در تمام این سال‌ها آنقدر فهرست فیلم‌های توقیف‌شده یا آثار که بنا به دلایل سیاسی یا اجتماعی نمی‌توانند فیلم خود را منتشر کنند، مورد بازتاب خبری قرار گرفته است که حواس‌ها از فیلم‌های سالمی که نتوانسته‌اند در یک شرایط نرمال و عادی فیلم خود را روی پرده بفرستند، پرت شده است.

 پایگاه خبری تئاتر: اگرچه عنوان فیلم‌های اکران‌نشده، ذهن‌ها را بیشتر به سمت اتفاق‌هایی نظیر توقیف یا ممیزی‌های فراوان می‌برد، اما دراین بین، هستند فیلم‌هایی که به دلایلی غیر از موارد عنوان‌شده، نتوانستند در طول سالیان اخیر، رنگ‌پرده را ببینند.
در تمام این سال‌ها آنقدر فهرست فیلم‌های توقیف‌شده یا آثار که بنا به دلایل سیاسی یا اجتماعی نمی‌توانند فیلم خود را منتشر کنند، مورد بازتاب خبری قرار گرفته است که حواس‌ها از فیلم‌های سالمی که نتوانسته‌اند در یک شرایط نرمال و عادی فیلم خود را روی پرده بفرستند، پرت شده است.
فیلم‌های عمدتا دولتی که سرمایه‌گذار یا پخش‌کننده دولتی داشته و بنابراین ضرورتی برای اکران آن احساس نشده است. برخی از این فیلم‌‌ها نیز درنتیجه کیفیت بسیار پایین، حمایتی از جانب بخش خصوصی و نهادهای دولتی ندیده‌اند تا همچنان در کشوی آرشیو سینمای ایران خاک بخورند. برخی هم البته به دلیل اهمال تهیه‌کننده، مشمول مرور زمان شده و امروز دیگر با این ترافیک طولانی فیلم‌های آماده اکران، فرصتی ندارد که بخواهد در یک بازه ولو کوتاه روی پرده برود.
دلیل عدم‌اکران یک فیلم هرکدام از این موارد که باشد، یک سوال پررنگ را به ذهن متبادر می‌سازد که سرمایه‌گذاران و تهیه‌کنندگان این فیلم‌ها، چگونه توانسته‌اند بدون نمایش آن اثر، نسبت به ساخت فیلم بعدی خود اقدام کنند؟!
اگر پاسخ این پرسش، نهادهای دولتی باشند که نیازی به بازگشت سرمایه نداشته‌اند، این پرسش مطرح می‌شود که این پروسه معیوب تا چه زمانی قرار است در این نهادها وجود داشته باشد و چرا سرمایه بیت‌المال باید صرف فیلم‌هایی شود که رنگ پرده را به خود نمی‌بینند یا چه تیم و افرادی حکم به سرمایه‌گذاری یا خرید نسخه این فیلم کرده‌اند که از حداقل درک عدم‌ارتباط آن اثر با مخاطبان عاجز بوده‌اند؟
اگر هم پاسخ آن پرسش، دامن سینماگران بخش خصوصی را بگیرد، این گمانه‌زنی به شکلی جدی درمورد آنها مطرح است که سرمایه تولید آن اثر را از کجا آورده‌اند؟ اگر پول از جانب سرمایه‌گذار بخش خصوصی باشد که آن سرمایه‌گذار، ده‌ها راه برای توقیف سرمایه بلوکه خود در نظر داشته و ماجرا
 به اندازه‌ای رسانه‌ای می‌شود که آن تهیه‌کننده تا مدت‌ها به‌لحاظ حقوقی، فرصت کار در سینمای ایران را پیدا نمی‌کند. اگر هم از جیب شخص تهیه‌کننده خارج شده باشد که بسیار بعید است، وقتی بازگشت سرمایه‌ای در کار نبوده، پس چگونه آن تهیه‌کننده توانسته چندین فیلم پس از این اثر گمنام خود بسازد؟!
و درست اینجاست که پای پول‌های کثیف و مشکوک به سینمای ایران باز می‌شود. پول‌های بی‌حساب و کتابی که پس از خرج آنها، صدایی از کسی بلند نمی‌شود و مبدا تامین این مبالغ نیز پیدا نمی‌شود. شاید به همین دلیل است که تا پای فیلم‌های تولیدشده‌ای که رنگ پرده را به خود ندیده‌اند، باز می‌شود، ذهن‌ها به سمت مراکز و نهادهای دولتی می‌رود چون این مراکز و نهادها مورد بازخواست و پرسش مطبوعات قرار می‌گیرند و مساله، حسابی رسانه‌ای می‌شود اما درمورد مالکان شخصی، مساله عدم‌اکران یک فیلم، هیچ‌گاه تا اندازه آثار دولتی، در بوق و کرنا نمی‌شود.
وقتی فیلم نه مشکل ممیزی دارد و نه ناهنجاری خاصی را به خود می‌بیند و در طول این همه سال نتوانسته روی پرده برود، قطعا مشکل بزرگی در لایه‌های پنهان دارد که ربطی به مافیای اکران و ترافیک آثار آماده نمایش ندارد. مخصوصا اگر متوجه شویم این آثار، از مشکلاتی چون عدم‌کیفیت یا عدم‌اهمال تهیه‌کننده نیز برخوردار نیست، کنجکاوی ماجرا دوچندان می‌شود.
در ادامه نگاهی خواهیم انداخت به مهم‌ترین فیلم‌هایی که طی یک دهه گذشته، نتوانسته‌اند روی پرده بروند و در غبار مسائل روز و سروصداهای موجود، گم شده‌اند. با این توضیح که قطعا تعداد فیلم‌هایی از این دست، بسیار بیشتر از فهرست پیش‌رو است اما جست‌وجوهای ما، این آثار را در قبال آثار بدون مشکلی که هنوز رنگ پرده را به خود ندیده‌اند، نشان داد.

