بعد از سپری‌شدن ۱۳ سال از واقعه ۱۱ سپتامبر در آمریکا، تاکنون بیش از ۵۰ فیلم و سریال در این‌باره ساخته شده است؛ و این درحالی است که حملات تروریستی در طول ۴ دهه اخیر در ایران، ده‌ها برابر بوده اما تعداد محصولات نمایشی در این‌باره، انگشت‌شمار است و گویا مدیران فرهنگی دغدغه‌ای برای چنین تولیداتی ندارند.
چارسو پرس: بیست و سومین سالگرد واقعه ۱۱ سپتامبر در حالی فرا می‌رسد که نگاهی به بازنمایی رسانه‌ای این رخداد در جهانِ هنرهای نمایشی، از توجه جدی سینما خصوصا در آمریکا به این اتفاق حکایت دارد.

بررسی‌ها نشان می‌دهد تاکنون حداقل ۱۵ فیلم و سریال آمریکایی به صورت مستقیم این واقعه را دستمایه درام‌پردازی کرده‌اند که از آن جمله می‌شود به «نمای مرکز تجارت جهانی» محصول ۲۰۰۵، «گزارش کمیسیون ۹/۱۱» و «پرواز ۹۳» محصول ۲۰۰۶، «پستی» محصول ۲۰۰۷، «جان عزیز» محصول ۲۰۱۰، «فوق‌العاده بلند و بیش از حد نزدیک» محصول ۲۰۱۱، «۹/۱۱» محصول ۲۰۱۷ و «پنجره‌هایی رو به دنیا» محصول ۲۰۱۹ اشاره کرد.

در کنار این آثار، ده‌ها فیلم یا سریال آمریکایی نیز می‌توان یافت که به شکل ضمنی و در حاشیه قصه، اشاراتی به این واقعه داشته‌اند. در حداقل ۳۰ عنوان از این محصولات، اشاره به واقعه ۱۱ سپتامبر، جدی و قابل توجه است که از این قبیل می‌توان «ساعت ۲۵» محصول ۲۰۰۲، «امنیت میهن» محصول ۲۰۰۴، «دابلیو» و «شرق آمریکایی» محصول ۲۰۰۸، «فرزند هیچکس» محصول ۲۰۱۱، «سی دقیقه پس از نیمه‌شب» محصول ۲۰۱۲، «۱۲ نیرومند» و «معاون» محصول ۲۰۱۸، «زویی عزیز» محصول ۲۰۲۲ را نام برد.

آثار یادشده درام یا داکیودرام‌اند و قالب‌های دیگر سینما مثل مستند و کوتاه را شامل نمی‌شود که در آن‌ها نیز این واقعه بارها سوژه ساخت اثر قرار گرفته است.

فیلم سینمایی «فوق‌العاده بلند و بیش از حد نزدیک»

تعداد زیادی از این محصولات نیز به تأثیرات حمله ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به برج‌های تجارت جهانی می‌پردازد و برخی حتی دیدگاهی انتقادی به این رویداد دارند. نگاه منفی جامعه آمریکا نسبت به مسلمانان، اعراب و به طور کلی آسیایی‌ها در سال‌های پس از این واقعه را از نقدهای پرتکرار سینماگران آمریکایی در این‌باره می‌توان دانست.

جالب آنکه در سینما و تلویزیون کشورهای دیگر نیز محصولاتی می‌توان یافت که در این‌باره ساخته شده باشند؛ آثاری از قبیل «سپتامبر» محصول ۲۰۰۳ آلمان، «سلول هامبورگ» محصول ۲۰۰۴ انگلیس، «منحرف‌شده از مسیر» محصول ۲۰۰۹ کانادا و «فصل» محصول ۲۰۱۱ هند.

نکته قابل توجه آنکه رخدادهای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در نیویورک، در روایت رسمی و غالب بین‌المللی، یک شکست اطلاعاتی و عملیاتی بوده و تولید این حجم از آثار دراماتیک در قالب فیلم، سریال و مستند برای ایجاد نوع دیگری روایت از یک شکست امنیتی، قابل تأمل است.

