این حال، این ده فیلم چکیده بهترین فیلمهای درام ۲۰۲۴ است که از میان تولیدات ناامیدکننده سالی در سایه جنگ و تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دستچین شدهاند.
چارسو پرس: ۲۰۲۴ سال خوبی برای کل دنیا نبود و سینما هم از گزندش در امان نماند. سینما در سال ۲۰۲۴ چند نام بزرگ را با خود به یدک میکشد اما هیچ شاهکار و اثر شاخصی در هیچ ژانری نداشت، فقط یک سری فیلم قابل قبول داشت که میشد آنها را با خودشان سنجید تا با آثار برجسته تاریخ سینما. انگار جادو از سینما رفته است و قصهگویی عمیقاً دچار مشکل است. فرم هم اگر به چالش کشیده میشود، نتیجه چندان رضایتبخش نیست. با این حال، همین سال سینمایی هم چند تولید خوب و موفق در ژانرهای مختلف داشت. ژانر درام به طور ویژه چند فیلم خوب داشت که از سوی جشنوارههای معتبر سینمایی مورد تأیید و تشویق قرار گرفتند. هرچند همینها هم به مذاق عدهای خوش نیامدند.
منتقدان فیلم را به دلیل روایت واقعگرایانه و زاویه دید فمینیستی تحسین کرده و بسیاری آن را اثری جسورانه و هنری میدانند. داستان «همه آنچه ما نور میدانیم» در بمبئی هند اتفاق میافتد و بر زندگی سه زن با پیشینههای مختلف تمرکز دارد. فیلم، با سبکی شاعرانه و همراه با واقعگرایی اجتماعی، به بررسی دغدغهها و چالشهای این زنان از جمله مشکلات مربوط به مهاجرت اقتصادی، ازدواجهای از پیش تعیینشده و از دست دادن خانه به دلیل تخلیه اجباری میپردازد. «تمام آنچه ما نور میدانیم» به دلیل نگاه هنری و استفاده از تصاویر و صداهای واقعگرایانه و در عین حال فراواقعی، تحسین شده است.
منتقدان توانایی کارگردان در نمایش ارتباط میان واقعیتهای اجتماعی و مضامین انتزاعی را تحسین کردند. رنگبندیهای زیبای فیلم که فضایی مالیخولیایی به آن داده هم از جمله دیگر ویژگیهای قابل توجه این فیلم است. عدهای کار کاپادیا را با کارهای کارگردانان آسیایی مثل آپیچاتپونگ ویراستاکول مقایسه کردهاند، اما فیلم حس و حالی اروپاییتر دارد. این فیلم همزمان با درگیر کردن مخاطب با مسائل اجتماعی، جنبههای زیبا و هنری زندگی را نیز به نمایش میگذارد.
«آنورا» واکنشهای متناقضی را برانگیخته است. فیلم در جریان اصلی بیشتر تحسین و تشویق به همراه داشته است. اما عدهای تغییر لحن فیلم از درام به کمدی را دوست نداشتند و عدهای کاملاً برعکس. بیش از هر چیز نگاه شان بیکر به اختلاف طبقانی در جهان امروز و به ویژه در امریکاست که در این فیلم مورد توجه قرار میگیرد. البته طنز اسلپ استیک هوشمندانه و بازی مایکی مدیسون هم از نقاط قوت فیلم برشمرده شده است.
فیلم سه ساعته کوربت درباره مولفان حوزه معماری است. کوربت، که تمام فیلمنامههای خود را با همسرش، مونا فستولد، مینویسد، سابقاً بازیگر بوده و کار خود را در نوجوانی در فیلمهایی مثل «سیزده» و «پوست رازآمیز» شروع کرد و سپس وارد حوزه کارگردانی شد. هر سه فیلمش، جدیت او به عنوان یک فیلمساز خلاق را به نمایش میگذارند. کوربت علاقه خاصی به قرار دادن شخصیتهایش در پسزمینه لحظات پرالتهاب تاریخی دارد.
۴. سه دختر او (His Three Daughters)
«سه دختر او» از آن فیلمهای نیویورکی است که همیشه یک فیلتر زرد روی تصویر در نماهای داخلی و فیلتری آبی در نماهای بیرونی دارند. همینطور یک خواهر بزرگتر زورگو در برابر یک خواهر جوان سرکش. فیلم به واسطه همین روابط داینامیک پیچیده میان فرزندان یک خانواده را مورد بررسی قرار میدهد. این فیلمها معمولاً با رستگاری به پایان میرسند، اگرچه «سه دختر او» تلاش میکند با وجود پایانبندی امیدوارش، شعارزده نشود و واقعی بماند.
