فیلم «من فقط در طوفان آرام می‌گیرم» ساخته پدرو پینیو، اثری پرشکوه و پُرتأمل از سینمای پرتغال است که با روایتی چندلایه و نزدیک به چهار ساعت، مخاطب را به تأملی عمیق درباره استعمار، توسعه‌گرایی و بحران هویت در جوامع آفریقایی دعوت می‌کند؛ فیلمی که با صبر و توجه، به تجربه‌ای فراتر از سینما بدل می‌شود.

چارسو پرس سینما گاهی از مرز سرگرمی عبور می‌کند و بدل به بستری می‌شود برای طرح پرسش‌های فلسفی، تاریخی و اجتماعی. پدرو پینیو، فیلمساز پرتغالی‌تبار مقیم برزیل، در جدیدترین اثر خود با عنوان «من فقط در طوفان آرام می‌گیرم» (I Only Rest in the Storm) دست به خلق چنین تجربه‌ای زده است. این فیلم که برای اولین بار در جشنواره کن ۲۰۲۴ به نمایش درآمد، مخاطب را با ترکیبی از درام شخصیت‌محور، روایت اپیزودیک، مواجهه فرهنگی و نقد استعمار نوین روبه‌رو می‌کند.


پینیو، با نگاهی انتقادی و ساختارشکن، مسیر شخصیت اصلی را بهانه‌ای می‌داند برای مرور تاریخ پیچیده روابط استعماری میان اروپا و آفریقا و بررسی چالش‌های اخلاقی و سیاسی مرتبط با مفهوم «پیشرفت» از نگاه جهان غرب.


راویِ منفعلِ استعمار و توهم خیرخواهی غربی

فیلم داستان سرجیو کوراجم (با بازی سرجیو کوراجم) را دنبال می‌کند، مهندسی پرتغالی که برای بررسی امکان اجرای پروژه احداث جاده‌ای در گینه بیسائو به این کشور آفریقایی سفر می‌کند. در ظاهر، مأموریت او فنی و بی‌طرفانه است، اما در عمل، سفری است به قلب تناقضات تاریخی، فرهنگی و شخصی.


از همان ابتدا مشخص است که سرجیو نه یک قهرمان است و نه حتی شخصیتی تصمیم‌گیر. او بیشتر یک راوی منفعل است؛ مردی که به جای دخالت، تماشا می‌کند. فیلم هوشمندانه از این بی‌عملی برای نشان دادن بحران اخلاقی جهان استعمارگر استفاده می‌کند. سرجیو نماینده همان نیت‌های «خیر» اروپایی است که در قالب NGOها، پروژه‌های عمرانی یا مأموریت‌های توسعه‌ای ظاهر می‌شوند اما عملاً بازتولید همان ساختارهای سلطه تاریخی هستند.


اینجا بخوانید: معرفی، نقد و بررسی فیلم‌های خارجی


مواجهه با شخصیت‌هایی که مقاومت می‌کنند

در مسیر روایت، شخصیت‌هایی به فیلم اضافه می‌شوند که یکی پس از دیگری با سرجیو برخوردی انتقادی دارند. یکی از تأثیرگذارترین آن‌ها یک کارگر جنسی است که در صحنه‌ای کلیدی، سرجیو را به ریاکاری و تظاهر به مهربانی متهم می‌کند. دیالوگ او مبنی بر اینکه «از مردان خوب بیزارم» هسته اخلاقی فیلم را نمایندگی می‌کند: طعنه به خیرخواهی‌های استعماری و نگاه از بالا به پایین غربی.


دیارا، زن باردار مستقل و کاریزماتیک (با بازی کلئو دیارا)، و گی (با بازی جاناتان گی‌یرم)، شخصیت غیر باینری برزیلی که برای کشف هویت نژادی خود به آفریقا آمده، دو نقطه عطف مهم در روایت هستند. دیارا نماد زنانی است که در بطن جامعه سنتی آفریقا حضور دارند و از استقلال فکری و اقتصادی برخوردارند، درحالی‌که گی نماینده نسلی است که نه‌تنها با گذشته استعماری کشورش، بلکه با هویت جنسیتی و فرهنگی خود نیز درگیر است.


ساختار اپیزودیک و زبانی تجربی

پینیو از ساختار کلاسیک فاصله می‌گیرد و فیلم را به مجموعه‌ای از وینیت‌های مستقل، دیالوگ‌های رو در رو، روایت مستقیم به دوربین و حتی لحظات مستندگونه تبدیل می‌کند. فیلم با صحنه‌هایی طولانی، گاهی حتی کسل‌کننده، حوصله مخاطب را آزمایش می‌کند اما این حوصله را با ژرف‌نگری تاریخی، شخصیت‌پردازی غیرقابل پیش‌بینی و فرم روایی جسورانه جبران می‌کند.


در بعضی سکانس‌ها شخصیت‌هایی که اصلاً در روایت نقشی ندارند، مستقیماً با دوربین صحبت می‌کنند و تاریخچه‌ای از استعمار پرتغال در گینه بیسائو را ارائه می‌دهند. این شیوه ممکن است خشک یا آموزشی به نظر برسد، اما فیلم‌ساز از آن به عنوان ابزار تأکید بر فراموشی تاریخی و مسئولیت فردی بهره می‌برد.


بیشتر بخوانید: اخبار و مطالب سینمای جهان


تنش میان فرم و محتوا

«من فقط در طوفان آرام می‌گیرم» با ساختار غیرمتعارف و روایت نامتمرکزش، بی‌شک فیلمی برای تماشای دسته‌جمعی با پاپ‌کورن نیست. بلکه اثری است که باید درباره‌اش بحث کرد، نوشته و تأمل کرد. همان‌طور که سرجیو در پایان هیچ پاسخی نمی‌دهد و نه رابطه‌ای را آغاز می‌کند و نه تغییری اساسی می‌آورد، فیلم هم از نتیجه‌گیری نهایی خودداری می‌کند. این ابهام آگاهانه نقطه قوت فیلم است، اگرچه برای مخاطبی که به پایان‌های قطعی عادت دارد، می‌تواند آزاردهنده باشد.


فیلم «من فقط در طوفان آرام می‌گیرم» از جمله آثاری است که تماشای آن تجربه‌ای فکری، اخلاقی و زیباشناختی است. این فیلم در دورانی که بسیاری از محصولات سینمایی به دنبال ساده‌سازی مفاهیم پیچیده هستند، از مخاطب می‌خواهد که صبور، دقیق و آماده‌ی مواجهه باشد.


پدرو پینیو با این اثر نشان می‌دهد که سینمای پرتغال و جهان جنوب، همچنان ظرفیت نقد و بازخوانی استعمار، توسعه‌گرایی و بحران معنا را دارند. این فیلم، با تمامی سختی‌ها و چالش‌هایش، گامی مهم در مسیر سینمای متعهد و اندیشمند معاصر است؛ فیلمی که اگرچه ممکن است به مذاق همه خوش نیاید، اما قطعاً بی‌تفاوت از کنارش نمی‌توان گذشت.


منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند