چارسو پرس: محمد مهاجری، فعال سیاسی «اصولگرا» طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد (مرداد 1401) به نکتهای اشاره کرد که علی صوفی، وزیر تعاون در دولت دوم محمد خاتمی «اصلاحطلب» هم در گفتوگو با خبرآنلاین (فروردین 1401) به آن اشاره کرده بود؛ «رونق آمارسازی در دولت سیزدهم». مهاجری نوشت: «سالهای زیادی است که اصطلاح «بولتنساز» به ادبیات سیاسی کشور ما افزوده شده. بولتنساز به کسانی گفته میشود که اطلاعات را به نحوی که دلشان میخواهد، برمیگزینند. آنها را تقطیع میکنند، طبق مذاق کسی که آن را میخواند تنظیم میکنند، جلد خوشگل و کاغذ اعلا برایش تدارک میبینند و هنرمندانه! آنچه را در ذهن خودشان دارند، به خورد مخاطب میدهند و سپس برای محکمکاری به دنبال هر خبر و مطلبی، نظریه هم مینویسند و رهنمود میدهند. این کار مختص یک گروه و جناح خاص نیست و افرادی در هر دو سوی اصلاحطلبی و اصولگرایی چنین شغل شریف! و البته نان و آبداری داشته و دارند. بولتنسازان از آنجا که تردستانه خود را علم کل و عقل تام جا میزنند همواره قدر میبینند و بر صدر مینشینند و از آنجا که خیلی زود به «مردی که زیاد میدانست» تبدیل میشوند، مورد اعتماد هم قرار میگیرند.»
علی صوفی هم ناخواسته در اظهاراتش صحبتهایی بیان کرد که به عنوان مکمل گفتههای مهاجری کار میکند: «صدا و سیما هم به صورت افراطی سعی میکند کارنامه دولت آقای رییسی و شاخصهای اقتصادی را مثبت نشان دهد. آمارسازی در این دولت بهشدت پررنگ است و برخی وزرا در ارایه آمارهای خلاف واقعیت، فعالتر هستند، مثلا وزیر نفت آماری درباره رونق صادرات نفت اعلام میکند که با ناباوری مردم و انتقاد گسترده کارشناسان مواجه میشود.»
افشین آشوری، رییس کمیسیون بلاکچین و رمزارز نصر کشور فرد دیگری بود که 8 دی ماه و به صورت تلویحی بر وجود چنین رویهای نزد مدیران صحه گذاشت: «الان هم میگویند اپلیکیشن ایتا را آوردهایم و واتساپ را از بین بردهایم، در صورتی که آیا میتوانیم به صاحب کسب و کاری که از طریق واتساپ ارتباطات بینالمللی داشته، بگوییم به پلتفرم ایرانی بیاید؟» الان اپلیکیشن ایتا جای تلگرام و واتساپ را گرفته؟!
چندی قبل در پایانِ جلسه هیات دولت، وزیر ارشاد به طیف ارایهدهندگانِ آمارهای قابلتامل پیوست؛ اسماعیلی گفت: «فضای جشنواره فیلم فجر و نیز جشنواره تئاتر فجر که اکنون بیش از 1000 اثر به آن رسیده، خیلی خوب است. جشنواره موسیقی هم وضعیت خوبی دارد و فکر میکنم هم در این سه جشنواره و هم جشنواره تجسمی وضعیت خیلی خوبی داریم و...» (چهارشنبه، ۷ دی، ایسنا)
«بیش از 1000 اثر» به جشنواره تئاتر رسیده؟ آنهم در شراطی که جامعه و هنرمندان به شدت تحتتاثیر وضعیت ماههای اخیر کشور قرار گرفتهاند و این قابل انکار نیست. مرور آمار متقاضیان چند سال اخیر جشنواره در این زمینه اطلاعات متفاوتی به دست میدهد، چون تعداد گروههای متقاضی حضور در جشنواره نمیتواند از یک قاعده و روندِ ریاضی منطقی قابل مطالعه خارج باشد. به همان اعتبار که دولت نمیتواند سالانه یک میلیون واحد مسکن بسازد، چون توان دولت در بسیج نیروهای اجتماعی سازنده و کسری بودجه اصلا چنین اجازهای نمیدهد. یا دولت نمیتواند ظرف 4 سال حتی 2 ورزشگاه مشابه استادیوم آزادی بسازد؛ اما آمارهای فرهنگی ارایه شده درخصوص جشنواره تئاتر حرف دیگری میزند. ظاهرا مدیران با وجود انواع بحرانهای اقتصادی و اجتماعی موجود در هنرهای نمایشی، موفق به تحقق ناممکنها شدهاند.