«انواع مهربانی» یک درام آنتولوژی روانشناختی است، سه قصه نامرتبط اما با بازیگران یکسان را روایت میکند که در مضمون مشترکاند. این مضمون را پیش از شروع فیلم، همزمان با معرفی کمپانی سازنده و پخشکننده، با ترانه معروف و محبوب «رؤیاهای شیرین» (Sweet Dreams) گروه یوریتمیکس فریاد میزند. «رؤیاهای شیرین از اینها ساخته شده، من که هستم که بخواهم منکرش شوم. من تمام دنیا را چرخیدم و هفت دریا را، همه در پی چیزی هستند. بعضیها میخواهند از تو استفاده کنند، بعضیها میخواهند ازشان استفاده کنی. بعضیها میخواهند از تو سوءاستفاده کنند، بعضیها میخواهند ازشان سوءاستفاده کنی.»
«کیک محبوب من» به همین خاطر جایزه فیپرشی جشنواره فیلم برلین ۲۰۲۴ را از آن خود کرد. و در سینمای ایران، به دلیل زیرزمینی بودن، طرفداران کالت خود را دارد. فیلم به خاطر رویکرد و موضوع متفاوتش حساسیتهای زیادی برانگیخته اما روایت تلخ در عین حال صمیمیاش با مخاطب ایرانی و غیرایرانی همذاتپنداری عمیقی ایجاد کرده است. یک درام واقعی درباره عشق، تنهایی، مرگ و نیاز انسان به آزادی است، پر از لحظات خنده و گریه، با پایانی بسیار تلخ و کوبنده.
۸. یک درد واقعی (A Real Pain)
کمدی درام «یک درد واقعی» سفر دو شخصیت متفاوت را که نسبت فامیلی با هم دارند و حالا به دست روزگار کنار هم قرار گرفتهاند، روایت میکند. به واسطه این سفر حالا رازهای خانوادگی نفهته برملا میشود و دو شخصیت با سیاهیهای وجود خود مواجه میشود. فیلم ترکیب خوبی است از طنز و درام صمیمی که باز هم به خانواده، هویت، اندوه و اهمیت ارتباط خانوادگی میپردازد. منتقدان فیلم را برای دیالوگهای هوشمندانه، بازیهای خوب و نگاهی دقیق به روابط خانوادگی تحسین کردهاند.
این تیم باید بر مشکلات شخصی، کشمکشهای درونگروهی و فشار بیرونی غلبه کند تا به اهدافش برسد. سینمای هالیوود در سالهای اخیر با نشان دادن چهرهای متفاوت از بومیان امریکا سعی در جبران و ادای دین و احترام به این اجتماع ستمدیده و به حاشیه راندهشده دارد. «رز بال» به خاطر قصه الهامبخش، بازیهای خوب و نگاهش به موضوعات مهمی همچون هویت فرهنگی، مقاومت و قدرت کار گروهی تحسین شد.
«گاهی به مردن فکر میکنم» به موضوعات مهم افسردگی، اضطراب و انزوای اجتماعی میپردازد و پتانسیل رابطه و شفا یافتن از طریق روابط انسانی را زیر ذرهبین قرار میدهد. دوست دارد از اهمیت یافتن لذت در تک تک لحظات زندگی روزمره، حتی در ملالآورترین کارهای روزانه بگوید. منتقدان عمدتاً «گاهی به مردن فکر میکنم» را تحسین کردند، بهخصوص بازی دیزی رایدلی و لحن طنز سیاه و منحصربهفرد فیلم.
۱. تمام آنچه ما نور میدانیم (All We Imagine As Light)
- کارگردان: پایال کاپادیا
- بازیگران: کانی کوسرتی، دیوایا پرابا، چایا کادم
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
- محصول: هند، فرانسه، لوکزامبورگ، هلند، ایتالیا
- خلاصه داستان: سه پرستار که هر سه در بمبئی زندگی میکنند، طی سفری جادهای به شهر ساحلی از تجربیات خود در زندگی میگویند و قدم به جنگلی عرفانی به فضایی برای تجلی رویاهایشان میگذارند.