بیشتر بخوانید: مطالب و اخبار سینمای ایران


وقایع تروریستی در ایران ده‌ها برابر، تولید محصولات نمایشی تقریبا صفر!
اگر بخواهیم سال‌های پس از واقعه ۱۱ سپتامبر را با وقایع تروریستی رخ داده در ایران در همین بازه زمانی مقایسه کنیم، باید بگوییم که طی ۲۳ سال اخیر، خاک ایران در معرض ده‌ها عملیات تروریستی موفق و ناموفق بوده، اما جز تعداد انگشت‌شماری اثر مثل فیلم‌های سینمایی «روز صفر» محصول ۱۳۹۸، «هناس» محصول ۱۴۰۱ و مجموعه تلویزیونی «ترور» محصول ۱۴۰۲ آثار به تولید نرسیده است. به نظر می‌رسد روندی که با حمایت وزارت اطلاعات از اوایل دهه ۹۰ با ساخت آثاری چون «سیانور»،  «امکان مینا» و «ماجرای نیمروز» آغاز شد و البته بخش قابل توجهی از آن، به اتفاقات دهه ۶۰ اختصاص داشت، طی سال‌های اخیر متوقف شده یا به روایت قصه‌هایی رسیده که زاییده تخیل نویسندگان است و رخداد واقعی مشخصی را بازنمایی نمی‌کند؛ روندی که باعث شد فیلم‌های مثل ماجرای نیمروز، ضد، لباس شخصی و...از وقایع ابتدای انقلاب اسلامی ساخته شود اما گویا تعامل یا تفاهم لازم برای روایت‌سازی از وقایع تروریستی دو دهه اخیر میان مدیران امنیتی و مدیران و تولیدکنندگان محصول فرهنگی شکل نگرفته است.

سریال «محرمانه»

در سال جاری حتی سریال «رخنه» نیز با شباهت‌هایی واضح به ترور شهید محسن فخری‌زاده دانشمند موشکی کشورمان ساخته شد، اما واقعه را به صورت یک پیروزی اطلاعاتی تصویر کرد، به شکلی که دانشمند مورد نظر از ترور جان سالم به در برد و تروریست‌ها دستگیر یا کشته شدند.

البته باید به برخی تولیدات کم‌کیفیت سال‌های اخیر نیز اشاره کرد که برخی از آن‌ها نتوانسته‌اند رضایت مخاطب عام سینما، تلویزیون و نمایش خانگی را به دست آورند و برخی دیگر نیز به دلیل کیفیت نازل، با انتقادات تند و تیزی همراه بودند که از آن جمله می‌توان به مجموعه‌های تلویزیونی «هفت سر اژدها» و «محرمانه» اشاره کرد.

روشن است که فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی، اگرچه به نسبت انواع دیگر محتواهای فرهنگی و هنری، محصولی گران‌قیمت است، اما هزینه فیلمسازی و سریال‌سازی در برابر بودجه دستگاه‌های امنیتی و نظامی، رقم قابل توجهی نیست. با این حال باید توجه داشت که آنچه در این قبیل موارد مؤثر واقع می‌شود، نه بودجه‌های کلان، بلکه نگاه درست به مقوله ساخت محصول هنری است که جوانب کامل آن را در نظر گیرد؛ جدای از اینکه اقدامات اطلاعاتی و نظامی، بدون پیوست‌های دقیق فرهنگی و رسانه‌ای، می‌تواند دستخوش عملیات‌های روانی بیرونی شود یا در بهترین‌ حالت، بخش‌های مهم آن از دید عموم پنهان بماند و آنقدر که باید مثمرثمر نباشد. 

باید پرسید آیا با وجود ماجراهای فراوان عملیات‌های تروریستی علیه کشورمان، دغدغه تولید آثار دراماتیک در این‌باره وجود دارد؟ آیا مسئولان مرتبط امر، نگاه دقیقی به مسئله درام و اقتضائات آن دارند؟ آیا برای ساخت این گونه آثار، توجه کافی به مسئله فیلمنامه و انتخاب مناسب عوامل سازنده صورت گرفته یا تنها تلاش شده با صرف هزینه بسیار در تولید، نقایص دیگر جبران شود؟ پاسخ به این پرسش‌هاست که احتمالا می‌تواند راهگشای تولید آثار دراماتیک درباره جنایت‌ تروریست‌ها در کشورمان باشد.