از زاویهای دیگر، تکلیف سینما هم روشن است.
با درنظر گرفتن توان تولیدی سینمای ایران که تمام ارکانش در انحصار دولت قرار دارد، -مثلا- چطور میشود سال 1400 حدود 90 فیلم متقاضی شرکت در جشنواره بوده ولی همین آمار در سال 1401 به 200 فیلم رسیده باشد؟ به هر ترتیب بزرگ کردن ابعاد اعداد غیرواقعی هم باید تابع منطق باشد، منطقی که به قول معروف «بگنجد»؛ امری که متاسفانه در آمار تئاتری وزارت ارشاد غایب است. مبنای این نتیجهگیری چیست؟ مرور سابقه!
جشنواره سیوپنجم و سیوششم
فرهاد مهندسپور، دبیر دوره سی و ششمین جشنواره تئاتر و از مدرسان و کارگردانان شناختهشده هنرهای نمایشی در سال 96 گزارش میدهد: «سال گذشته [منظور سال 95] 450 دیویدی به دبیرخانه جشنواره تئاتر فجر رسیده بود که باید همه آنها دیده میشد. امری که بسیار هولناک و ناشدنی است و ناممکن به نظر میرسد، پس شایستهتر این بود که شیوه بررسی آثار را در قوارهای تنظیم کنیم که معقولتر و فراگیرتر باشد. معتقدم این قدمهایی که برداشته شده میتواند به جشنواره تئاتر فجر کمک کند که معنای اجتماعی خود را بیابد.»
پرانتز باز؛ برخلاف خبرسازیهای تبلیغاتی فعلی و رویکردهای غیرتخصصی در برگزاری جشنوارههای منطقهای و استانی، آثار گروههای منتخبِ سراسر کشور هر سال به جشنواره راهیافته و روی صحنه رفتهاند. به این اعتبار در دوره کنونی اتفاق خارقالعاده و تازهای رخ نداده است. پرانتز بسته.
در دوره سی و ششم جشنواره تئاتر فجر 18 نمایش در بخش مرور تئاتر ایران، 19 نمایش در بخش مسابقه تئاتر ایران (بخش الف)، 20 نمایش در بخش مسابقه تئاتر ایران (بخش ب)، 17 نمایش در بخش مسابقه تئاتر بینالملل، 4 نمایش در بخش برگزیده تئاتر دانشگاهی ایران، 2 نمایش در بخش برگزیده جشنواره تئاتر کردی، 13 نمایش در بخش نمایشهای مهمان، 8 نمایش در بخش تئاتر ملل، در بخش خارج از صحنه (6 نمایش در بخش مسابقه مکانهای نامتعارف، 12 نمایش در بخش خارج از صحنه، 7 نمایش در بخش مسابقه مکانهای نامتعارف)، 16 نمایش در بخش مسابقه تئاتر خیابانی، 8 نمایش در بخش جشنوارههای فجر استانی، 9 نمایش در تمرین اجرا و همچنین بخش تولید جایزه ادبیات نمایشی فجر (3 نمایش در بخش حرفهای و 3 نمایش در بخش تولید) شرکت کردند.