صله سحر
فیلم فرزین مهدی‌پور، هفت سال است که در سودای نمایش به سر می‌برد. یک فیلم اجتماعی کم‌حاشیه که هیچ دلیلی برای عدم‌نمایش آن ذکر نشده است.
در این فیلم، ماه‌چهره خلیلی، پرویز پورحسینی، مریم معترف، عنایت شفیعی، علی ملاپور و بهرام ابراهیمی در نقش‌های اصلی ظاهر شده‌اند و داستان آن، به زندگی یک استاد موسیقی با بازی پرویز پورحسینی می‌پردازد که به‌دلیل ضعف جسمانی، توانایی اجرای برنامه ارکستر را ندارد و همین مساله او را مستاصل و پریشان کرده است.
این فیلم کمتر مورد هیاهوی رسانه‌ای قرار گرفته است. در روزگاری که کمتر فیلمی به‌دلیل کرونا، حاضر به نمایش بود، کارگردان این فیلم، رایزنی‌هایی را با سازمان سینمایی انجام می‌دهد و در همان تابستان سال 99، ابراز امیدواری می‌کند که این فیلم روی پرده برود اما این اتفاق همچنان رخ نداده تا گره نمایش این فیلم، کورتر از هر زمان دیگری، درمساله مرور زمان، گم شود.

نسترن‌های وحشی
رهبر قنبری که در تمام این سال‌ها نشان داده یک کارگردان بدون‌حاشیه و کاربلد است، نسترن‌های وحشی را در سال 96 جلوی دوربین برد اما هیچ‌گاه نتوانست زمینه‌های نمایش فیلم در سینماها را فراهم کند.
داستان این فیلم که در سرمای طاقت‌فرسایی تولید شده درباره معلمی است که یک مدرسه را اداره می‌کند ولی تعداد دانش‌آموزان به حد نصاب نمی‌رسد و ممکن است این مدرسه تعطیل شود. این معلم به‌دنبال 20 دانش‌آموز غایب کلاسش، راهی مسیرهای مختلف کوهستان می‌شود ولی دچار یک بیماری می‌شود و یکی از دانش‌آموزان در غیاب وی، کلاس او را می‌گرداند.
نکته عجیب این فیلم آن است که قنبری در مقام تهیه‌کننده، تلاش‌های بسیاری برای نمایش این فیلم به خرج داد اما فیلم حتی در گروه نمایشی هنر و تجربه هم روی پرده نرفت. البته این فیلم نهایتا در اکران آنلاین نماوا پخش شد.

