تاریخ سرافراز و سربلند این سرزمین به همت و جانفشانی آزاد زنان و بزرگمردانی حاصل آمده که خلق حماسه و نقل و روایت این میراث کهن را هماره پاس داشته‌اند. آفرینش و فخامت سخن داستان‌های ملی و پهلوانی و نظم هنرمندانه و زیباشناسانه‌ آنان وجه ضمان بقا و تداوم این میراث معنوی بوده است. سال گذشته سازمان فرهنگی یونسکو نقالی ایران را ثبت جهانی کرده و آن را به عنوان میراثی بشری قلمداد نموده است. این امر در حالی صورت می‌پذیرد که متأسفانه این هنر ملی در حال جان باختن است و امروزه در کمتر جایی از تهران بویژه قهوه‌خانه‌ها نام و نشانی از این خادمان بی‌نام و نشان هست. مرگ ناگهانی مرشد ولی‌الله ترابی آخرین بازمانده نسل نقالان هشداری بود که بار دیگر ما را به صرافت این هنر ملی انداخت و برپایی جشنواره نمایش‌های آئینی و سنتی مجال تازه‌ای را فراهم ساخت تا به این مناسبت بار دیگر موضوع نقل و نقالی را در دستور کار خویش قرار دهیم. حضور زنان نقال در این جشنواره بسیار چشمگیر بود و جای بسی خوشوقتی است که زنان ما در رویکردی ملی به حفظ، القا و حکمت و تداوم این هنر پرداخته و پرچمدار این میراث بشری شده‌اند. به این بهانه با پریسا سیمین‌مهر یکی از این زنان نقال گفت‌وگوی کوتاهی انجام داده‌ایم که می‌خوانید:

پایگاه خبری تئاتر: تاریخ نقل و نقالی در فرهنگ ایران به چه روزگاری برمی‌گردد؟

البته بهتر است به جای نقالی بگوییم برخوانی، کسانی که داستان را از برمی‌خوانند. شاید بتوان گفت تاریخ نقل و نقالی در ایران به دوران اشکانیان برمی‌گردد چرا که خنیاگران که گوسان نام داشتند با نواختن‌سازی به گفتن از پهلوانی‌های پیشدادیان و کیانیان می‌پرداختند که در اواخر دوره ساسانی به دستور انوشیروان از روی گفته‌های همان نقالان از این سو و آن‌سو جمع‌آوری و تبدیل به خداینامک‌های کوچک شد و سال‌ها بعد به دست فردوسی رسید. حکیم طوس با تیزبینی و زیبایی تمام آن‌ها را فهرست‌بندی کرد و از نقل سینه به سینه که جزو ادبیات گفتاری ما می‌شود یک اثر منظوم ادبی به نام شاهنامه پدید آورد. نقل داستان‌های پهلوانی حتی در زمان حمله اعراب هم در میان مردم رونق داشته و این سینه به سینه جلو آمد و حتی ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه‌اش اشاره دارد که مردم بخارا را روایت‌های جانسوز بود. 

از سیاوش و این پیشینه قدمتی به طول تاریخ دارد، جلوتر می‌آییم در زمان صفویان نقالان در کوی و برزن نقل پهلوانی رستم و اسفندیار، کاووس، زال و رستم و سهراب و … می‌گفتند که البته در همان زمان رونق حضور نقالان در قهوه‌خانه‌ها بسیار بوده و این ادامه داشت تا دوران قاجار و اوایل دوره معاصر (پهلوی) اما با ورود تلویزیون و رادیو بساط نقالان از قهوه‌خانه‌ها کم‌کم جمع شد و نقالان به محافل کوچکتری رانده شدند. نقال و نقالی تا ۳۰ الی ۴۰ سال پیش بسیار مورد توجه بود و حتی به خاطر اینکه در میانه نقل، نقال مردم را ارشاد می‌کرد او را مرشد هم می‌گفتند مانند مرحوم ولی‌الله ترابی که به موعظه و تربیت نسل جوان در پای نقش بسیار توجه داشت – راهش پر رهرو باد. 

