در جهانی که جنگ و خشونت همچنان بر سرنوشت انسانها سایه انداخته، فیلمهای ضدجنگ بهعنوان پژواک صدای صلحطلبی، مخاطبان را به تفکر و همدلی فرا میخوانند. در این گزارش، ۱۲ اثر شاخص ضدجنگ از تاریخ سینما را مرور کردهایم؛ فیلمهایی که نهتنها تحسین منتقدان را برانگیختهاند بلکه در دل تماشاگران نیز جای گرفتهاند.
چارسو پرس: جهانی به دور از جنگ و خشونت آرزو و خواسته بیشمار آدمهای روی کره زمین است، اینکه در دنیایی با رویکرد صلح و آرامش زندگی کنیم اگرچه با ذات سیاستمداران جنگطلب همخوانی ندارد، اما میلیونها آدم هر روز آن را با خود زمزمه و از صمیم قلب از خدا طلب میکنند. از آنجایی که تفکر ضد جنگ و صلحطلبانه در میان هنرمندان و سینماگران سراسر دنیا بازتاب گستردهای داشته، فیلمهایی با مضمون ضد جنگ در تاریخ سینمای جهان ثبت شده که بعد از گذشت سالها همچنان دیدنی و پرطرفدار هستند. در شرایط این روزهای ایران که کشورمان زیر سایه جنگ تحمیلی قرار گرفته، در این گزارش تلاش کردیم به مهمترین آثار سینمایی ضد جنگ قرن بیستم و قرن بیست و یکم پرداخته شود که علاوه بر کیفیت محتوا، نمرات بالایی از منتقدان و تماشاگران گرفتهاند. در میان این ۱۲ اثر، سه فیلم آن به کارگردانی استنلی کوبریک است که در هر کدام یک از آثارش، به جنگ از زوایای خاصی نگاه میکند.در این میان تنها فیلم «فهرست شیندلر»دارای امتیاز ۹ از سایت معتبر IMDb است.

۱- دیکتاتور بزرگ (The Great Dictator)
دیکتاتور بزرگ با کسب نمره ۸/۴ از IMDb محصول ۱۹۴۰ و تولید ایالت متحده امریکاست.دیکتاتور بزرگ به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی چارلی چاپلین است که خودِ وی نقش اصلی را در فیلم بر عهده دارد.این فیلم، نخستین اثر ناطق و تماما صداگذاری شده چاپلین بعد از ۱۳ سال است که به سینمای صامت پایان داد.ایده داستان زمانی به ذهن وی رسید که یکی از دوستانش به او گفت: «شباهت ظاهری به هیتلر دارد.» داستان فیلم در سالهای جنگ جهانی اول در مورد سربازی به نام چارلی است که پیش از ورود به ارتش، آرایشگر بوده، او بر اثر سقوط هواپیما حافظهاش را از دست میدهد و زمانی که چشم باز میکند خود را در یک آسایشگاه روانی میبیند و پس از مدتی که حاکمیت کشور به دست دیکتاتوری به نام آدونوید هینکل افتاده، از آنجا مرخص میشود.شهر خیالی فیلم به نام تومانیا در فقر و بیکاری به سر میبرد و مخالفان دیکتاتور به اردوگاههای کار اجباری فرستاده میشوند.خشم و خروش هینکل، دامن چارلی آرایشگر را نیز میگیرد و سربازان، مغازه سلمانیاش را خراب میکنند و چارلی را به یکی از اردوگاهها میفرستند.وی با تغییر قیافه از اردوگاه میگریزد و او را به اشتباه، هینکل میپندارند و چارلی از این فرصت استفاده میکند تا خطابهای در ستایش صلح و انسانیت ایراد کند، در پایان هینکل را به جای چارلی دستگیر میکنند. تولید این فیلم که از سال ۱۹۳۷ کلید خورد، زمانی بود که بسیاری از مردم، نازیسم را یک تهدید نمیدانستند.هنگام انتشار فیلم، هیتلر تماشای آن را در آلمان و همه کشورهای تحت اشغال نازیها ممنوع کرد.دیکتاتور بزرگ، نامزد ۵ جایزه اسکار شد که در هیچ کدام از این پنج شاخه نتواست اسکار را ببرد.