تگرگ و آفتاب
فیلم پرحاشیه رضا کریمی در سال 93 جلوی دوربین رفت. در همان زمان، تسهیلات 700میلیون تومانی فارابی برای تولید این فیلم، حسابی در رسانه‌ها بحث‌برانگیز شد.  مورد عجیب فیلم اما این بود که فیلم تا چهار سال بعد از رونمایی در جشنواره، هیچ فرصتی برای اکران پیدا نکرد و مشخص نشد که بنا بر چه ضرورتی، فیلم مستقیما وارد شبکه نمایش خانگی شد و اتفاق در این شبکه نیز با استقبال چندانی همراه نبود.  درباره این فیلم، دو سوال مطرح است: نخست آنکه وقتی فارابی در سال 93، هزینه هنگفت 700میلیونی را برای تولید این فیلم متقبل می‌شود، آن‌وقت چگونه نتوانسته یک اکران ولو محدود برای فیلم خود دریافت کند؟! سوال دوم هم به این موضوع برمی‌گردد که وقتی فیلم با پول بیت‌المال ساخته شده، دلیل اقدام شتاب‌زده سپردن فیلم به شبکه نمایش خانگی و متحمل شدن ضرر بیشتر، چه ضرورتی بوده است؟
دو سوالی که متاسفانه هیچ‌گاه جوابی برای آنها پیدا نشد تا فیلمی که واجد هیچ‌یک از اشکالات درجهت توقیف نبود، هیچ‌گاه رنگ پرده را به خود نبیند و به یک نمایش اینترنتی بسنده کند. کنجکاوی این پرسش زمانی بیشتر می‌شود که بدانیم بازیگران این فیلم، چهره‌هایی چون سحر قریشی، جواد عزتی، پریوش نظریه، پیام دهکردی و اصغر همت بوده‌اند. یعنی پیدا کردن پخش‌کننده یا در نظر گرفتن زمان اکران برای چنین فیلمی تا این اندازه دشوار بوده که درنهایت، شبکه نمایش خانگی مامن نمایش این فیلم شد؟!

سینمانیمکت
نخستین ساخته محمد رحمانیان در سال 93 جلوی دوربین رفت و در جشنواره فجر همان رونمایی شد. پس از کش‌وقوس‌های فراوان، نمایش فیلم در گروه هنر و تجربه قطعی شد و این فیلم چند سانس در پردیس چارسو روی پرده رفت اما ناگهان از پرده پایین آمد و دیگر هیچ‌گاه نمایش داده نشد.
در تمام این سال‌ها، تلاش مجدد فیلمسازان برای نمایش عمومی هیچ‌گاه به نتیجه نرسید. درطول دو سال اخیر، خبرهایی مبنی‌بر قاچاق فیلم از سوی برخی شبکه‌های تلویزیونی فارسی‌زبان و ترک‌زبان به گوش رسید که تعجب سازندگان آنها را به‌دنبال داشت.
با این حال سینمانیمکت یکی از فیلم‌هایی است که بدون هیچ مشکل خاصی، هم‌اکنون بیش از 6 سال است که در انتظار اکران به سر می‌برد.
در این فیلم، علی عمرانی، مهتاب نصیرپور، هومن برق‌نورد و اشکان خطیبی به ایفای نقش پرداخته‌اند و داستان آن، درباره مردی است که عاشق فیلم و سینماست و درگیر اتفاقاتی در زندگی‌اش می‌شود.

