«نور شبح» Ghostlight اثری قابل تامل در کارنامه کلی اوسالیوان و الکس تامپسون محسوب میشود که جدای از فیلمنامه کم نقص و روان آن، از میزانسنها، ترکیببندی درست در نماه و روایت و البته سیر منطقی تکامل شخصیتها براساس رویدادهای درونی و بیرونی برخوردار است.
چارسو پرس: Ghostlight یا «نور شبح» نوعی نور موضعی در صحنه تئاتر است که کارکرد آن برای ایجاد ایمنی برای تماشاچیان و همچنین افراد و دستاندرکاران داخل سالن استفاده میشود تا مبادا حادثهای رخ دهد و افراد دچار آسیب شوند و یا اینکه به وسایل صحنه آسیب برسانند. استفاده از این نام هوشمندانه در فیلم سینمایی «نور شبح» به کارگردانی کلی اوسالیوان و الکس تامپسون، یک تمهید هنرمندانه و هوشمندانه و مرتبط با درونمایه اثر است.
از سوی دیگر فیلمنامهنویس خطوط بین زندگی و هنر را با درآمیختن مضامین تماتیک قصه و شخصیتهای فیلم با تراژدی رومئو و ژولیت اثر ویلیام شکسپیر محو کرده و ترکیبی زیباییشناسانه را ایجاد میکند و به نوعی جهان ذهنی شکسپیر و تعریف او از عشق و تعبیر آن به نوری برای حفاظت و مراقبت از روح انسان در تراژدی «رومئو و ژولیت»، دستورالعمل مواجهه شخصیت «دن» با بازی درخشان کیث کوپفرر در فیلم «نور شبح» است.
فیلم به خوبی در پرده ابتدایی بحران موجود در بین خانواده «دن» را با محیط خشن و خشک کار او به تصویر میکشد و دلمردگی و انزوای او را نمایان میکند. از طرفی دیگر، شخصیت «دیزی» با نقشآفرینی کاترین مالن کوپفرر، دختری پرخاشگر با آنارشی بیرونی است که او نیز در ارتباط با پدر و مادرش دچار نقص و کاستی است و هنوز ما نمیدانیم که این خانواده بر اثر چه رویدادی در چنین فضای غمزده و پرتنشی قرار دارند. البته که جنس تنش پدر خانواده که به نوعی کاراکتر محوری فیلم است، درونی و فردی است و اینجاست که کیثی کیپفرر یک الگوی تمام عیار و تحلیلگرانه از مواجهه درونی بازیگر با بحرانی فروخورده را ارائه میدهد و با جزئیاتی در نگاه، بدن و لحن خود، به شخصیت بعد میبخشد.
ذهن و قلب «دن» در احاطه تاریکی است. او که فرزندش را در یک تراژدی شکسپیری در زندگی واقعی از دست داده است، نمیتواند تصمیم به خودکشی برایان را هضم کند و گویی نفرت و انتقام تمام وجود او را در بر گرفته است. سکوت، انفعال و گریختن از حقیقت، دختر و همسر او که آنها نیز در پس این مرگ دچار بحران روحی و روانی ناشی از سوگ و فقدان شدهاند را نیز به ستوه آورده است.
اینجاست که نورشبح کارکردی نمادین یافته و با قلاب انداختن به تقابل نور و تاریکی در نمایشنامه «رومئو و ژولیت»، نقطه اتصالی هنرمندانه ایجاد کرده و درام را گسترش میدهد. پدر با ورود به یک گروه آماتوری تئاتر که البته میتوانست طراحی منطقیتری داشته باشد، سفری را آغاز میکند تا به کشفی بزرگ در درون خود دست یابد. به تدریج و با آمد و شدهای استعاری میان درام اصلی که از دل زندگی «دن» بیرون میآمد با تراژدی شکسپیر، روزنهای از نور در مقابل چشمان او ظاهر شد تا ضمن کشف یک احساس انسانی سرخورده در دل یک فرد سنتی، گرد و غبار را بزداید و خود را به مسیر تعالی عشق از منظر شکسپیر سپرده و نفرت، کهولت و انباشتهای مخرب سنت در ذهن خود را نیز به فنا بسپارد. البته که منتقدان بسیاری نیز مفهوم «عشق» در این نمایشنامه بزرگ را به نوع دیگری تعبیر کرده و معتقدند که این تراژدی میتواند در نکوهش عشق نیز باشد.
به هر رو «نور شبح» Ghostlight اثری قابل تامل در کارنامه کلی اوسالیوان و الکس تامپسون محسوب میشود که جدای از فیلمنامه کم نقص و روان آن، از میزانسنها، ترکیببندی درست در نماها (یکی از نماهای جذاب فیلم، گرد هم آمدن بازیگران همکار «دن» پس از آشکار کردن ماجرای مرگ پسرش و همدردی با اوست که تابلویی تماشایی را به نمایش میگذارد) و روایت و البته سیر منطقی تکامل شخصیتها براساس رویدادهای درونی و بیرونی برخوردار است.
