فیلم مستند «Militantropos» با روایتی جسورانه و فرم‌گرایانه، نگاهی ضدجنگ و ژرف به تأثیرات روانی و انسانی جنگ اوکراین دارد. ترکیبی از زیبایی بصری و وحشت واقعی که بیننده را به تفکر درباره مرزهای زیبایی، واقعیت و اخلاق در سینمای مستند وامی‌دارد.

چارسو پرس در جهانی که رسانه‌ها پیوسته با تصاویری از جنگ و ویرانی مواجه‌مان می‌کنند، پرسشی اساسی مطرح می‌شود: چگونه می‌توان از دل فاجعه، مستندی ساخت که هم بازتاب‌دهنده حقیقت باشد و هم دچار اغراق یا زیباسازی دردها نشود؟ مستند «Militantropos» پاسخی جسورانه به این پرسش است؛ روایتی ضدجنگ که نه با شعار، بلکه با نگاهی دقیق و انسانی، چهره‌ای صادقانه از جنگ اوکراین ارائه می‌دهد. این فیلم حاصل همکاری سه مستندساز اوکراینی، یلیزاوتا اسمیت، آلینا گورلووا و سیمون موزگووی، است که با همراهی مکسیم ناکونچنی، فیلمنامه‌نویس فیلم تحسین‌شده «دید پروانه» ساخته شده است.


فیلم با تصاویری از دودهای خاکستری، آسمانی ابری و چهره‌های نگران شهروندان اوکراینی آغاز می‌شود؛ گویی شاهد سکانس آغازین یک فیلم آخرالزمانی هستیم. در ادامه، با صحنه‌ای از ایستگاه قطار روبه‌رو می‌شویم؛ جایی که خانواده‌ها از کیف به وین تخلیه می‌شوند و به نظر می‌رسد وارد یک درام تاریخی پراحساس شده‌ایم. اما با نمایی نزدیک از بولدوزری که آوارها را کنار می‌زند و تصویری از یک خانواده در میان خرابه‌ها، ناگهان با واقعیت تلخ و بی‌پرده جنگ روبه‌رو می‌شویم.


مفهوم «Militantropos» که عنوان فیلم نیز از آن گرفته شده، اصطلاحی ابداعی است که در فیلم به‌عنوان «نقابی که انسان در وضعیت جنگ به چهره می‌زند» تعریف می‌شود. فیلم نه تنها با استفاده از تصاویر واقعی، بلکه با متون تأمل‌برانگیز و زبان بصری خاص خود، به بررسی درونی‌ترین زوایای روان انسان‌ها در مواجهه با جنگ می‌پردازد.


بخش مهمی از فیلم به تأثیر جنگ بر کودکان می‌پردازد. کودکانی که در مدرسه‌ای حبس شده‌اند، جایی که نقاشی‌های دیواری‌شان گاه کودکانه و گاه بازنمایی از بمباران‌هاست. این تضاد تلخ، پرده از جهانی برمی‌دارد که در آن مرز میان خیال و وحشت در ذهن کودک محو می‌شود. روایت مستند هم‌زمان شخصی و تحلیلی است؛ دوربین نه تنها لحظات احساسی را ثبت می‌کند، بلکه با فاصله‌ای اندیشمندانه، انسان‌شناسانه به موضوع نگاه می‌کند.


اینجا بخوانید: معرفی، نقد و بررسی فیلم‌های خارجی


یکی از پرسش‌های اخلاقی فیلم، به مسئله زیباسازی جنگ از طریق تصاویر زیبا مربوط می‌شود. آیا نمایش زیبای زشتی‌ها نوعی تطهیر ناخواسته است؟ فیلم با نشان دادن شکوفه‌های گیلاس در دل ویرانی، بدون کلیشه‌پردازی، یادآور می‌شود که حتی در تاریکی نیز، انسان به دنبال نور و معناست.


در عین حال، فیلم با اجتناب از استفاده از زبان سینمایی متعارف در نمایش خشونت، واقع‌گرایی خود را حفظ می‌کند. نه کلوزآپ‌های اغراق‌آمیز، نه موسیقی حماسی، نه تدوینی دراماتیک؛ بلکه سردرگمی، ایهام و حس نابودی بی‌منطق، چیزی است که بیننده تجربه می‌کند. خبری از مأموریت روشن یا قهرمان نیست؛ فقط ویرانی است و انسان‌هایی که تلاش می‌کنند دوام بیاورند.


«Militantropos» بیش از آنکه مستندی درباره جنگ اوکراین باشد، واکاوی روانی انسان در برابر بحران است. فیلمی ضدجنگ، اما بدون شعار. اثری زیبا، اما نه برای لذت دیداری؛ بلکه برای اندیشیدن. این مستند با فرم خلاقانه، نگاه اخلاق‌محور و دغدغه‌های انسانی‌اش، جایگاهی ویژه در میان آثار مستند ضدجنگ به دست آورده و تأکیدی است بر اینکه گاهی هنر تنها راهِ مقاومت در برابر فراموشی و بی‌تفاوتی است.


منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند