مستند Seymour: An Introduction، یک فیلم مستند آمریکایی محصول سال ۲۰۱۴ بهکارگردانی ایثن هاک دوستداشتنی است. این فیلم مستند بهزندگی و حرفهٔ سیمور برنشتاین، پیانیست کلاسیک میپردازد.
چارسو پرس: مستند Seymour: An Introduction، یک فیلم مستند آمریکایی محصول سال ۲۰۱۴ بهکارگردانی ایثن هاک بوده و این فیلم مستند بهزندگی و حرفهٔ سیمور برنشتاین، پیانیست کلاسیک میپردازد که تصمیم مهمی در زندگی خود گرفت و در سن ۵۰ سالگی، بهجای دنبال کردن حرفهای روی بهرشد بهعنوان یک پیانیست کنسرت مطرح، ترجیح داد بهعنوان یک مربی و آهنگساز موسیقی بهیک زندگی سادهتر و میتوان گفت خصوصیتر روی آورد.
سیمور برنشتاین در مستند «سیمور: مقدمه»، بهعنوان یک چهرهٔ محبوب معرفی میشود و این محبوبیت بیدلیل نیست و بهبینشهای جذاب و متفاوتی که از زندگی دارد و آثار چشمگیری که از خود بهجای گذاشته است بازمیگردد. ایثن هاک، این مرتبه در نقش کارگردان، تماشاچیان را ازطریق این کاوش تکاندهنده زندگی، هنر، خلاقیت و بهدنبال رساندن یک انسان بهتعریف موفقیت، با نگاه و بینش خود راهنمایی میکند. این مستند شامل مصاحبههای صریح با دانشجویان سابق و چهرههای برجستهٔ دنیای موسیقی کلاسیک است که این مصاحبهها نگاهی اجمالی بهخرد و تجربیات و آثار سیمور برنشتاین دارند.
مستند Seymour: An Introduction، جوهرهٔ سفر خارقالعاده سیمور برنشتاین در راه زندگی شخصی و کاری وی را بهتصویر میکشد و آن را بهیک نمایش گیرا و آموزنده برای هر شخصی که علاقهمند بهدنیای موسیقی است، تبدیل میکند. ایثن هاک، کارگردان «سیمور: مقدمه»، با حس کنجکاوی عمیق خود و تحسینی همزمان از زندگی سیمور برنشتاین، روایت مستند را بهپیش میبرد. هنر و انتخابهای متفاوت سیمور برنشتاین بود که سفر او را شکل داد و این سفر از نگاه ایثن هاک ارزش بهتصویر کشیده شدن را داشت که خود شخصِ کارگردان شخصی ارزشمند در دنیای هنر و خارج از آن است و علاقهٔ وی بهساخت مستند از شخصی خاص، تماشاچی را کنجکاو بهآشنایی بیشتر با سوژه میکند. ایثن هاک گفتگوهای صمیمی با سیمور برنشتاین داشت و بهاین پیانیست اجازه داد تا خرد، تجربیات و تفکرات خود را بهاشتراک بگذارد. ازطریق این دیالوگها، ایثن هاک بهدنبال آشکار کردن لایههای شخصیت برنشتاین، اشتیاق او بهموسیقی و تأثیر دگرگونکنندهای بود که او بر دیگران داشت.
این مستند صرفاً یک گزارش بیوگرافیمانند نیست، بلکه کاوشی مراقبهگونه از خلاقیت، تحقق و پیگیری اصالت هنر است. رویکرد ایثن هاک با همدلی مشخص میشود و پیش میرود و بهتماشاچیان اجازه میدهد تا با انسانیتِ سیمور برنشتاین آشنا شوند و با مضامین جهانی که در داستان زندگی او وجود دارد ارتباط برقرار کنند. بهطورخلاصه، ایثن هاک با آمیزهای از احترام، کنجکاوی و تعهد بهدرست فهمیدن ماهیت درونی سیمور برنشتاین و نمایش بینقص آن از دریچهای هنرمندانه، مستند خود را ساخت.