۲- راههای افتخار (Paths Of Glory)
راههای افتخار یکی از آثار ضدجنگ محسوب میشود که محصول ۱۹۵۷ و تولید ایالات متحده امریکاست.این فیلم با کسب نمره ۸/۴ از IMDb به کارگردانی استنلی کوبریک و با بازی کرک داگلاس است.نمایش این فیلم به خاطر ترسیم چهره منفی از ارتش فرانسه در این کشور ممنوع و همچنین به خاطر نگرش ضدنظامی از سوی ژنرال فرانسیسکو فرانکو ممنوع و پس از مرگش منتشر شد.در آلمان به خاطر حفظ روابط با فرانسه به مدت دو سال از نمایش فیلم نیز جلوگیری شد.راههای افتخار با نقدهای مثبت منتقدان روبهرو و نامزد دریافت جوایز بینالمللی متعددی شد.فیلم به سالهای جنگ جهانی اول (۱۹۱۶) میپردازد. ارتش آلمان بیرون از از دروازههای پاریس، مقابل نیروهای فرانسوی در سنگرهایشان در گل گیر کردهاند.فشار از سوی سیاستمداران بالا گرفته تا به هر ترتیب پیشرفتهایی در جبهه جنگ صورت بگیرد.آنچه در این اثر اتفاق میافتد، مربوط به عقبنشینی در سنگرهاست تا جایی که به دلیل نافرمانی، تیرباران صورت میگیرد.
بیشتر بخوانید: بهترین فیلمهای جنگی آمریکایی که باید ببینید

۳- دکتر استرنج لاو (Dr.Strange love)
دکتر استرنج لاو با کسب نمره ۸/۳ از سایت IMDb از آثار ضدجنگ در ژانر کمدی سیاه است.این فیلم به کارگردانی استنلی کوبریک محصول ۱۹۶۴ و تولید ایالات متحده امریکاست که پیرامون جنگ سرد تهدید هستهای رخ میدهد.دکتر استرنج لاو در ۴ رشته نامزد دریافت اسکار شد از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر مرد برای پیتر سلرز و بهترین فیلمنامه اقتباسی که در هیچ رشتهای، اسکار دریافت نکرد، اما در مراسم بفتا دو جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را از آن خود کرد.دکتر استرنج لاو یا چگونه یاد گرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم در مورد جک ریپر، ژنرال روانپریش ارتش و رییس یک پایگاه هوایی در امریکاست که در اقدامی خودسرانه، تهاجم هستهای علیه شوروی را به راه میاندازد و رییسجمهور و سیاستمداران امریکایی پس از آگاهی از این عمل با تجمع در اتاق فرماندهی جنگ ایالات متحده به دنبال راهی برای توقف این حملات میگردند.دیالوگ پایانی فیلم کاملا فیالبداهه است و یکی از بهترین پایانبندیهای سینما به شمار میرود و آن را به عنوان بهترین طنز سیاسی قرن توصیف کردهاند.اتاق جنگ پنتاگون در این فیلم مانند مهدکودکی است که در واقع هیچ رفتاری از روی تعقل انجام نمیدهد و کسی به فکر نجات جهان نیست.دکتر استرانج لاو به دوران پساجنگ جهانی دوم یا به اصطلاح جنگ سرد و طرز تفکر سیاستمداران زمان خود است.

۴- بیا و بنگر (Come And See)
این اثر در ژانر جنگی و درام به کارگردانی الم کلیموف است که به دوران اشتغال بلاروس به دست نیروهای آلمان نازی در طول جنگ جهانی دوم میپردازد.
این اثر ۱۳۰ دقیقهای از سایت IMDb، نمره ۸/۳ را دریافت کرده است.فیلم محصول ۱۹۸۵ و تولید شوروی است.بیا و بنگر در مورد وقایع بلاروس که نزدیک مرز لهستان است، میگذرد، در سال ۱۹۴۳ پسر نوجوانی تفنگی را از زیر خاک بیرون میآورد تا به پارتیزانهایی که به رهبری کوساچ در جنگل مخفی شدهاند، بپیوندد.نیروهای نازی به منطقه یورش میبرند و پارتیزانها عقب میکشند تا خود را برای یک ضدحمله آماده کنند.
راجر ایبرت، منتقد فقید سینما این فیلم را در فهرست آثار فوقالعاده قرار داده و درباره آن نوشته است: «یکی از ویرانگرترین فیلمها درباره هر چیزی است که در آن بازماندگان باید به مردگان حسادت کنند.»