منتقدان فیلم را به دلیل روایت واقعگرایانه و زاویه دید فمینیستی تحسین کرده و بسیاری آن را اثری جسورانه و هنری میدانند. داستان «همه آنچه ما نور میدانیم» در بمبئی هند اتفاق میافتد و بر زندگی سه زن با پیشینههای مختلف تمرکز دارد. فیلم، با سبکی شاعرانه و همراه با واقعگرایی اجتماعی، به بررسی دغدغهها و چالشهای این زنان از جمله مشکلات مربوط به مهاجرت اقتصادی، ازدواجهای از پیش تعیینشده و از دست دادن خانه به دلیل تخلیه اجباری میپردازد. «تمام آنچه ما نور میدانیم» به دلیل نگاه هنری و استفاده از تصاویر و صداهای واقعگرایانه و در عین حال فراواقعی، تحسین شده است.
منتقدان توانایی کارگردان در نمایش ارتباط میان واقعیتهای اجتماعی و مضامین انتزاعی را تحسین کردند. رنگبندیهای زیبای فیلم که فضایی مالیخولیایی به آن داده هم از جمله دیگر ویژگیهای قابل توجه این فیلم است. عدهای کار کاپادیا را با کارهای کارگردانان آسیایی مثل آپیچاتپونگ ویراستاکول مقایسه کردهاند، اما فیلم حس و حالی اروپاییتر دارد. این فیلم همزمان با درگیر کردن مخاطب با مسائل اجتماعی، جنبههای زیبا و هنری زندگی را نیز به نمایش میگذارد.
۲. آنورا (Anora)
- کارگردان: شان بیکر
- بازیگران: مایکی مدیسون، مارک ایدلشتاین، یوری بوریسف، کارن کاراگولیان، واچه توماسیان
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
- محصول: امریکا
- خلاصه داستان: آنی یک رقصنده جوان ازبکی-آمریکاییتبار از ساحل برایتون، یک منطقه روسیزبان در شهر نیویورک است. رئیس او که تا حدودی به زبان روسی مسلط است، او را با مشتریان روسیزبان آشنا میکند. او پس از ملاقات با وانیا، پسر یک الیگارشی روسی، وارد رابطهای عاشقانه میشود و به همراه او فرار میکند. والدین مرد به دنبال آنها به نیویورک سفر میکنند و این تعقیب ازدواج افسانهای این زوج را به خطر میاندازد.
«آنورا» واکنشهای متناقضی را برانگیخته است. فیلم در جریان اصلی بیشتر تحسین و تشویق به همراه داشته است. اما عدهای تغییر لحن فیلم از درام به کمدی را دوست نداشتند و عدهای کاملاً برعکس. بیش از هر چیز نگاه شان بیکر به اختلاف طبقانی در جهان امروز و به ویژه در امریکاست که در این فیلم مورد توجه قرار میگیرد. البته طنز اسلپ استیک هوشمندانه و بازی مایکی مدیسون هم از نقاط قوت فیلم برشمرده شده است.
۳. بروتالیست (The Brutalist)
- کارگردان: بریدی کوربت
- بازیگران: آدرین برودی، فلیسیتی جونز، گای پیرس، جو آلوین، رافی کسیدی، استیسی مارتین، اما لیرد، ایزاک دو بانکوله، آلساندرو نیوولا
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۴ از ۱۰۰
- محصول: ایالات متحده، بریتانیا، مجارستان
- خلاصه داستان: این فیلم داستان زندگی لاسلو توت، معمار یهودی زادهٔ مجارستان را بازگو میکند که از هولوکاست جان سالم به در برده و به ایالات متحده مهاجرت میکند، جایی که برای رسیدن به رؤیای آمریکایی در تلاش است تا اینکه یک مشتری ثروتمند زندگیاش را دگرگون میکند.
فیلم سه ساعته کوربت درباره مولفان حوزه معماری است. کوربت، که تمام فیلمنامههای خود را با همسرش، مونا فستولد، مینویسد، سابقاً بازیگر بوده و کار خود را در نوجوانی در فیلمهایی مثل «سیزده» و «پوست رازآمیز» شروع کرد و سپس وارد حوزه کارگردانی شد. هر سه فیلمش، جدیت او به عنوان یک فیلمساز خلاق را به نمایش میگذارند. کوربت علاقه خاصی به قرار دادن شخصیتهایش در پسزمینه لحظات پرالتهاب تاریخی دارد.