آیا نقل موضوعی زنانه است؟ 

می‌تواند باشد، چرا که اولین قصه‌گویان همانا مادرانند که با لطافت زنانه و مادرانه داستانی را برای کودکانشان روایت می‌کردند، به نظر من شهرزاد را می‌توان اولین قصه‌گو یا برخوان زن نامید که با ظرافت زنانه هزار و یک‌شب داستان از بر خواند. 

از فرهنگ روایت و سخنوری در ادبیات و فرهنگ ایران سخن بگویید. 

همان گونه که درجواب سؤال اول گفته شد نقل یا همان روایت خود صورتی از سخنوری است که ملاحسین واعظ کاشانی نویسنده سده نهم در قسمت‌هایی از فتوت نامه راویان یا هنگامه گیران را به سه دسته تقسیم می‌کند؛ اهل سخن، اهل زور و اهل بازی که اهل سخن خود به سه دسته تقسیم می‌شوند مداحان، قصه‌خوانان و افسانه‌گویان که در زمان قاجار به این سه دسته از اهل سخن، سخنور می‌گفتند که سخنوری البته آدابی بس پیچیده دارد که با تجربه و ممارست به دست می‌آید، سخنوران چیره‌دست در واقع روانشناسان اجتماعی هستند که با ظرافت‌های خاص مجلس سخن را به دست می‌گیرند و با پایین و بالاکردن صدا در جای مناسب تأثیر کلام را تعریف می‌کنند و شاید بتوان گفت برخوانی (نقالی) از سخنوری جدا نیست. 

چه نوع نقالی را دنبال می‌کنید؟ 

سعی می‌کنم در برخوانی شاهنامه (نقالی) نظم و نثر را در کنار هم بیاورم چرا که معتقدم باید مردم امروز ما با وزن و گویش شعر حماسی آشنا شوند، برخی از اشعار که فهم آن‌ها برای توده مردم دشوار است به نثر و آن بیت که ساده و روان است به نظم می‌گویم که البته تمام توجهم به اصل مطلب شاهنامه است؛ نه فراتر از شاهنامه می‌روم و نه کمتر از آن می‌گویم. در شیوه اجرایی نیز رهرو راه مرشد سید مصطفی سعیدی هستم که آنچنان با متانت و آرامش نقل واقعه می‌کند که گویی در آنجا حضور داشته است.

سبک و روشتان در نقالی به کدام شیوه تئاتر نزدیک‌تر است؟ 

نقالی یا برخوانی یک نمایش تک‌گویی به شیوه روایی است که روی آن مستقیماً به تماشاگر است، شیوه‌ای را که من دنبال می‌کنم خارج از این تعریف نیست، سعی می‌کنم برای درک بهتر تماشاگر حتماً محدوده وقایع را مشخص کنم که در واقع با حرکات و جابه‌جایی ساده محل اتفاقات را برای او تعریف کرده باشم. به هر روی برخوان (نقال) باید به مانند یک نقاش عمل کرده و تابلویی بیافریند که به مانند پرده پر از وقایع یک پرده‌خوان باشد. 

در جشنواره آیینی و سنتی چه نقلی را اجرا کردید، این نقل چه ابعادی داشت؟ 

در این جشنواره داستان تازیانه بهرام را برخوانی کردم، تازیانه بهرام داستانی است بسیار جذاب که مانند همه داستان‌های شاهنامه آغاز و فراز و پایانی زیبا دارد، در این نقل ۶۲ بیت شعر از شاهنامه و چند بیت هم از سعدی برخوانی شد البته درکنار نثر داستان، این کار طبق اصل شاهنامه توسط اینجانب طومارنویسی و کارگردانی شده است.


منبع: روزنامه ایران