۵- غلاف تمام فلزی (Full Metal Jacket)
غلاف تمام فلزیی کی از آثار جنگی ساخته استنلی کوبریک در سال ۱۹۸۷ است که با تحسین منتقدان روبهرو و نامزد جایزه اسکار برای بهترین فیلمنامه اقتباسی شد.غلاف تمام فلزی به نقد خشونت بیش از اندازه در تبدیل کردن جوانان عادی امریکایی به قاتلانی بیرحم و ماشین کشتار امریکا میپردازد.این فیلم نقدی بر جنگ به ویژه جنگ ویتنام دارد که یکی از بهترین آثار درباره به وجود آوردن معضلات روانی جنگ بر روح و روان سربازان است.
بیشتر بخوانید: ۲۷ فیلم جنگی برتر قرن بیست و یکم؛ از «دانکرک» تا «متفقین»

۶ -فهرست شیندلر (Schindler’s List)
فهرست شیندلر یک درام تاریخی امریکایی به کارگردانی و تهیهکنندگی استیون اسپیلبرگ و نویسندگی استیون زایلیان است.فیلم بر اساس رمان غیر داستانی به نام «کشتی شیندلر» است که توسط توماس کنیلی در سال ۱۹۸۲ منتشر شده است.داستان فیلم درباره اسکار شیندلر (لیام نیسون)، صنعتگر آلمانی است که در طول جنگ جهانی دوم بیش از یکهزار پناهنده عمدتا یهودی لهستانی را در به کارگیری آنها در کارخانههایش از هولوکاست نجات داد.این فیلم ۱۹۵ دقیقهای با هزینه ۲۲ میلیون دلار ساخته شد که در گیشه بالای ۳۲۲ میلیون دلار فروش داشت.فهرست شیندلر همچنین توسط بسیاری از رهبران کشورها دیده شد و برخی از آنها شخصا با استیون اسپیلبرگ ملاقات کردند. فیلم فوق با کسب امتیاز ۹ از سایت IMDb، در میان آثار ضد جنگی بالاترین نمره را دارد.

۷- زیرزمین (Undergry)
زیرزمین، برنده جایزه نخل طلای کن محصول ۱۹۹۵ و تولید فرانسه، آلمان، مجارستان، یوگسلاوی، بلغارستان و چک است.نام دیگر این فیلم، «دیگر روزی-روزگاری کشوری بود».این فیلم به کارگردانی امیر کوستوریتسا به دوران جنگ جهانی دوم پرداخته است.در این زمان در بلگراد، گروهی پارتیزان در زیرزمینی مخفی شدهاند و به کار ساخت و ساز اسلحه مشغولند.آنها روز و شبشان را در زیرزمین میگذرانند و هرگز از آن محل خارج نمیشوند.مارکو، دوستش را به زیرزمین میبرد تا از چنگ نازیها در امان باشد و هم او را از دختری که مورد علاقه دو تایشان است، دور کند.۲۰ سال بعد، مارکو در رژیم تیتو، منصبی سیاسی به دست آورده است و همچنان به پارتیزانها و دوستش میگوید جنگ ادامه دارد و با اخبار دروغ آنها را در زیرزمین برای اهداف خودش نگه میدارد.نمره فیلم از سایت IMDb، ۸ است.

۸- سرزمین هیچکس (No man’ s land)
سرزمین هیچکس، از آثار ضدجنگ در هزاره بیست و یکم با نمره ۷/۹ از سایت IMDb، به کارگردانی تاینویچ در ۹۸ دقیقه است.این فیلم محصول ۲۰۰۱، برنده برترین نمایش تصویری ویژه جشنواره کن، بهترین فیلم خارجی گلدنگلوب ۲۰۰۲ و برنده بهترین فیلم خارجی اسکار ۲۰۰۲ است.سرزمین هیچکس به رخدادهای دیوانهوار ِ برآمده از خودشیفتگی بیمارگونه قومی-نژادی منجر به فروپاشی یوگسلاوی سابق میپردازد و نشان میدهد چگونه آدمیانی که تا دیروز همکار و همسایه بودند و پدران و مادرانشان در برابر ارتش آلمان نازی همرزم بودهاند، به کشتار یکدیگر میپردازند.این اثر بیش از فروپاشی یک کشور و سرزمین به از دست رفتن اخلاق و انسانیت در گرداب خودشیفتگی بیمارگونه آدمیان، خودمداری و دیکتاتوری درونی میپردازد.