«نور شبح» Ghostlight یک فیلم کمهزینه، عمیق و دغدغهمند با مجموعه بازیگرانی روان و ضرباهنگی شیرین و اتمسفری باورپذیر در اغلب صحنهها است که مخاطب را با چالشی درونی همراه میکند. این فیلم در سال ۲۰۲۳ فیلمبرداری و تدوین شد و نقش دن برای کیث کوپفرر نوشته شده بود که پیش از این با «کلی او سالیوان»، همکاری کرده بود. نقش دیزی توسط دختر کوپفر، کاترین، ایفا شد و تارا مالن نیز در موقعیتی واقعی، نقش همسر حقیقی خود یعنی کیث کوپفرر را به نمایش گذاشت.
منبع: سینما اعتماد
نویسنده: میثم محمدی
از سوی دیگر فیلمنامهنویس خطوط بین زندگی و هنر را با درآمیختن مضامین تماتیک قصه و شخصیتهای فیلم با تراژدی رومئو و ژولیت اثر ویلیام شکسپیر محو کرده و ترکیبی زیباییشناسانه را ایجاد میکند و به نوعی جهان ذهنی شکسپیر و تعریف او از عشق و تعبیر آن به نوری برای حفاظت و مراقبت از روح انسان در تراژدی «رومئو و ژولیت»، دستورالعمل مواجهه شخصیت «دن» با بازی درخشان کیث کوپفرر در فیلم «نور شبح» است.
فیلم به خوبی در پرده ابتدایی بحران موجود در بین خانواده «دن» را با محیط خشن و خشک کار او به تصویر میکشد و دلمردگی و انزوای او را نمایان میکند. از طرفی دیگر، شخصیت «دیزی» با نقشآفرینی کاترین مالن کوپفرر، دختری پرخاشگر با آنارشی بیرونی است که او نیز در ارتباط با پدر و مادرش دچار نقص و کاستی است و هنوز ما نمیدانیم که این خانواده بر اثر چه رویدادی در چنین فضای غمزده و پرتنشی قرار دارند. البته که جنس تنش پدر خانواده که به نوعی کاراکتر محوری فیلم است، درونی و فردی است و اینجاست که کیثی کیپفرر یک الگوی تمام عیار و تحلیلگرانه از مواجهه درونی بازیگر با بحرانی فروخورده را ارائه میدهد و با جزئیاتی در نگاه، بدن و لحن خود، به شخصیت بعد میبخشد.
ذهن و قلب «دن» در احاطه تاریکی است. او که فرزندش را در یک تراژدی شکسپیری در زندگی واقعی از دست داده است، نمیتواند تصمیم به خودکشی برایان را هضم کند و گویی نفرت و انتقام تمام وجود او را در بر گرفته است. سکوت، انفعال و گریختن از حقیقت، دختر و همسر او که آنها نیز در پس این مرگ دچار بحران روحی و روانی ناشی از سوگ و فقدان شدهاند را نیز به ستوه آورده است.
اینجا بخوانید: معرفی، نقد و بررسی فیلمهای خارجی
اینجاست که نورشبح کارکردی نمادین یافته و با قلاب انداختن به تقابل نور و تاریکی در نمایشنامه «رومئو و ژولیت»، نقطه اتصالی هنرمندانه ایجاد کرده و درام را گسترش میدهد. پدر با ورود به یک گروه آماتوری تئاتر که البته میتوانست طراحی منطقیتری داشته باشد، سفری را آغاز میکند تا به کشفی بزرگ در درون خود دست یابد. به تدریج و با آمد و شدهای استعاری میان درام اصلی که از دل زندگی «دن» بیرون میآمد با تراژدی شکسپیر، روزنهای از نور در مقابل چشمان او ظاهر شد تا ضمن کشف یک احساس انسانی سرخورده در دل یک فرد سنتی، گرد و غبار را بزداید و خود را به مسیر تعالی عشق از منظر شکسپیر سپرده و نفرت، کهولت و انباشتهای مخرب سنت در ذهن خود را نیز به فنا بسپارد. البته که منتقدان بسیاری نیز مفهوم «عشق» در این نمایشنامه بزرگ را به نوع دیگری تعبیر کرده و معتقدند که این تراژدی میتواند در نکوهش عشق نیز باشد.
به هر رو «نور شبح» Ghostlight اثری قابل تامل در کارنامه کلی اوسالیوان و الکس تامپسون محسوب میشود که جدای از فیلمنامه کم نقص و روان آن، از میزانسنها، ترکیببندی درست در نماها (یکی از نماهای جذاب فیلم، گرد هم آمدن بازیگران همکار «دن» پس از آشکار کردن ماجرای مرگ پسرش و همدردی با اوست که تابلویی تماشایی را به نمایش میگذارد) و روایت و البته سیر منطقی تکامل شخصیتها براساس رویدادهای درونی و بیرونی برخوردار است.
«نور شبح» Ghostlight یک فیلم کمهزینه، عمیق و دغدغهمند با مجموعه بازیگرانی روان و ضرباهنگی شیرین و اتمسفری باورپذیر در اغلب صحنهها است که مخاطب را با چالشی درونی همراه میکند. این فیلم در سال ۲۰۲۳ فیلمبرداری و تدوین شد و نقش دن برای کیث کوپفرر نوشته شده بود که پیش از این با «کلی او سالیوان»، همکاری کرده بود. نقش دیزی توسط دختر کوپفر، کاترین، ایفا شد و تارا مالن نیز در موقعیتی واقعی، نقش همسر حقیقی خود یعنی کیث کوپفرر را به نمایش گذاشت.
منبع: سینما اعتماد
نویسنده: میثم محمدی
https://teater.ir/news/64551