جهانی را که استیون آدلی گِرگِس آفریده، واکنشی خلاقانه به دورانی دانست که سیاستمداری چون ترامپ آن را نمایندگی میکند. زمانهای که ناسیونالیسم هویتگرای افراطی، با شعار «اول امریکا» ارزشهای جهانشمول دموکراسی را کنار گذاشته و بیش از پیش همبودگی نژادهای مختلف در کنار یکدیگر را دشوار میکند.
نمایشنامه «از ریورساید تا دیوانگی» روایتی است از دوران ترامپ و موج گستردهای که تبعیضهای مختلف جامعه امریکا را فراگرفته است. وقتی جایگاه ریاست جمهوری ابرقدرت اول جهان به اشغال کسی چون ترامپ درآمد دیگر نباید از عمیق شدن این شکافهای خطرناک سیاسی تعجب کرد. حتی دادخواهی پاپس، به دیوار سهمگین کسانی چون رودی جولیانی برخورد میکند و نتیجهای درخور نمییابد. همان سیاستمدارمحافظهکاری که از جانب حزب جمهوریخواه در هنگام یازدهم سپتامبر به مقام شهرداری نیویورک نایل شده بود و مضحکهاش در قبال نتایج انتخابات ۲۰۲۰ امریکا، مرزهای دروغگویی و ابتذال را درنوردیده بود. بنابراین با آنکه پاپس خود را یک جمهوریخواه سیاهپوست معرفی میکند اما گویا چندان همدلی با دمودستگاه سیاسی ترامپ احساس نمیکند و علیه آنان موضع میگیرد و سر ناسازگاری دارد.
پاپس چگونه زیر فشار دولت قرار میگیرد تا شکایت خویش را از سیستم پلیسی کشور پس بگیرد؟ دولت به عنوان انتظامبخش جامعه، به پاپس خانهای را در خیابان ریورساید منهتن بخشیده که ذیل قانون املاک درجه یک منهتن اداره میشود و اجاره بهایی به نسبت پایین دارد. قانون میگوید که مالک حق ندارد اجارهای بیش از حد تعیینشده از مستاجر طلب کند و افزایش اجارهبها میبایست تدریجی و اندک باشد. پاپس که توانایی جنسی خود را بعد از تیراندازی پلیس از دست داده، میخواهد با دریافت غرامت، به نوعی انتقام بگیرد و این فرآیندی است که میتواند به حیثیت حرفهای و اجتماعی پلیس ضربهای سنگین وارد کند. بنابراین پیشنهاد نهادهای دولتی مختومه شدن این شکواییه و رسیدن به مصالحه در قبال دریافت مزایایی درخور است. اگر پاپس با این قضیه کنار بیاید مبلغ 15 هزار دلار پول نقد دریافت خواهد کرد و این امکان را خواهد داشت که با همان اجارهبهای قبلی، در آپارتمان خویش تا مدتی زندگی کند. او به این میزان رضایت نمیدهد و در پی دستیابی به امکانات بیشتر است. اما کارآگاه اوکانر و شوهرش ستوان کارو در مقام نمایندهی نهادهای مسئول در این پرونده، به پاپس که رفاقتی هم با او دارند متذکر میشوند که وضعیت بغرنجتر از آن چیزی است که فکر میکند و با توجه به بزهکاریهای فراوانی که در آپارتمان پاپس هر روزه اتفاق میافتد، از جمله تجارت غیرقانونی جونیور پسر پاپس و فعالیت مشکوک اسوالدو دوست جونیور و زندگی بیبند و بار لولو نامزد جونیور، مقامات مسئول میتوانند آپارتمان را توقیف کرده و حتی جونیور را زندانی کنند. درواقع نهاد دولت نشان میدهد که به طور دقیق و از طریق بروکراسی گسترده، زیر و بم زندگی افراد جامعه را ثبت کرده و در هنگام لزوم برای کنترل و منقاد کردن مورد استفاده قرار میدهد. پاپس در نهایت نه با توافق کردن با دولت که در اتصال با نیروهای باستانی و مسیحی خواهر روحانی به درک جدیدی از زندگی نائل میشود. خواهر روحانی که نیایی برزیلی دارد و قبلتر به هنگام نیاز حتی روسپیگری کرده، این روزها در امریکا به خدمت کلیسا درآمده و زندگیاش معنایی تازه یافته. ملاقات پاپس و خواهر روحانی همراه میشود با مناسک مسیحی و باستانی و شکلی از عشقورزی که در نهایت ناتوانی جنسی پاپس را درمان میکند. خواهر روحانی را نمیتوان یک سفیدپوست با امتیازات ویژه دانست، او با نثارعشق زمینی بار دیگر زندگی عاطفی و معنوی پاپس را احیا میکند. ترکیب معنویت مسیحی با اساطیر باستانی امریکای لاتین، خواهر روحانی را میانجی رهایی و رستگاری پاپس قرار داده است. رویکرد پسااستعماری نمایشنامهنویسی چون استیون آدلی گِرگِس، بار دیگر این حقیقت را آشکار میکند که در جهان معنازداییشده کنونی، شاید بتوان به میراث معنوی و اساطیری سرزمینهای دور چنگ انداخت و دمی از این فضای طبقاتی و تبعیضآلود نجات یافت. چراکه سرمایهداری متاخر و منطق فرهنگیاش یعنی پسامدرنیسم، در پی اتصال مابین فرهنگهای مختلف جهانی است تا همه چیز را به کالا بدل کند.