قول
این فیلم را محمدعلی طالبی ساخته است. کارگردان پرکار سینمای نوجوان که در میانه دهه 90، آثار متعددی را تولید کرد که گاهی فرصت به نمایش آنها نمی‌رسید.
اما درمیان فیلم‌های طالبی، عدم‌اکران قول، بسیار عجیب به نظر می‌رسد. فیلمی که طالبی هشت سال پیش آن را در شمال کشور جلوی دوربین برد و در آن به دغدغه‌های انسانی یک نوجوان پرداخت. داستان فیلم درباره یک نوجوان است که به پدرش قولی می‌دهد و قصد دارد قول خود را عملی کند.
نمایش فیلم در جشنواره فیلم کودک اصفهان با واکنش‌های بسیار خوبی مواجه بود و حتی جایزه پروانه زرین بهترین فیلم بلند را برای فیلم به ارمغان آورد. ساختار فیلم به اندازه‌ای قدرتمند بود که در بخش رقابتی جشنواره فیلم فجر نیز پذیرش شد و در جشنواره فجر نیز با تحسین‌های زیادی بدرقه شد.
اما این فیلم هم‌اکنون هشت سال است که در انتظار اکران به سر می‌برد. در این هشت سال، فیلم‌های کودک و نوجوان زیادی روی پرده رفتند اما اینکه چرا نوبت به این فیلم نرسید، ازجمله موارد عجیبی است که باید به آن پاسخ داده شود. در همین اکران نوروزی، فیلم «گل به خودی» که محصول سال گذشته بود، نمایش داده شد اما نکته عجیب اینجاست که کوتاهی تهیه‌کننده دلیلی برای عدم‌نمایش فیلم است یا مشکلات دیگری در مسیر نمایش، گریبان این فیلم بدون‌حاشیه و سالم را گرفته است.

رهایی از بهشت
فیلم بلند انیمیشن رهایی از بهشت محصول بنیاد فرهنگی روایت فتح با محوریت زندگی شهید مصطفی چمران است که در طول سالیان گذشته، همواره تا پای اکران پیش رفته اما هیچ‌گاه رنگ پرده را به خود ندیده است.
علی نوروی‌اسکویی این انیمیشن را هشت سال پیش تولید کرد اما حتی برای او نیز مشخص نشده که چرا این فیلم چندین‌بار تا پای اکران سراسری پیش رفت اما در لحظه آخر، همه‌چیز تغییر پیدا کرد.
خود او در گفت‌وگویی اعلام کرده: «مهم‌ترین دلیل طولانی‌شدن پروسه اکران این فیلم، آشفتگی اکران در ایران و بعد متاسفانه بی‌تدبیری‌های مدیریتی در حوزه فرهنگی و سینمایی در کشور، تعدد نظرات کسانی که درمورد ممیزی فیلم‌ها به‌عنوان فیلمساز باید به آنها پاسخگو باشیم و عدم‌ وحدت‌رویه این گروه‌ها بوده است. به‌خاطر این فیلم بنده حرف‌های زیادی شنیدم که جهت عدم‌حاشیه‌سازی، فعلا سکوت می‌کنم. این فیلم چندین‌بار تا مرز اکران رفته و در لحظات آخر، همه‌چیز به‌هم‌ریخته و به همین دلیل درجهت عدم‌تکرار تجربیات بد گذشته مجبور هستم سکوت کنم.
در شرایطی که سینمای ایران تولیدات انیمیشن چندانی ندارد، خیلی عجیب است که چطور درباره یک انیمیشن از یکی از چهره‌های تکرارنشدنی این سرزمین، تا این اندازه کوتاهی خرج می‌شود و راهی برای نمایش این فیلم باز نمی‌شود.