جشنواره سی و هشتم
نادر برهانی مرند، دبیر سی و هشتمین جشنواره تئاتر فجر سال 98 گزارشی از وضعیت موجود ارایه میدهد که در بخش اصلی و با عبور از تبیین وقایع اجتماعی (که بیشباهت به امروز نیست) مینویسد: «اما شرایط حاضر: برای حضور در بخش رقابتی ۲۴۹ تقاضای مستقیم به علاوه ۶۰ نمایش برآمده از جشنوارههای تئاتر استانها وجود داشته است. هیات انتخاب آثار متقاضی حضور مستقیم در بخش مسابقه بهرغم رضایت از کیفیت تعداد بیشتری از آثار به خاطر محدودیتهای چینش جدول داوری ۱۵ نمایش را معرفی کرد (6 درصد آثار متقاضی و دو نمایش بیشتر از تعداد مندرج در فراخوان). این هیات به جد اعتقاد داشت حداقل میتوان شش نمایش دیگر از بین ۲۴۹ نمایش متقاضی را معرفی کرد. این نظرات نشانگر حضور آثار فراوان با کیفیت در بین نمایشهای متقاضی است. همچنین هیات انتخاب آثار برگزیدگان جشنوارههای تئاتر استانها، ۱۲ نمایش را به بخش مسابقه و دو نمایش را برای حضور در بخشهای دیگر معرفی کرده است. نمایشهایی که از طریق دعوت دبیر در بخش مسابقه حاضر شدهاند، میتوانست بیش از 5 نمایش آمده در فراخوان باشد اما اینجانب خود را به آنچه در فراخوان برای دعوت از مهمانان بخش مسابقه آمده مقید دانستم. از سوی دیگر صرفا ۵۰ نمایش، متقاضی حضور در بخش غیررقابتی بودند (۱۹۹ نمایش کمتر از بخش رقابتی به جز ۶۰ اثر معرفی شده از جشنوارههای استانها) و هیات انتخاب این بخش متشکل از افشین خورشید باختری، علی اصغر دشتی و علی عابدی هشت نمایش (۱۶درصد آثار متقاضی) را انتخاب کرده است. اینجانب نیز با تعداد قابلتوجهی از آثار کیفی مواجه شدم که براساس فراخوان حداکثر میتوانستم هشت نمایش را دعوت کنم.» (18 دی 1398)
جشنواره سی و نهم
سی و نهمین و چهلمین دوره جشنواره هم تا حد زیادی تحت تاثیر شیوع ویروس کرونا برگزار شد. به همین دلیل سیر صعودی یا نزولی گروههای متقاضی حضور، چندان دارای وجاهت نیست. مثلا حسین مسافرآستانه، دبیر دوره چهلم در پاسخ به سوالی درباره ظرفیت 30درصدی سالنهای تئاتر و تفاوت آن با جشنواره فیلم فجر، چنین توضیح میدهد: «از آنجایی که سینما قبل از اعلام ستاد کرونا، پیشفروش ۵۰ تا ۷۰درصد سالنهایش را آغاز کرده بود، تعهداتی داده بودند. قطعا محدودیت ظرفیت 30درصدی ما را دچار مشکل میکند و برای همین مساله «فروش» بلیت را حداقل در سالنهای کوچک منتفی کردیم. امیدوارم با فروکش کردن فراگیری، بتوانیم از ظرفیت ۵۰ یا حتی صددرصدی سالنها استفاده کنیم تا بخشی از مشکلات ما در پذیرایی از مخاطبان و مهمانان برطرف شود.»
مسافرآستانه همچنین درباره علت عدم مشارکت استانهای دیگر در جشنواره دوره چهلم توضیحاتی ارایه میدهد که ضمن آن به همان شرایط «خاص» اجتماعی اشاره میشود. «برای مشارکت استانها در جشنواره از خیلی وقت پیش اقدام کردیم اما با توجه به شرایط کشور، کمتر استانی اعلام آمادگی کرد. با مناطق آزاد هم گفتوگوهایی داشتیم که دستخوش تغییرات سیاسی و مدیریتی شد و تفاهمنامهها و توافقها دچار تغییر شد.»
دوره چهلم جشنواره آمار ندارد!