بیشتر بخوانید: معرفی فیلمهای سینمایی
۴. سه دختر او (His Three Daughters)
- کارگردان: ازازل جیکوبز
بازیگران: کری کون، ناتاشا لیون، الیزابت اولسن، رودی گالوان، خوزه فبوس، یاسمین بریس، جی او سندرز، جوان آدپو
امتیاز سایت راتن تومیتوز به فیلم: 97 از ۱۰۰ - محصول:
خلاصه داستان: سه خواهر از هم جدا افتاده برای مراقبت از پدر بیمارشان در خانهای که در آن به همراه خواهر کوچکتر خانواده سکونت دارد، دور هم جمع میشوند.
«سه دختر او» از آن فیلمهای نیویورکی است که همیشه یک فیلتر زرد روی تصویر در نماهای داخلی و فیلتری آبی در نماهای بیرونی دارند. همینطور یک خواهر بزرگتر زورگو در برابر یک خواهر جوان سرکش. فیلم به واسطه همین روابط داینامیک پیچیده میان فرزندان یک خانواده را مورد بررسی قرار میدهد. این فیلمها معمولاً با رستگاری به پایان میرسند، اگرچه «سه دختر او» تلاش میکند با وجود پایانبندی امیدوارش، شعارزده نشود و واقعی بماند.
۵. خانهداری برای مبتدیها (Housekeeping for Beginners)
- کارگردان: گوران استولفسکی
بازیگران: آناماریا مارینکا، الینا سربان
امتیاز سایت راتن تومیتوز به فیلم: 93 از ۱۰۰ - محصول: لهستان، صربستان، استرالیا، کرواسی، کوزوو، مقدونیه شمالی، آمریکا
خلاصه داستان: یک زن عجیب و غریب مجبور میشود دختر شریک خود را بزرگ کند؛ در حالی که خودش نمیخواهد مادر شود.
۶. انواع مهربانی (Kinds of Kindness)
- کارگردان: یورگوس لانتیموس
بازیگران: اما استون، جسی پلمونس، ویلم دفو، مارگارت کوالی، هانگ چائو، جو آلوین، مامودو آتی، هانتر شیفر
امتیاز سایت راتن تومیتوز به فیلم: ۷۲ از ۱۰۰ - محصول: ایرلند، بریتانیا، ایالات متحده
خلاصه داستان: مردی تلاش میکند از مسیر از پیش تعیین شدهاش رهایی یابد، پلیسی پس از بازگشت همسرش از یک غرقشدگی مشکوک رفتار او را زیر سؤال میبرد و زنی در جستوجوی یافتن فردی خارقالعاده است که پیشبینی شده به یک راهنمای معنوی معروف تبدیل خواهد شد.
«انواع مهربانی» یک درام آنتولوژی روانشناختی است، سه قصه نامرتبط اما با بازیگران یکسان را روایت میکند که در مضمون مشترکاند. این مضمون را پیش از شروع فیلم، همزمان با معرفی کمپانی سازنده و پخشکننده، با ترانه معروف و محبوب «رؤیاهای شیرین» (Sweet Dreams) گروه یوریتمیکس فریاد میزند. «رؤیاهای شیرین از اینها ساخته شده، من که هستم که بخواهم منکرش شوم. من تمام دنیا را چرخیدم و هفت دریا را، همه در پی چیزی هستند. بعضیها میخواهند از تو استفاده کنند، بعضیها میخواهند ازشان استفاده کنی. بعضیها میخواهند از تو سوءاستفاده کنند، بعضیها میخواهند ازشان سوءاستفاده کنی.»
۷. کیک محبوب من (My Favorite Cake)
- کارگردان: مریم مقدم، بهتاش صناعیها
- بازیگران: لیلی فرهادپور، اسماعیل محرابی
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
- محصول: ایران، فرانسه، سوئد، آلمان
- خلاصه داستان: زنی تنها به نام مهین تصمیم میگیرد علیرغم همه محدودیتهای محل زندگیاش برای زنان، خواستههای خود را برآورده کند و سرانجام با مردی به نام فرامرز آشنا میشود.