شهابی از جنس نور
شهابی از جنس نور به ‌کارگردانی محمدرضا اسلاملو و محصول مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است که 9 سال پس از ساخت، همچنان نتوانسته روی پرده برود. تنها رونمایی از این فیلم در جشنواره فجر سال 92 بود و پس از آن، در چندین مرتبه صحبت‌هایی جدی درباره نمایش فیلم مطرح شد و حتی زمان‌هایی هم برای اکران قطعی فیلم در نظر گرفته شد اما درنهایت فیلم تا امروز، روی پرده نرفته است.
داستان این فیلم از جنگ 33 روزه‌ لبنان آغاز می‌شود و این جنگ در فیلم به‌نوعی تداعی تقابل سپاه نور و ظلمت است و بیشتر حالت سمبلیک دارد. براساس گفته‌های کارگردان فیلم، شهابی از جنس نور، اولین فیلم درباره‌ تکفیری‌هاست و امین زندگانی به همراه جمعی از بازیگران لبنانی در آن به ایفای نقش می‌پردازند.
اسلاملو حتی در دوره‌های مختلف زمانی از نو بودن سوژه داستان که تکفیری‌هاست سخن به میان آورده و اعلام کرده فیلمش به لحاظ محتوایی، کهنه نشده است. با این حال اما مشخص نیست چرا این فیلم تاکنون نتوانسته راهی به سوی اکران پیدا کند. هرچند در برخی سال‌ها، از روز قدس به‌عنوان تاریخ آغاز نمایش این فیلم نام برده شد که هیچ‌گاه این اتفاق رخ نداد.
در دوره‌ای حتی قرار بر این شد که مینی‌سریالی از روی این فیلم در شبکه‌های سیما نمایش داده شود اما این اتفاق هم رخ نداد تا شهابی از جنس نور با این سرمایه‌گذار و تهیه‌کننده و این سوژه خوبی که دارد، ازجمله موارد عجیب این فهرست باشد که تاکنون نتوانسته پس از 9 سال رنگ پرده را ببیند.

رنج و سرمستی
نخستین ساخته جهانگیر الماسی در سال 92 جلوی دوربین رفت و در همان زمان این شائبه به وجود آمد که برای تولید این فیلم، هزینه گزافی خرج شده است. حضور محمود احمدی‌نژاد به‌عنوان رئیس‌جمهور وقت در پشت‌صحنه این فیلم، دامنه حواشی علیه فیلم را بیشتر هم کرد.
فیلم در جشنواره فجر آن سال روی پرده رفت و با انتقادهای بسیاری راجع‌به کیفیت فیلم بدرقه شد. تهیه‌کننده این فیلم، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی بود.
در سال‌های ابتدایی عدم‌نمایش این فیلم، تصور می‌شد فیلم به دلیل ضعف محتوایی به مرحله اکران نمی‌رسد و البته که الماسی نیز چنین تصوری داشت که در پاسخ برخی فیلم‌های ضعیف‌تر را نام برد که فرصت اکران پیدا کرده‌اند. پس از چند سال، الماسی، مشکلات سیاسی سد راه نمایش این فیلم را بیان و تلویحا به این موضوع اشاره کرد که چون رئیس‌جمهور وقت به پشت‌صحنه این فیلم آمده، اجازه اکران به این فیلم نمی‌دهند.
با این حال اما فیلم در تمام این سال‌ها، تا چند مرحله به پرده نزدیک شد اما تاکنون که 9 سال از تولید آن می‌گذرد، به یکی از موارد عجیبی تبدیل شده که نتوانسته نمایشی عمومی را تجربه کند.
در این فیلم ماه‌چهره خلیلی، شهرام پوراسد، مهدی صبایی، هرمز سیرتی، احمد کاوری و حسین خانی‌بیک جلوی دوربین رفتند. این فیلم درباره زنی است که توسط عراقی‌ها به اسارت گرفته می‌شود. وی باردار است و فرزندش توسط آنها کشته می‌شود. در سال ٨٢ که آغاز جنگ آمریکا و عراق است، وی در یک موقعیت جدید قرار می‌گیرد.