ساخت مستند Seymour: An Introduction، احتمالاً چندین چالش را برای ایثن هاک و تیمش بههمراه داشته است و در اینجا برخی از چالشهای رایجی که اغلب فیلمسازان مستند با آن روبهرو هستند را نام می بریم. ایجاد رابطه با سوژه و در اینجا سیمور برنشتاین و جلب اعتماد او بسیار مهم بود. تمایل سیمور برای باز کردن و بهاشتراکگذاری داستانهای شخصی بهطور قابل توجهی بر اعتبار این فیلم مستند افزوده است. همچنین ایجاد تعادلی مناسب بین زندگی شخصی سیمور و سفر هنری او چالشبرانگیز بود و سازندهٔ این مستند باید در حین تجلیل از استعداد موسیقیاییاش، بهپیشینهٔ او میپرداخت. از سویی تصمیمگیری در مورد ساختار فیلم و قوس روایی (آرک) میتواند بسیار برای فیلمساز پیچیده شود و اینکه سازندگان چگونه گذشته، حال و آینده شخصیت سیمور برنشتاین را در یک داستان منسجم کنار هم قرار دهند، نیاز بهبرنامهریزی دقیق و مدبرانه داشت.
مستندها اغلب زمان پخش محدودی دارند و با توجهبهاین موضوع، تلفیق زندگی غنی سیمور برنشتاین در روایتی قانعکننده و در عین حال اجتناب از دادن بار اطلاعاتی اضافی بهتماشاچی، یک چالش بود که ایثن هاک بهخوبی از عهدهٔ آن برآمد. از سویی برقراری ارتباط بصریِ تأثیرِ احساسیِ موسیقی میتواند دشوار باشد. ثبت اجراهای پیانوی سیمور برنشتاین و ترجمهٔ جوهرهٔ آنها روی صفحهنمایش نیاز بهخلاقیت داشت که فکر میکنم همگی در مورد خلاقیت و استعداد عجیب ایثن هاک در بسیاری زمینههای هنری همعقیده باشیم. تدوین بسیار مهم است و اینکه چه چیزی در فیلم باشد یا حذف شود، تمام تعریف یک فیلم در هر شکل روایی آن است. تصمیماتی که در اتاق تدوین گرفته میشود، محصول نهایی را شکل میدهد و بر درک مخاطب تأثیر مستقیم دارد. همچنین اخذ مجوزهای لازم، رعایت حریم خصوصی و رعایت دستورالعملهای اخلاقی ضرورتی همیشگی است و فیلمسازان باید از پیچیدگیهای قانونی بسیاری در زمان ساخت مستند یا فیلمی بیوگرافی عبور کنند. فیلمهای مستند اغلب با بودجههای کم ساخته میشوند و تأمین بودجه، گردآوری خدمهٔ ماهر و مدیریت منابع، چالشهای مداوم هستند. ساختن مستندی که از نظر احساسی تماشاچیان را درگیر کند و ایجاد تعادل بین حقایق و داستانگویی احساسی، بهخودی خود یک هنر است.
ایثن هاک با سیمور برنشتاین دوستی نزدیک داشت و این دوستی به ایثن هاک اجازه داد تا بهزندگی، تجربیات و تأملات سیمور برنشتاین دسترسی آسانتری داشته باشد. هاک در شخصیت برنشتاین فرصتی منحصربهفرد برای تکامل هنر دید. او میخواست بهپاداشها، مبارزات و تأثیرات دگرگونکنندهای که هنر بر افراد میگذارد بپردازد و این ویژگیها را استادانه بهتصویر کشید. سیمور برنشتاین نهتنها یک پیانیست، بلکه یک معلم فداکار نیز بود. هدف هاک ادای احترام بهنقش این شخص بهعنوان یک استاد و مربی الهامبخش بود که زندگی بسیاری از دانشآموزانش را تغییر و شاید بهتوان گفت شکل داد. فلسفه دو هنرمند با یکدیگر تصادم میکند و زیبایی آن در این مستند متبلور میشود. سیمور برنشتاین معتقد بود که وقتی تمرین پیانوی او بهخوبی پیش میرفت، جنبههای دیگر زندگی او گویی چون فشردن کلاویهها و قرارگیری نتها پشتسرهم، هماهنگ میشد و این تلاش برای تحقق ازطریق هنر، هاک را مجذوب روایت زندگی این شخص کرد. ایثن هاک متوجه شد که سیمور برنشتاین تعریف بینش و درس زندگی است و با ساخت مستندی از او بهدنبال این بود که خرد سیمور را با مخاطبان بیشتری بهاشتراک بگذارد. بهطورخلاصه، تحسین ایثن هاک از هنر، تدریس و تأثیر عمیق سیمور برنشتاین بر دیگران، او را بهخلق یک پرترهٔ زیبای متحرک واداشت که زندگی، موسیقی و جستجوی اصالت را تجلیل میکند.
