواستند بازتاب شرایط اجتماعی بعد از جنگ باشند. بخشي از اين آثار در جشنواره‌هايي نظير جشنواره تئاتر دفاع مقدس شكل گرفت و نمايش نامه‌نويسان جوان و مستعدي را معرفي كرد.
 
كرمي در جمع‌بندي مباحث خود خاطرنشان ساخت: اين‌كه انتظار داشته باشيم بعد از سه دهه، اثر شگرفي در تئاتر دفاع مقدس خلق شود، انتظار زيادي است. تمامي آثار ادبي بزرگ دنيا، سال‌ها بعد پايان جنگ‌ها نوشته شده‌اند. با اين‌حال من معتقدم بستر لازم براي خلق آثار ماندگار پيرامون جنگ مهياست و جوانان مستعد و حاذقي در اين رشته حضور دارند كه نويد بخش آينده درخشان تئاتر دفاع مقدس هستند.
 
در پايان اين جلسه، افشين خورشيدباختری نيز در تكميل مباحث خود اضافه كرد: ژانر تئاتر دفاع مقدس وجود دارد اما باید ببینیم آثار درخوري هم در آن داریم يا خير. امروزه حمايت از تئاتر دفاع‌مقدس منوط شده به وجود همان جنبه‌هاي‌ي تهييجي- تبليغي. يعني هر چه اثري پر سر و صدا‌تر باشد و از حركات فرم بيشتري بهره‌ گرفته باشد بيشتر نظر مسئولان را جذب مي‌كند! اما مديران بايد بدانند كه تاثيرات اين دست توليدات، موقتي است. توليد نمايشي كه نه از متن نمايشي خوبي بهره برده، نه شخصيت‌پردازي قوي دارد و نه كارگرداني، هيچ جايگاهي در تقويت پايه‌هاي تئاتر دفاع مقدس نداشته و ندارد و تنها اتلاف هزينه است.
 
در پايان اين نشست پژوهشي سيدجواد روشن گفت: اين گفت و شنود و نقل گلايه‌ها در نشست‌هاي پژوهشي حتما به نفع تئاتر خواهد بود. با اين‌كه زمان اين نشست‌هاي پژوهشي اندك است اما گام خوبي براي طي ادامه‌ي مسير خواهد بود.
 
گفتني است نشست پژوهشي "تأثير دفاع مقدس بر تئاتر" دومين نشست تخصصي‌اي بود كه با موضوع تئاتر دفاع مقدس در همايش "حماسه‌ي گل سرخ" حوزه هنري، برگزار مي‌شد