آنجا همان ساعت
خیلی جالب است که در این فهرست با فیلمی به کارگردانی سیروس الوند مواجه شویم. آنجا همان ساعت، آخرین ساخته الوند در دهه 90 محسوب می‌شود که در سال 97 تولید شد و در همان سال نیز در جشنواره فجر نمایش داشت که با واکنش بسیار سرد منتقدان مواجه شد.
شاید همین واکنش سرد بود که الوند را واداشت خیلی زود برای پروانه نمایش فیلم خود اقدام کند. به همین دلیل در نخستین روزهای سال 98، 12 دقیقه از فیلمش را کوتاه کرد و آن را برای پروانه نمایش آماده کرد. اما از آن زمان، خبر امیدبخشی راجع‌به نمایش عمومی فیلم رسانه‌ای نشده است.
در آخرین خبر، الوند حتی راضی بود تا فیلمش را به‌صورت آنلاین نمایش دهد که این اتفاق نیز تا این لحظه عملیاتی نشده است. خیلی عجیب است که چطور فیلمی با این همه ستاره و کارگردانی سیروس الوند، پس از چهار سال نتواند راهی برای اکران پیدا کند و کارگردانش را مجاب کند که اثر را در شبکه نمایش خانگی منتشر کند.
داستان این فیلم درباره زن و شوهری به اسم رعنا، معلم مقطع ابتدایی و امیر، کارگر کارگاه بلورسازی از طبقه متوسط روبه پایین است. آنها زندگی عاشقانه خود را در محله‌ای قدیمی، واقع در حاشیه شهر آغاز کرده‌اند. غافل از آنکه دست سرنوشت، خوشبختی ساده این زوج را زیر و رو خواهد کرد. با بروز شیطنتی جنون‌آمیز زندگی مشترک رعنا و امیر به مخاطره افتاده و هریک از آنها به نحوی به چالش کشیده می‌شوند.
در این فیلم، پرویز پرستویی، ماهور الوند، شهرام حقیقت‌دوست، سعید پیردوست، امیرحسین فتحی، شاهرخ فروتنیان و هدیه بازوند به ایفای نقش پرداخته‌اند.

ماه‌گرفتگی
مسعود اطیابی که طی این سال‌ها به‌واسطه تولید کمدی‌های پرفروش، بر سر زبان‌ها افتاده، این فیلم را در سال 95 جلوی دوربین برد. فیلمی سالم که بر بستری از اتفاق‌های سال 88 رقم خورد و در نخستین رونمایی‌اش در جشنواره فیلم فجر، با استقبال نسبتا خوب از جانب منتقدان و اهالی رسانه مواجه شد.
هر چه به جلو پیش رفتیم، خبری از نمایش این فیلم نبود و هیچ‌یک از مدیران سازمان سینمایی و حتی تهیه‌کننده و کارگردان فیلم از لفظ توقیف برای این اثر استفاده نکردند؛ چراکه اساسا اتفاق یا جریان‌سازی خاص در فیلم رخ نمی‌داد که منجر به توقیف یا محدودیت برای این فیلم شود.
با طولانی‌شدن زمان تاخیر نمایش این فیلم، تصور بر این بود که شاید تم سیاسی اثر، سد راه نمایش آن باشد اما این مورد بارها توسط صاحبان فیلم رد شد و در برهه‌ای، تاریخ نمایش هم برای این اثر در نظر گرفته شد.
طولانی‌شدن این پروسه، حتی صاحبان فیلم را به نمایش در دوران رکود کرونا نیز راضی کرد. جایی‌که تهیه‌کننده فیلم در گفت‌وگویی که در مهر 99 انجام داد، عنوان کرد: «در حال انجام تدوین مجدد و یک‌سری اصلاحیه‌ها هستیم و احتمالا حدود سه هفته آینده، نسخه جدید این اثر سینمایی آماده خواهد شد. بلافاصله پس از آماده شدن فیلم، برای اکران عمومی اقدام می‌کنیم و بعد از آن، اکران آنلاین هم خواهد شد.»
اما با گذشت یک‌سال‌ونیم از این اظهارات، فیلم همچنان در وضعیت نامشخصی به سر می‌برد و بسیار بعید است که با این حجم ترافیک اکران، به این زودی‌‌ها بتواند راهی به پرده سینما پیدا کند. در این فیلم، کامبیز دیرباز، سارا خوئینی‌ها، شهرام عبدلی و ارسلان قاسمی به ایفای نقش پرداخته‌اند.


منبع: روزنامه فرهیختگان
نویسنده: مجتبی اردشیری