مستند Seymour: An Introduction، برای اولینبار در جشنواره فیلم تلوراید (Telluride Film Festival) در ماه اوت سال ۲۰۱۴ بهنمایش درآمد؛ تلوراید یک جشنوارهٔ سینمایی است که هر سال در ماه سپتامبر و در تعطیلات روز کار و کارگر برپا میشود. این جشنواره نخستین مرتبه در سال ۱۹۷۴ برگزار شد و متولیِ برگزاریِ آن «شورای هنر و علوم انسانی» شهر تلوراید است. مستند Seymour: An Introduction در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو و در بخش انتخاب مردمی، جایزه دوم در بخش بهترین فیلم مستند را بهدست آورد.
سیمور برنشتاین این مستند را استعارهای از خود زندگی توصیف کرد و این در حالی است که فیلم میتوانست صرفاً داستان تکراری دیگری در مورد یک نوازنده بااستعداد باشد، اما نشد و بهجای آن پیانو بهنمادی قدرتمند در مستند ایثن هاک تبدیل شد. بینش زیبای سیمور برنشتاین در مورد هنر، موسیقی و زندگی، هم در میان نوازندگان و هم اشخاص دیگر طنینانداز شد؛ افرادی که موسیقیدان نبودند نیز این حس مشترک را داشتند که همه چیز در مستند مربوطبهزندگی آنها نیز است. سادگی این فیلم مستند، چه در نماها و چه در مکالمات، باعث شد تمرکز بر زیبایی فوقالعادهای که در زندگی روزمره یافت میشود، برجسته شود. تِم موسیقی مستند نیز عمدتاً توسط خود سیمور برنشتاین یا با همکاری شاگردانش اجرا میشد، بهعمق احساسی اثر افزود و اینطور بگوییم هر قطعه، زیبایی و ارزش ذاتی موسیقی را نشان میدهد.
سیمور برنشتاین در نیوآرکِ نیوجرسی (محلهٔ عاشقان سوپرانوز) بهدنیا آمد و بزرگ شد و در همانجا و در سال ۱۹۴۵ از دبیرستان فارغالتحصیل شد. او در پانزده سالگی تدریس پیانو را آغاز کرد، زمانیکه استادش در آن زمان، کلارا هوسرل، شاگرد تئودور لشتیزکی، ترتیبی داد که او بر تمرین برخی از شاگردان بااستعداد و جوانترش نظارت کند. برنشتاین بهعنوان یک مجری-پیانیست در نیوآرک مشهور شده بود و در سن هفده سالگی برنده جایزهٔ Griffith Artist Award شد. برنشتاین، مطالب آموزشی برای دانشآموزان در تمام سطوح، از مبتدی تا قطعات کنسرت پیچیده موسیقی ساخته است. او بهعنوان هنرمند مهمان با گروههای زیادی اجرای مشترک داشت و در هیئت داوران مسابقات بینالمللی حضور پیدا میکرد.
ایثن گرین هاک، بازیگر و فیلمساز محبوب و دوستداشتنی آمریکایی است و نامزد دریافت چهار جایزهٔ اسکار و یک جایزهٔ تونی بوده است. او سه فیلم بلند، سه نمایشنامهٔ آفبرادوی و همین مستند را کارگردانی کرده است و همچنین سه رمان و یک رمان گرافیکی نوشته است. از فیلمهای معروف این بازیگر باکیفیت سینمای هالیوود میتوان به Before Sunrise (پیش از طلوع)، Training Day (روز تعلیم)، Lord of War (ارباب جنگ)، Boyhood (پسرانگی)، Born to Be Blue (زاده برای افسردگی)، In a Valley of Violence (در درهٔ خشونت) و نسخهٔ جدید The Magnificent Seven (هفت دلاور) و نقشآفرینی بسیار متفاوت وی در فیلم The Black Phone (تلفن سیاه) اشاره داشت.