«کیک محبوب من» به همین خاطر جایزه فیپرشی جشنواره فیلم برلین ۲۰۲۴ را از آن خود کرد. و در سینمای ایران، به دلیل زیرزمینی بودن، طرفداران کالت خود را دارد. فیلم به خاطر رویکرد و موضوع متفاوتش حساسیتهای زیادی برانگیخته اما روایت تلخ در عین حال صمیمیاش با مخاطب ایرانی و غیرایرانی همذاتپنداری عمیقی ایجاد کرده است. یک درام واقعی درباره عشق، تنهایی، مرگ و نیاز انسان به آزادی است، پر از لحظات خنده و گریه، با پایانی بسیار تلخ و کوبنده.
بیشتر بخوانید: اخبار و مطالب سینمای جهان
۸. یک درد واقعی (A Real Pain)
- کارگردان: جسی آیزنبرگ
- بازیگران: جسی آیزنبرگ، کیرن کالکین، ویل شارپ، جنیفر گری
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
- محصول: آمریکا، لهستان
- خلاصه داستان: دو پسرعمو با شخصیتهایی کاملاً متفاوت برای ادای احترام به مادربزرگ خود به لهستان سفر میکنند اما وقایع عجیبی که برایشان رخ میدهد، باعث میشود به شناخت جدیدی از خود دست پیدا کنند.
کمدی درام «یک درد واقعی» سفر دو شخصیت متفاوت را که نسبت فامیلی با هم دارند و حالا به دست روزگار کنار هم قرار گرفتهاند، روایت میکند. به واسطه این سفر حالا رازهای خانوادگی نفهته برملا میشود و دو شخصیت با سیاهیهای وجود خود مواجه میشود. فیلم ترکیب خوبی است از طنز و درام صمیمی که باز هم به خانواده، هویت، اندوه و اهمیت ارتباط خانوادگی میپردازد. منتقدان فیلم را برای دیالوگهای هوشمندانه، بازیهای خوب و نگاهی دقیق به روابط خانوادگی تحسین کردهاند.
۹. رز بال (Rez Ball)
- کارگردان: سیدنی فریلند
- بازیگران: کائوچانی برت، جسیکا متن، جولیا جونز، کیوآوا گوردن
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۴ از ۱۰۰
- محصول: امریکا
- خلاصه داستان: یک تیم بسکتبال سرخ پوستان دبیرستانی در نیومکزیکو پس از آنکه ستاره تیمشان را از دست میدهند، باید برای قهرمانی در ایالت دست به دست هم دهند.
این تیم باید بر مشکلات شخصی، کشمکشهای درونگروهی و فشار بیرونی غلبه کند تا به اهدافش برسد. سینمای هالیوود در سالهای اخیر با نشان دادن چهرهای متفاوت از بومیان امریکا سعی در جبران و ادای دین و احترام به این اجتماع ستمدیده و به حاشیه راندهشده دارد. «رز بال» به خاطر قصه الهامبخش، بازیهای خوب و نگاهش به موضوعات مهمی همچون هویت فرهنگی، مقاومت و قدرت کار گروهی تحسین شد.
۱۰. گاهی به مردن فکر میکنم (Sometimes I Think About Dying)
- کارگردان: ریچل لمبرت
- بازیگران: دیزی ریدلی، دیو مرهجه، پروش چینا، مارسیا دبونیس، مگ استالتر، بریتانی اوگریدی، بری الرود
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۲ از ۱۰۰
- محصول: امریکا
- خلاصه داستان: فرن یک کارمند اداری از نظر اجتماعی بیدست و پاست که بیشتر وقت خود را در انزوا و رؤیاهای مرگ خود میگذراند. اما با ورود یک همکار جدید، زندگیاش وارد مسیر دیگری میشود.
«گاهی به مردن فکر میکنم» به موضوعات مهم افسردگی، اضطراب و انزوای اجتماعی میپردازد و پتانسیل رابطه و شفا یافتن از طریق روابط انسانی را زیر ذرهبین قرار میدهد. دوست دارد از اهمیت یافتن لذت در تک تک لحظات زندگی روزمره، حتی در ملالآورترین کارهای روزانه بگوید. منتقدان عمدتاً «گاهی به مردن فکر میکنم» را تحسین کردند، بهخصوص بازی دیزی رایدلی و لحن طنز سیاه و منحصربهفرد فیلم.
https://teater.ir/news/67543