جیم آبرامز، خالق فیلم کمدی کلاسیک «هواپیما» در ۸۰ سالگی درگذشت.
جیم آبرامز، فارغالتحصیل دبیرستان شوروود و یکی از خالقان فیلمهای کمدی کلاسیک «هواپیما!» و «تفنگ برهنه»، در سن ۸۰ سالگی درگذشت.
خبر درگذشت وی توسط خواهرش، جین بوتنهاف، تأیید شد.
جوزف، پسر آبرامز، به هالیوود ریپورتر گفت که پدرش روز سهشنبه در خانهاش در سانتا مونیکا بر اثر علل طبیعی درگذشته است.
آبرامز و دوستانش جری و دیوید زوکر و دیک چادنو، در دوران دانشجویی در دانشگاه ویسکانسین-مدیسون، گروه کمدی کنتاکی فراید تئاتر را تشکیل دادند که ترکیب طنزآمیزی از تبلیغات تلویزیونی و نمایشهای صحنهای بود.
آبرامز و زوکرها به لسآنجلس نقل مکان کردند و به مدت پنج سال نمایشهای کنتاکی فراید تئاتر را اجرا کردند. سپس با همکاری کارگردان جان لاندیس، پروژه خود را به یک فیلم تبدیل کردند. نتیجه این همکاری، فیلم «هواپیما!» (۱۹۸۰) بود که آغازگر یک دوران طولانی از فیلمسازی کمدی برای این سه نفر شد که اغلب با اختصار ZAZ شناخته میشدند. این سه نفر به عنوان نویسنده و کارگردان این فیلم شناخته میشوند.
تقریباً هر کسی که فیلم «هواپیما!» را دیده باشد، میتواند چندین دیالوگ طنزآمیز آن را نقل کند، از جمله جمله معروف لسلی نیلسن: «منو شِرلی صدا نکن».
موفقیت «هواپیما!» موجی از فیلمهای کمدی هجوآمیز را برانگیخت که هم توسط ZAZ و هم توسط دیگران ساخته شد و تا به امروز ادامه دارد. این فیلم در سال ۲۰۱۰ برای ثبت در فهرست ملی فیلمهای آمریکا انتخاب شد و رتبه دهم را در فهرست خندهدارترین فیلمهای تاریخ مؤسسه فیلم آمریکا کسب کرد.
باب اکر، گوینده بازیهای بیسبول میلواکی برورز، در سال ۲۰۰۵ در مصاحبهای با روزنامه جورنال سنتینل گفت: «این فیلم برای همیشه زنده خواهد ماند.»
آبرامز نیز در همان مصاحبه گفت: «برای من شگفتانگیز است که این فیلم تا این حد دوام آورده و محبوب شده است.»
دوین دودک، منتقد فیلم روزنامه جورنال سنتینل، در سال ۲۰۰۵ نوشت: «شاید هوشمندانهترین تصمیم فیلمسازان این بود که بازیگرانی مانند رابرت استک، لوید بریجز و لسلی نیلسن را در نقشهایی قرار دهند که شخصیتهای جدیای که در طول زندگی حرفهای خود بازی کرده بودند را به سخره میگرفت.»
آبرامز به دودک گفت: «شما احساس میکنید که آنها دارند به خودشان میخندند و این بخشی از جذابیت طنز فیلم است.»
آبرامز همچنین گفت که «هواپیما!» بازتابی از حساسیتهای میانغرب آمریکا است. «اگر در آن زمان در میلواکی بزرگ شده باشید، باید حس شوخطبعی نسبت به خودتان داشته باشید.»
آبرامز به مادرش، لوئیز آبرامز یافه، که در جوانی آرزوی بازیگر شدن داشت، نقشهای کوتاهی در چندین فیلمش داد، چیزی که او بسیار به آن افتخار میکرد. در متن درگذشت او در سال ۲۰۱۲ در روزنامه جورنال سنتینل، جیم آبرامز خاطرهای مورد علاقه خود را درباره زمان فیلمبرداری با مادرش به اشتراک گذاشت.
در فیلم «هواپیما»، لوئیز نقش مسافری را بازی میکرد که در کنار نیلسن نشسته بود و نیلسن کت سفید و گوشی پزشکی به گردن داشت. دیالوگ او در فیلم این بود: «ایستواردس، فکر میکنم مرد کناری من دکتره.»
جیم آبرامز به جان اوبلهرر، خبرنگار روزنامه جورنال سنتینل، گفت: «او مطمئن نبود که بهترین تلفظ این جمله چگونه است، بنابراین چند روز قبل از فیلمبرداری تمرین میکرد و هر بار تأکید را روی کلمه متفاوتی میگذاشت.» او به یاد آورد: «ایستواردس، فکر میکنم مرد کناری من…»، یا «ایستواردس، فکر میکنم مرد کناری من…».