سیمور برنشتاین در مستند «سیمور: مقدمه»، بهعنوان یک چهرهٔ محبوب معرفی میشود و این محبوبیت بیدلیل نیست و بهبینشهای جذاب و متفاوتی که از زندگی دارد و آثار چشمگیری که از خود بهجای گذاشته است بازمیگردد. ایثن هاک، این مرتبه در نقش کارگردان، تماشاچیان را ازطریق این کاوش تکاندهنده زندگی، هنر، خلاقیت و بهدنبال رساندن یک انسان بهتعریف موفقیت، با نگاه و بینش خود راهنمایی میکند. این مستند شامل مصاحبههای صریح با دانشجویان سابق و چهرههای برجستهٔ دنیای موسیقی کلاسیک است که این مصاحبهها نگاهی اجمالی بهخرد و تجربیات و آثار سیمور برنشتاین دارند.
مستند Seymour: An Introduction، جوهرهٔ سفر خارقالعاده سیمور برنشتاین در راه زندگی شخصی و کاری وی را بهتصویر میکشد و آن را بهیک نمایش گیرا و آموزنده برای هر شخصی که علاقهمند بهدنیای موسیقی است، تبدیل میکند. ایثن هاک، کارگردان «سیمور: مقدمه»، با حس کنجکاوی عمیق خود و تحسینی همزمان از زندگی سیمور برنشتاین، روایت مستند را بهپیش میبرد. هنر و انتخابهای متفاوت سیمور برنشتاین بود که سفر او را شکل داد و این سفر از نگاه ایثن هاک ارزش بهتصویر کشیده شدن را داشت که خود شخصِ کارگردان شخصی ارزشمند در دنیای هنر و خارج از آن است و علاقهٔ وی بهساخت مستند از شخصی خاص، تماشاچی را کنجکاو بهآشنایی بیشتر با سوژه میکند. ایثن هاک گفتگوهای صمیمی با سیمور برنشتاین داشت و بهاین پیانیست اجازه داد تا خرد، تجربیات و تفکرات خود را بهاشتراک بگذارد. ازطریق این دیالوگها، ایثن هاک بهدنبال آشکار کردن لایههای شخصیت برنشتاین، اشتیاق او بهموسیقی و تأثیر دگرگونکنندهای بود که او بر دیگران داشت.
این مستند صرفاً یک گزارش بیوگرافیمانند نیست، بلکه کاوشی مراقبهگونه از خلاقیت، تحقق و پیگیری اصالت هنر است. رویکرد ایثن هاک با همدلی مشخص میشود و پیش میرود و بهتماشاچیان اجازه میدهد تا با انسانیتِ سیمور برنشتاین آشنا شوند و با مضامین جهانی که در داستان زندگی او وجود دارد ارتباط برقرار کنند. بهطورخلاصه، ایثن هاک با آمیزهای از احترام، کنجکاوی و تعهد بهدرست فهمیدن ماهیت درونی سیمور برنشتاین و نمایش بینقص آن از دریچهای هنرمندانه، مستند خود را ساخت.
