بازیگر نمایش کمپلکس اودیسه زیر باران روی صحنه خیس شد، شنا کرد، تل خاک روی سرش ریخته شد، کتک خورد و افسانه هومر را برای مخاطبان سی و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر که در دود و خاک و صدای باران غرق شده بودند، بازسازی کرد

 چارسو پرس: بخش بین‌الملل جشنواره تئاتر فجر امسال با اجرای نمایش «کمپلکس اودیسه» از کشور آلمان آغاز شد. گروه آلمانی به مخاطبان اجازه نشستن بر روی فضای خالی بین صندلی‌ها را به دلیل ایجاد اخلال در نمایش، ندادند بنابراین مخاطبان تا سه ردیف در صحنه نشستند و بقیه اجازه ورود دریافت نکردند.

اولین اجرای کمپلکس اودیسه با توضیحات بازیگر نمایش درباره مشکلات اجرایی آغاز شد. او با اشاره به تغییر محل سالن و مشکلاتی که برای فراهم کردن مسایل فنی با آنها مواجه بودند، گفت: «به هر حال ما نمی‌خواستیم بعد از این همه راه دست خالی برگردیم بنابراین به هر صورت نمایش را اجرا کردیم».

نمایش گروه آلمان با توضیحات بازیگر و اشاره‌هایش به دایره‌ها و توضیحاتی که در روی تابلوی کنار صحنه نوشته شده بود و همراهی بازیگر دوم آغاز شد. این توضیحات شش، هفت دقیقه‌ای به زبان انگلیسی و بدون ترجمه برای مخاطبان ارائه و به بارانی که وسط صحنه شروع به باریدن گرفت ختم شد. بازیگر زیر باران شدید در حالی که روی میز خوابیده بود شروع به شنا کرد در حالی که هر لحظه باران بیشتر و فضا تاریک‌تر می‌شد و فیلم روی پرده پشت او، واضح‌تر... شنای بازیگر در جهت مخالف با شنای بازیگر در فیلم همراه شد و پیش برد بخشی از روایت نمایشنامه بر دوش بازیگر و بخشی از آن، بر دوش فیلم قرار گرفت. همانطور که در توضیحات ابتدایی گفته شده بود، از فیلم به عنوان مکمل استفاده شده و قرار نیست صرفاً بازگوکننده باشد.

کمپلکس اودیسه سعی داشت همه حواس تماشاگر را دخیل کند. در صحنه باران بارید، کمی بعد دود و نور حواس تماشاگر را از بازیگر نمایش به بازیگر فیلم معطوف کرد. حضور دود در این زمان باعث شد فاصله عرضی بین تماشاگران و فیلم روی پرده ناملموس و محو شود. نور شدید و ناگهانی که محو و پیدا می‌شد همراه با دیالوگ‌هایی بین بازیگر اول و دوم، رسید به خاک که ناگهان در گوشه‌ای از صحنه روی سر بازیگر اصلی ریخته شد و تمام فضای سالن را متاثر کرد.

 اکت‌های شدید بازیگر، استفاده از مدیاهای مختلف و توضیحاتی که به انگلیسی، آلمانی و فارسی داده می‌شد همه سعی داشتند درباره مفهومی به نام زندگی و تمام مفاهیم متنابه آن صحبت کنند. بازیگر اصلی نمایش در نقش اولیس در مرز بین واقعیت و خیال از زندگی و تلاش اودسئوس‌وار برای نجات و پیروزی روایت می‌کند.

کارگردان در توضیح نمایشش تاکید کرده که داستان صرفاً بازسازی داستان واقعی اسطوره هومر نیست. نشانه‌های داستان اودیسه از جمله گم شدن اودسئوس در دریا و کور کردن غول با سیگار را می‌بینیم اما بعد با فاصله از داستان اصلی جدا شده، در زمان سفر می‌کنیم و به اکنون برمی‌گردیم.

کمپلکس اودیسه دیالوگ زیادی نداشت. ولی در ابتدا و انتها با توضیحاتی همراه بود. توضیحات ابتدایی به زبان انگلیسی داده شد و توضیحات انتهایی به زبان آلمانی در حالی که ترجمه ان به زبان فارسی و انگلیسی روی پرده پشت سر بازیگر نمایش داده می‌شد.

 بازیگر دوم نمایش کمبود زمان را، دلیل عدم ترجمه توضیحات ابتدایی نمایش عنوان کرد و گفت: «البته قبول دارم که بهتر بود این ترجمه صورت می‌گرفت. چون برخی از مخاطبان متوجه مطالب نشدند. اما ترجمه کردن همه چیز هم سخت است مخصوصاً که برخی از آن‌ها بداهه است و متاسفانه ما فارسی بلد نیستیم».

در پاسخ به بازیگر آلمانی گفتم: «البته کسانی که زبان انگلیسی می‌دانستند هم بودند که در توضیحات گم شدند و بعضی از قسمت‌ها را درنیافتند» و او پاسخ داد: «اگر این طور است درست همان اتفاقی که ما می‌خواهیم افتاده. می‌خواستیم شما هم مثل بازیگر نقش اول گم شوید!».

به گفته این عضو گروه آلمانی حاضر در جشنواره تئاتر فجر، نمایش کمپلکس اودیسه اولین بار، سه سال پیش در برلین اجرا شده. سپس در کشورهای هند و بنگلادش به روی صحنه رفته. سال گذشته دوباره اجراهایی در برلین داشته و حالا هم به ایران آمده است تا 4 اجرا در روزهای پنجشنبه و جمعه (2 و 3 بهمن ماه) در سالن ایرانشهر داشته باشد.

بازیگر دوم نمایش کمپلکس اودیسه، درباره تغییراتی که برای اجرای این نمایش در ایران داده شده، گفت: «بله به هر حال هر کشوری، فرهنگ متفاوت و مسایل خاص خودش را دارد. در اصل می‌توانم بگویم 3 ورژن از این نمایش را تا به حال در کشورهای مختلف اجرا کرده‌ایم».

بازیگر اصلی نمایش هم درحالی که مخاطبان مشغول عکس یادگاری گرفتن با او بودند، درباره تجربه این اجرا گفت: «این اولین بار بود که روی صحنه صحبت می‌کردم. من سابقه 15 سال اجرا و کارگردانی در سیرک را دارم اما تا به حال تئاتر بازی نکرده بودم. تجربه عجیب و جالبی بود».



نویسنده: نفیسه حاجاتی