چارسو پرس: در دنیای پرزرقوبرق سینمای جهان، سال ۱۹۹۵ با فیلم «Heat» ساختهی مایکل مان، نقطهی عطفی در تاریخ نقد فیلم رقم زد؛ جایی که دو اسطورهی بازیگری یعنی رابرت دنیرو و آل پاچینو بالاخره روی پرده با یکدیگر روبهرو شدند. حالا در سال ۲۰۲۵، فیلم «شوالیههای آلتو» (The Alto Knights) تجربهای تازه از این نوع تقابل را ارائه میدهد؛ با یک تفاوت جذاب: اینبار دنیرو با خودش درگیر میشود.
رابرت دنیرو در این فیلم دو نقش را به طور همزمان بازی میکند؛ دو گانگستر واقعی به نامهای فرانک کاستلو و ویتو جنووسه که از دوستان قدیمی هستند اما در مسیر زمان، تبدیل به دشمنان خونین یکدیگر میشوند. با وجود ظرفیت بالا برای خلق یک فیلم مافیایی جذاب، «شوالیههای آلتو» به طرز عجیبی بیروح و خستهکننده از آب درآمده است.
چارسو پرس در ادامه به بررسی نقاط قوت و ضعف این فیلم در قالب یک نقد تخصصی فیلم میپردازد.

وقتی گانگسترها خستهکننده میشوند
یکی از ویژگیهای مهم فیلمهای مافیایی، نمایش هیجانانگیز و البته گاهی اغراقآمیز از زندگی مجرمانه است؛ ویژگیای که باعث شده برخی منتقدان، آثار کلاسیکی چون «رفقای خوب» اسکورسیزی را به ستایش از جرم و جنایت متهم کنند. اما در «شوالیههای آلتو»، خبری از این شکوه گنگستری نیست. بالعکس، فیلم زندگی مافیا را به اندازه یک بعدازظهر تنبل یکشنبه تصویر میکند؛ شخصیتها بیشتر وقت خود را در خانه و مقابل تلویزیون سپری میکنند تا در خیابان و پشت اسلحه.
دو چهرهی متفاوت از رابرت دنیرو
داستان فیلم از سال ۱۹۵۷ آغاز میشود؛ جایی که فرانک کاستلو در ورودی آپارتمانش مورد سوءقصد قرار میگیرد. فرانک که به طرز معجزهآسایی زنده میماند، بلافاصله متوجه میشود که عامل این اقدام کسی نیست جز دوست قدیمیاش ویتو جنووسه. فیلم با استفاده از فلشبک و روایت فرانک، به گذشتهی این دو گانگستر میپردازد و شکاف فزایندهای را که میان آنها شکل گرفته، روایت میکند.
فرانک، شخصیتی آرام و متمایل به زندگی پنهانی دارد؛ در حالیکه ویتو فردی خشن، پرزرقوبرق و عصبی است. این تضاد شخصیتی فرصتی برای دنیرو فراهم کرده تا دو اجرای کاملاً متفاوت ارائه دهد. اما متأسفانه استفاده از گریمهای غیرطبیعی و شیوهی روایت، باعث شده این تجربه بیشتر شبیه یک ترفند سینمایی ضعیف به نظر برسد تا یک دستاورد هنری.
اینجا بخوانید: معرفی، نقد و بررسی فیلمهای خارجی

فرصتهای از دسترفته در روایت
فیلمنامهی فیلم را نیکلاس پیلگی نوشته؛ نویسندهای که نامش با آثار مافیایی چون «رفقای خوب» گره خورده. اما حتی با حضور بازیگرانی از سریال افسانهای «سوپرانوز» و کارگردانی بری لوینسون، «شوالیههای آلتو» موفق نمیشود به سطح قابلقبولی برسد. به نظر میرسد لوینسون در این ژانر، بیش از حد محتاط و کمانرژی عمل کرده است؛ شاید اگر این پروژه به اسکورسیزی سپرده میشد، نتیجه کاملاً متفاوت بود.
حتی لحظاتی که میتوانستند به نقاط قوت فیلم تبدیل شوند — مانند ماجرای ازدواج ویتو با زنی که یک کلاب شبانهی همجنسگرایان را اداره میکند یا تأثیر ازدواج فرانک بر رابطهی دوستی او با ویتو — با عجله کنار گذاشته شدهاند.

نتیجهگیری چارسو پرس
«شوالیههای آلتو» یک فیلم مافیایی متفاوت است؛ نه بهخاطر خلاقیت، بلکه بهخاطر بیرمق بودن. فیلمی که شاید در یک بعدازظهر بارانی، از صندلی راحتی پدرتان با چشمهایی نیمهباز دیده شود و پس از پایان، تنها پاسخی که به آن داده شود این باشد: «بد نبود.»
درنهایت، با وجود تلاش رابرت دنیرو برای درخشیدن، «شوالیههای آلتو» نهتنها به لیست آثار درخشان سینمای جهان اضافه نمیشود، بلکه یک نمونه دیگر از فرصتهای از دسترفته در ژانر مافیایی به شمار میآید.
منبع: slashfilm.com
نویسنده: نسرین پورمند