بیشتر بخوانید: درباره نمایشنامه «قبیلهها» به نویسندگی نینا رین؛ خروج از قبیلهگرایی و شنیدن صداهای جهان
وقتی پلیسی چون پاپس گرفتار لغزشهایی کوچک و بزرگ در زندگی حرفهای خویش است چه تضمینی وجود دارد که عدالت از طریق نیروهایی این چنین ناکارآمد در یک جامعه محقق شود. چیزی لازم است تا این خودخواهی فردگرایانهی نظام لیبرال دموکراسی حد بخورد و مسیر تازه یابد. اینجاست که دیوانگی اهمیت مییابد، عبور از عقلانیت ابزاری و رسیدن به یک دیوانگی رهاییبخش. پس بیجهت نیست که عنوان این نمایشنامه دیوانگی را گوشزد میکند. پاپس دیوانگی را انتخاب کرده و در انتها میخواهد عازم سفر شود و زندگی محافظهکارانهاش را برای همیشه ترک کند. رفتن از خانهای مجلل که گویا تصاحب این روزهای آن معاملهای فاوستگونه با نهاد دولت بوده، آشکارکننده خودآگاهی پاپس در قبال وضعیت خویشتن بعد از ملاقات با خواهر روحانی است. پاپس حلقه ازدواج گرانقیمت کارآگاه اوکانر و ستوان کارو را به خواهر روحانی میبخشد تا او زندگی یتیمان را سامان دهد، حتی با اعتراف خواهر روحانی به دروغ بودن ادعاهایش باز هم پاپس بر این تقاضا تاکید دارد. تصمیمات پاپس در انتها نشان از برآمدن فیگوری است که مادیات را کنار نهاده و عدالت را طلب میکند.
در نهایت میتوان جهانی را که استیون آدلی گِرگِس آفریده، واکنشی خلاقانه به دورانی دانست که سیاستمداری چون ترامپ آن را نمایندگی میکند. زمانهای که ناسیونالیسم هویتگرای افراطی، با شعار «اول امریکا» ارزشهای جهانشمول دموکراسی را کنار گذاشته و بیش از پیش همبودگی نژادهای مختلف در کنار یکدیگر را دشوار میکند. پیش از این خانه پاپس در ریورساید مکانی بود برای اجتماع انسانهای به ته خط رسیده. انسانهایی که زندگی را با خبط و خطاهایشان دچار بحران میکنند و نشانی هستند از بحرانِ فراگیر در قویترین دموکراسی جهان. کنش پاپس در پایان دادن به این ساختار معیوب خانوادگی و عزیمت به دیاری تازه، شورش است بر علیه وضعیتِ ناعادلانهای که مدام بازتولید میشود. جنون سرمایهداری در انباشت ثروت، همه جا را فراگرفته تا منطق مبادله تمامی عرصههای زندگی را فتح کند، اینجاست که میتوان مانند پاپس به دیوانگی پناه برد و عازم سفری بیپایان شد.
نویسنده: محمدحسن خدایی
https://teater.ir/news/62693