شاید اتفاقی نمادین باشد که با مراجعه به بخش آرشیو اطلاعات جشنواره تئاتر فجر، تنها دورهای که اطلاعات جامع دقیق تعداد گروههای شرکتکننده در آن درج نشده، دوره چهلم است. یعنی سال اولی که دولت سیزدهم برگزاری این مراسم را برعهده گرفت! آنچه در این بخش میخوانیم:
«چهلمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر از 17 تا 26 بهمن ماه 1400 با دبیری حسین مسافرآستانه در استانهای تهران، یزد و گیلان برگزار شد. برگزارکننده این دوره نیز همانند ادوار قبل اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و مهدی دوایی طراحی پوستر اصلی این دوره را انجام داد.
تالار وحدت، سالنهای مجموعه تئاترشهر ازجمله تالار اصلی، تالار چهارسو، تالار سایه و تالار قشقایی، تماشاخانه ایرانشهر (سالن استاد ناظرزاده کرمانی، سالن استاد سمندریان)، تالار مولوی، تالار حافظ و برج آزادی در بخش صحنهای، محوطه بیرونی مجموعه تئاترشهر و محوطه خانه هنرمندان ایران در بخش خیابانی و سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان ایران در بخش رادیوتئاتر، میزبان اجراهای این دوره از جشنواره بودند.
در این دوره علاوه بر برگزاری بزرگداشت برای پنج هنرمند پیشکسوت، جشنواره در بخشهای نمایشهای صحنهای (مسابقه بزرگ)، نمایشهای صحنهای (غیررقابتی)، تئاتر ملل، تئاتر خیابانی، دیگرگونههای اجرایی، رادیوتئاتر، مسابقه نمایشنامهنویسی، مسابقه پوستر، مسابقه عکس و پژوهش برگزار شد.»
این ره که میروید...
حالا اینجا هستیم؛ دوره چهل و یکم جشنواره دولتی تئاتر به زودی از راه میرسد و مدیران آمارهایی ارایه میدهند که با هیچ جدول ارزیابی آماری نمیخواند. 1000 اثر متقاضی حضور در جشنواره با یک حساب سرانگشتی - به فرض اینکه حداقل 10 نفر درگیر کار باشند - یعنی درگیری 10 هزار نفر در پروسه ساخت و ساز نمایشها. اصلا بیایید دستاندرکاران ساختن یک نمایش را 4 نفر درنظر بگیریم؛ یعنی در همین لحظه 4 هزار نفر مشغول کارند؟ اینجا برعهده خواننده گزارش است که کلاهش را قاضی کند و ببیند آیا چنین نیروی اجتماعی - هنری در سالنهای تئاتری سراسر کشور و پلاتوهای تمرین مشاهده میکند یا خیر؟ اصلا گیریم آمار مورد اشاره صادقانه روی میز وزیر قرار گرفته، حتی گفتههای یکی از دبیران دورههای گذشته (فرهاد مهندسپور) را نادیده میگیریم که گفت بررسی 450 فیلم رسیده به دبیرخانه «امری بسیار هولناک و ناشدنی و ناممکن» است. با این وجود بد نیست دبیر جشنواره و مدیرکل هنرهای نمایشی توضیح بدهند که اولا این 1000 اثر در چه قالب و فرمتی (دیویدی، فرم جشنواره و ...) به دبیرخانه رسیده؟ و دوم اینکه مکانیزم بررسی چیست؟ و چطور قرار است تعادل و عدالت بین این همه نمایش رعایت شود؟
بیان این اعداد و ارقام در جمع خبرنگاران را باید نتیجه اعتماد وزیر به مدیران میانی و مشاورانی دانست که لابد توانایی بسیار بالایی دارند! مدیرانی که اگر به همین ترتیب پیش برویم بعید نیست مدعی عبور تیم ملی فوتبال ایران از مرحله گروهی جام جهانی و پیروزی بر آرژانتین شوند! چراکه نه! اما ادامه این روند چه دستاوردی میتواند داشته باشد جز حرکت در تاریکی اعداد غلط و خطاهای تحلیلی که به دنبال میآورد و البته خسارت بیشتر برای هنرمندان؟
///.
منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: بابک احمدی