ساخت مستند Seymour: An Introduction، احتمالاً چندین چالش را برای ایثن هاک و تیمش بههمراه داشته است و در اینجا برخی از چالشهای رایجی که اغلب فیلمسازان مستند با آن روبهرو هستند را نام می بریم. ایجاد رابطه با سوژه و در اینجا سیمور برنشتاین و جلب اعتماد او بسیار مهم بود. تمایل سیمور برای باز کردن و بهاشتراکگذاری داستانهای شخصی بهطور قابل توجهی بر اعتبار این فیلم مستند افزوده است. همچنین ایجاد تعادلی مناسب بین زندگی شخصی سیمور و سفر هنری او چالشبرانگیز بود و سازندهٔ این مستند باید در حین تجلیل از استعداد موسیقیاییاش، بهپیشینهٔ او میپرداخت. از سویی تصمیمگیری در مورد ساختار فیلم و قوس روایی (آرک) میتواند بسیار برای فیلمساز پیچیده شود و اینکه سازندگان چگونه گذشته، حال و آینده شخصیت سیمور برنشتاین را در یک داستان منسجم کنار هم قرار دهند، نیاز بهبرنامهریزی دقیق و مدبرانه داشت.
مستندها اغلب زمان پخش محدودی دارند و با توجهبهاین موضوع، تلفیق زندگی غنی سیمور برنشتاین در روایتی قانعکننده و در عین حال اجتناب از دادن بار اطلاعاتی اضافی بهتماشاچی، یک چالش بود که ایثن هاک بهخوبی از عهدهٔ آن برآمد. از سویی برقراری ارتباط بصریِ تأثیرِ احساسیِ موسیقی میتواند دشوار باشد. ثبت اجراهای پیانوی سیمور برنشتاین و ترجمهٔ جوهرهٔ آنها روی صفحهنمایش نیاز بهخلاقیت داشت که فکر میکنم همگی در مورد خلاقیت و استعداد عجیب ایثن هاک در بسیاری زمینههای هنری همعقیده باشیم. تدوین بسیار مهم است و اینکه چه چیزی در فیلم باشد یا حذف شود، تمام تعریف یک فیلم در هر شکل روایی آن است. تصمیماتی که در اتاق تدوین گرفته میشود، محصول نهایی را شکل میدهد و بر درک مخاطب تأثیر مستقیم دارد. همچنین اخذ مجوزهای لازم، رعایت حریم خصوصی و رعایت دستورالعملهای اخلاقی ضرورتی همیشگی است و فیلمسازان باید از پیچیدگیهای قانونی بسیاری در زمان ساخت مستند یا فیلمی بیوگرافی عبور کنند. فیلمهای مستند اغلب با بودجههای کم ساخته میشوند و تأمین بودجه، گردآوری خدمهٔ ماهر و مدیریت منابع، چالشهای مداوم هستند. ساختن مستندی که از نظر احساسی تماشاچیان را درگیر کند و ایجاد تعادل بین حقایق و داستانگویی احساسی، بهخودی خود یک هنر است.
ایثن هاک با سیمور برنشتاین دوستی نزدیک داشت و این دوستی به ایثن هاک اجازه داد تا بهزندگی، تجربیات و تأملات سیمور برنشتاین دسترسی آسانتری داشته باشد. هاک در شخصیت برنشتاین فرصتی منحصربهفرد برای تکامل هنر دید. او میخواست بهپاداشها، مبارزات و تأثیرات دگرگونکنندهای که هنر بر افراد میگذارد بپردازد و این ویژگیها را استادانه بهتصویر کشید. سیمور برنشتاین نهتنها یک پیانیست، بلکه یک معلم فداکار نیز بود. هدف هاک ادای احترام بهنقش این شخص بهعنوان یک استاد و مربی الهامبخش بود که زندگی بسیاری از دانشآموزانش را تغییر و شاید بهتوان گفت شکل داد. فلسفه دو هنرمند با یکدیگر تصادم میکند و زیبایی آن در این مستند متبلور میشود. سیمور برنشتاین معتقد بود که وقتی تمرین پیانوی او بهخوبی پیش میرفت، جنبههای دیگر زندگی او گویی چون فشردن کلاویهها و قرارگیری نتها پشتسرهم، هماهنگ میشد و این تلاش برای تحقق ازطریق هنر، هاک را مجذوب روایت زندگی این شخص کرد. ایثن هاک متوجه شد که سیمور برنشتاین تعریف بینش و درس زندگی است و با ساخت مستندی از او بهدنبال این بود که خرد سیمور را با مخاطبان بیشتری بهاشتراک بگذارد. بهطورخلاصه، تحسین ایثن هاک از هنر، تدریس و تأثیر عمیق سیمور برنشتاین بر دیگران، او را بهخلق یک پرترهٔ زیبای متحرک واداشت که زندگی، موسیقی و جستجوی اصالت را تجلیل میکند.
