چارسو پرس: پترام بونیش، پژوهشگر و مدرس آلمانی در حوزه «مطالعات تئاتر در اروپا» در یکی از مقالات خود با عنوان «چه کسی تماشا میکند؟» که توسط صالح نجفی به زبان فارسی نیز ترجمه شده، معتقد است که فرآیندهای «تئاترال» اساسی در یک اثر نمایشی میتوانند مراحل و مدارج تمامی فرآیندهای فردیتیابی و سوژه شدن را به زبان تئاتر برگردانند و در نتیجه به مراتب با اهمیتتر از محتوا و شخصیتهای خیالینی هستند که در آن اثر نمایشی بازنمایی شده و روی صحنه رفتهاند.
با این مقدمه تمرکزِ این نوشته بر «فرم» به عنوان یکی از عناصر اجرایی است که میتواند مراحل فرآیندهای فردیتیابی و سوژه شدن را به زبان تئاتر برگرداند. بونیش با ارجاع به رودلف مونتس، پژوهشگر آلمانی که «اجرا کردن» و «تماشا کردن» را دو عنصر جداناشدنی تئاترالیته میداند، توضیح میدهد: «اجرا و تماشا در آنِ واحد ناهمخوانی موقعیتها و عقلانیت بنیادینی را فعال میکنند که در قلب «تئا» -یعنی آنچه که تئاتر و تئوری، اجرا و فلسفه را متحد میکند- مندرج است.نمایش «اعترافها و دروغها» نوشته مهدی میرباقری به کارگردانی پیمان محسنی که در عمارت نوفل لوشاتو روی صحنه است، نمونه قابل تاملی است که به واسطه انتخاب فرم مناسب و درخور از متنِ میرباقری پیشی گرفته و بر محتوای آن افزوده است.
اگرچه متن میرباقری را نمیتوان بهطور قطع در چارچوب نمایشنامههای مستند قرار داد، اما محسنی یکی از فرمهای تئاتر مستند یعنی «تئاتر دادگاهی» را برای اجرای این متن برگزیده است و از همان ابتدا قبل از شروع روایتها به اطلاع تماشاگر میرساند که او در طول فرآیند اجرا در جایگاه هیات منصفه به تماشا نشسته است. البته روایتگری متن به شکل تکگویی، شخصیتپردازی و تمرکز بر طبقات اجتماعی که هر یک از شخصیتهای میرباقری به آن تعلق دارند و محسنی نیز تغییر محسوسی در آن ایجاد نکرده است و همینطور حوزه تماتیک مشترک میان هر چهار روایت یعنی عملِ قتل، بستر مناسبی را برای فرم اجرایی منتخب فراهم کردهاند.
اجرای محسنی قبل از ورود تماشاگر به سالن شروع میشود و در بیرون از سالن نمایش به پایان میرسد. به این معنا که گروه اجرایی از بدو ورود چهار کارت را در اختیار هر تماشاگر میگذارد. روی هر کارت یک نام نوشته شده است: میترا، سعید، خاور و ایمان، یعنی چهار شخصیت اصلی نمایش که در متن میرباقری نیز با همین چهار عنوان شناخته میشوند. دوربین فیلمبرداری نیز از همان بدو ورود به ثبت تماشاگران و اجرا میپردازد، بهگونهای که تماشاگران خود و دیگران را میتوانند در حین ورود روی پرده نصب شده در صحنه مشاهده کنند.
استفاده از دوربین به عنوان یک تمهید صحنهای در فرآیند تئاترالِ این نمایش به درستی به یک زبان تئاتری مبدل شده است. تمهیدی که تئاتر و تئوری، اجرا و فلسفه را به خوبی با یکدیگر متحد میکند. شخصیت سوبژکتیو نمایش در اجرای محسنی بعد از تماشاگر «دوربین فیلمبرداری» است که در همه جا حضور دارد؛ هنگامی که شخصیتهای نمایش مشغول روایت هستند به ثبت روایت میپردازد و زمانی که هر یک از شخصیتها در محل ارتکاب قتل به بازسازی واقعه مشغولند، دوربین به همراه فیلمبردار در جایگاه و زاویه دیدِ قربانی قرار میگیرد تا صحنه قتل را بازسازی و ثبت کند. اگرچه غالبا تماشاگر دارای قدرت سوبژکتیو مطلق است، اما در مواقعی که زاویه دید دوربین تغییر میکند و تماشاگر با تصویر خود روی پرده نصب شده در صحنه مواجه میشود، او از طریق «نگاه خیره» به تصویر با حفظ قدرت سوبژکتیو خود برای لحظاتی به ابژه تبدیل میشود و تا عوض شدن دوباره زاویه دیدِ دوربین، در طول این فرآیند قدرت مطلق سوبژکتیو متعلق به دوربین است. این دقیقا همان نقطهای است که بهزعم بونیش اجرا و تماشا در آنِ واحد ناهمخوانی موقعیتها و عقلانیت بنیادینی را فعال میکنند. دوربین و تغییر زاویه دید توسط آن در این اجرا به نوعی تداعیکننده «مرحله آینهای لاکان» هستند. به این معنا که تماشاگر در فرآیند اجرا با عمل «تماشا کردن»، قبل از مواجهه با تصویرِ خود، خود یا همان منِ لاکانی را اعضای پراکندهای میداند.
این «خود» اگرچه در جایگاه تماشاگر دارای قدرت سوبژکتیو است، از آنجا که تحت تاثیر ابژه یعنی اجرا قرار گرفته، خود را فراموش کرده و گویی فاقد هویتی واحد و فردی است. تغییر دادن هرازگاهِ زاویه دوربین در طول نمایش به سمت تماشاگر و مواجهه او با تصویر خود و دیگر تماشاگران، سعی در یادآوری یک من واحد و قدرت سوبژکتیو آن دارد. قدرتی که در انتهای نمایش با رای خود، کنش اصلی اجرای محسنی یعنی «قضاوت در باب چهار قتل» را رقم میزند. کنشی که حتی بعد از رایگیری و اتمام نمایش میتواند ساعتها و شاید روزها تماشاگر را به خود مشغول کند و شاید به همین منظور است که محسنی رایگیری را بدون در میان گذاشتن نتایج آن برای پایان اجرای خود، به تعامل و بحث تماشاگران با یکدیگر جهت اعلان یک رای مشترک و نهایی برای هر متهم، یعنی آنچه هیات منصفه به واقع انجام میدهد، ترجیح داده است.
///.
منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: آناهیتا ایزدی