خبر درگذشت وی توسط خواهرش، جین بوتنهاف، تأیید شد.
جوزف، پسر آبرامز، به هالیوود ریپورتر گفت که پدرش روز سهشنبه در خانهاش در سانتا مونیکا بر اثر علل طبیعی درگذشته است.
آبرامز و دوستانش جری و دیوید زوکر و دیک چادنو، در دوران دانشجویی در دانشگاه ویسکانسین-مدیسون، گروه کمدی کنتاکی فراید تئاتر را تشکیل دادند که ترکیب طنزآمیزی از تبلیغات تلویزیونی و نمایشهای صحنهای بود.
آبرامز و زوکرها به لسآنجلس نقل مکان کردند و به مدت پنج سال نمایشهای کنتاکی فراید تئاتر را اجرا کردند. سپس با همکاری کارگردان جان لاندیس، پروژه خود را به یک فیلم تبدیل کردند. نتیجه این همکاری، فیلم «هواپیما!» (۱۹۸۰) بود که آغازگر یک دوران طولانی از فیلمسازی کمدی برای این سه نفر شد که اغلب با اختصار ZAZ شناخته میشدند. این سه نفر به عنوان نویسنده و کارگردان این فیلم شناخته میشوند.
تقریباً هر کسی که فیلم «هواپیما!» را دیده باشد، میتواند چندین دیالوگ طنزآمیز آن را نقل کند، از جمله جمله معروف لسلی نیلسن: «منو شِرلی صدا نکن».
موفقیت «هواپیما!» موجی از فیلمهای کمدی هجوآمیز را برانگیخت که هم توسط ZAZ و هم توسط دیگران ساخته شد و تا به امروز ادامه دارد. این فیلم در سال ۲۰۱۰ برای ثبت در فهرست ملی فیلمهای آمریکا انتخاب شد و رتبه دهم را در فهرست خندهدارترین فیلمهای تاریخ مؤسسه فیلم آمریکا کسب کرد.
باب اکر، گوینده بازیهای بیسبول میلواکی برورز، در سال ۲۰۰۵ در مصاحبهای با روزنامه جورنال سنتینل گفت: «این فیلم برای همیشه زنده خواهد ماند.»
آبرامز نیز در همان مصاحبه گفت: «برای من شگفتانگیز است که این فیلم تا این حد دوام آورده و محبوب شده است.»
دوین دودک، منتقد فیلم روزنامه جورنال سنتینل، در سال ۲۰۰۵ نوشت: «شاید هوشمندانهترین تصمیم فیلمسازان این بود که بازیگرانی مانند رابرت استک، لوید بریجز و لسلی نیلسن را در نقشهایی قرار دهند که شخصیتهای جدیای که در طول زندگی حرفهای خود بازی کرده بودند را به سخره میگرفت.»
آبرامز به دودک گفت: «شما احساس میکنید که آنها دارند به خودشان میخندند و این بخشی از جذابیت طنز فیلم است.»
آبرامز همچنین گفت که «هواپیما!» بازتابی از حساسیتهای میانغرب آمریکا است. «اگر در آن زمان در میلواکی بزرگ شده باشید، باید حس شوخطبعی نسبت به خودتان داشته باشید.»
آبرامز به مادرش، لوئیز آبرامز یافه، که در جوانی آرزوی بازیگر شدن داشت، نقشهای کوتاهی در چندین فیلمش داد، چیزی که او بسیار به آن افتخار میکرد. در متن درگذشت او در سال ۲۰۱۲ در روزنامه جورنال سنتینل، جیم آبرامز خاطرهای مورد علاقه خود را درباره زمان فیلمبرداری با مادرش به اشتراک گذاشت.
در فیلم «هواپیما»، لوئیز نقش مسافری را بازی میکرد که در کنار نیلسن نشسته بود و نیلسن کت سفید و گوشی پزشکی به گردن داشت. دیالوگ او در فیلم این بود: «ایستواردس، فکر میکنم مرد کناری من دکتره.»
جیم آبرامز به جان اوبلهرر، خبرنگار روزنامه جورنال سنتینل، گفت: «او مطمئن نبود که بهترین تلفظ این جمله چگونه است، بنابراین چند روز قبل از فیلمبرداری تمرین میکرد و هر بار تأکید را روی کلمه متفاوتی میگذاشت.» او به یاد آورد: «ایستواردس، فکر میکنم مرد کناری من…»، یا «ایستواردس، فکر میکنم مرد کناری من…».
https://teater.ir/news/66622