مستند Seymour: An Introduction، برای اولینبار در جشنواره فیلم تلوراید (Telluride Film Festival) در ماه اوت سال ۲۰۱۴ بهنمایش درآمد؛ تلوراید یک جشنوارهٔ سینمایی است که هر سال در ماه سپتامبر و در تعطیلات روز کار و کارگر برپا میشود. این جشنواره نخستین مرتبه در سال ۱۹۷۴ برگزار شد و متولیِ برگزاریِ آن «شورای هنر و علوم انسانی» شهر تلوراید است. مستند Seymour: An Introduction در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو و در بخش انتخاب مردمی، جایزه دوم در بخش بهترین فیلم مستند را بهدست آورد.
سیمور برنشتاین این مستند را استعارهای از خود زندگی توصیف کرد و این در حالی است که فیلم میتوانست صرفاً داستان تکراری دیگری در مورد یک نوازنده بااستعداد باشد، اما نشد و بهجای آن پیانو بهنمادی قدرتمند در مستند ایثن هاک تبدیل شد. بینش زیبای سیمور برنشتاین در مورد هنر، موسیقی و زندگی، هم در میان نوازندگان و هم اشخاص دیگر طنینانداز شد؛ افرادی که موسیقیدان نبودند نیز این حس مشترک را داشتند که همه چیز در مستند مربوطبهزندگی آنها نیز است. سادگی این فیلم مستند، چه در نماها و چه در مکالمات، باعث شد تمرکز بر زیبایی فوقالعادهای که در زندگی روزمره یافت میشود، برجسته شود. تِم موسیقی مستند نیز عمدتاً توسط خود سیمور برنشتاین یا با همکاری شاگردانش اجرا میشد، بهعمق احساسی اثر افزود و اینطور بگوییم هر قطعه، زیبایی و ارزش ذاتی موسیقی را نشان میدهد.
سیمور برنشتاین در نیوآرکِ نیوجرسی (محلهٔ عاشقان سوپرانوز) بهدنیا آمد و بزرگ شد و در همانجا و در سال ۱۹۴۵ از دبیرستان فارغالتحصیل شد. او در پانزده سالگی تدریس پیانو را آغاز کرد، زمانیکه استادش در آن زمان، کلارا هوسرل، شاگرد تئودور لشتیزکی، ترتیبی داد که او بر تمرین برخی از شاگردان بااستعداد و جوانترش نظارت کند. برنشتاین بهعنوان یک مجری-پیانیست در نیوآرک مشهور شده بود و در سن هفده سالگی برنده جایزهٔ Griffith Artist Award شد. برنشتاین، مطالب آموزشی برای دانشآموزان در تمام سطوح، از مبتدی تا قطعات کنسرت پیچیده موسیقی ساخته است. او بهعنوان هنرمند مهمان با گروههای زیادی اجرای مشترک داشت و در هیئت داوران مسابقات بینالمللی حضور پیدا میکرد.
ایثن گرین هاک، بازیگر و فیلمساز محبوب و دوستداشتنی آمریکایی است و نامزد دریافت چهار جایزهٔ اسکار و یک جایزهٔ تونی بوده است. او سه فیلم بلند، سه نمایشنامهٔ آفبرادوی و همین مستند را کارگردانی کرده است و همچنین سه رمان و یک رمان گرافیکی نوشته است. از فیلمهای معروف این بازیگر باکیفیت سینمای هالیوود میتوان به Before Sunrise (پیش از طلوع)، Training Day (روز تعلیم)، Lord of War (ارباب جنگ)، Boyhood (پسرانگی)، Born to Be Blue (زاده برای افسردگی)، In a Valley of Violence (در درهٔ خشونت) و نسخهٔ جدید The Magnificent Seven (هفت دلاور) و نقشآفرینی بسیار متفاوت وی در فیلم The Black Phone (تلفن سیاه) اشاره داشت.
https://teater.ir/news/60727