۹- پیانیست (The Pianist)
پیانیست، با کسب رتبه ۸/۵ از سایت IMDb، اثری در رابطه با هولوکاست در ژانر زندگینامه، جنگی و درام ساخته رومن پلانسکی محصول ۲۰۰۲ تولید انگلیس، آلمان، فرانسه و لهستان است.فیلم بر مبنای داستان واقعی زندگی نوازنده پیانو و یهودیتبار، ووادیسواف اشپیلمان در دوران جنگ جهانی دوم در لهستان و اشغال این کشور توسط آلمان است او با قلم خودش در کتاب پیانیست، در سال ۱۹۴۶، زندگینامهاش را نوشت.وی در آن دوران آثار موسیقی شوپن را در ایستگاه رادیویی ورشو مینواخت.پولانسکی از پیانیست، به عنوان مهمترین فیلم خود یاد کرده است، وی در دوران کودکی بمبارانهای ورشو را توسط نازیها تجربه کرده و مادرش را در همین بمبارانها از دست داده است.آدرین برودی در نقش این پیانیست با دریافت جایزه اسکار در ۲۹ سالگی، رکورد جوانترین بازیگری که جایزه نقش اول مرد را گرفت، زد و برای بازی در این فیلم، ۱۴ کیلو وزن کم کرد.برودی این جایزه را به ووادیسواف اشپیلمان تقدیم کرد.
پیانیست سه اسکار برای بهترین بازیگر نقش اصلی و بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه اقتباسی را دریافت کرد.
بیشتر بخوانید: رتبهبندی ۱۰ فیلم برتر جنگی تاریخ سینما

۱۰- گلهای جنگ (The Flowers Of War)
گلهای جنگ، محصول ۲۰۱۱، فیلمی چینی- هنگکنگی به کارگردانی ژانگ ییمو است.گلهای جنگ یک درام تاریخی و تخیلی از جنگ جهانی دوم درباره فجایع به بارآمده و یورش نظامیهای ژاپنی به نانجینگ در چین است.این فیلم اقتباسی از رمان «۱۳ گل نانجینگ» نوشته یان گلینگ است.کریستین بیل، بازیگر اصلی فیلم به شمار میرود.در سال ۱۹۳۷، شهر نانجینگ در اشغال نظامیان ژاپنی است .جان نیلر یک امریکایی متصدی کفن و دفن برای شرکت در مراسم درگذشت یک کشیش به صومعه این شهر میرود که دختران نوجوانِ دانشآموز در آن تحصیل میکنند، کمی بعد گروهی از زنان فاحشه نیز به آن صومعه پناه میبرند.یکی از آنها که انگلیسی میداند از جان درخواست میکند با توجه به اینکه ژاپنیها به امریکایی حمله نمیکنند به فرار آنها از نانجینگ کمک کند.

۱۱- نارنگیها (Tangerines)
نارنگیها، به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی زازا اوروشادزه محصول ۲۰۱۳ و تولید استونی و گرجستان است.این فیلم از سایت نمره IMDb، 1/8دریافت کرده است.نارنگیها به نزاع آبخازیا در سال ۱۹۹۲ میپردازد.داستان فیلم در یکی از مناطق روستایی در آبخازیا (گرجستان) در بحبوحه جنگ 93-1992 اتفاق میافتد، جایی که کشاورزان استونیایی برای پرورش باغهای نارنگی سکنی گزیدهاند.با شروع جنگ اکثر استونیها ساکن در منطقه به سرزمین خود بازگشتهاند، اما دو نفر از آنها ایو و مارگوس در روستا باقی ماندهاند تا نارنگیهای فصل را برداشت کنند، اما در هنگام برداشت محصول خود با تبادل آتش بین دو گروه کوچک از سربازان روبهرو میشوند و تنها دو نفر از آنها زنده میمانند و به شدت زخمی میشوند، یکی چچنی و دیگری گرجی، اما دو کشاورز استونیایی از آن دو مراقبت میکنند .هر دو سرباز قسم خوردهاند بعد از بهبودی یکدیگر را بکشند، اما کشاورزان از آنها ضمانت میگیرند که مادامی که زیر سقف منزل وی هستند هیچ خونریزی و انتقامی نباید راه بیندازند.آن دو بعد از بهبود یافتنشان به تدریج چهرههای انساندوستانهای از خود نشان میدهند و به این نتیجه میرسند که انسانیت را میتوان در زخمها و رنجهای طرف مقابل پیدا کنند.

۱۲-در جبهه غرب، خبری نیست (All Quiet On The Western Front)
در جبهه غرب، خبری نیست اثری حماسی و ضد جنگ آلمانی است که بر اساس رمانی به همین نام اثر اریش ماریا مارک در سال ۱۹۲۹، اقتباس شده است.کارگردانی این فیلم بر عهده ادوارد برگ، محصول ۲۰۲۲ و تولید آلمان است.داستان در طول جنگ جهانی اول اتفاق میافتد و زندگی یک سرباز جوان آلمانی ایدئالیست را روایت میکند که پس از ثبتنام در ارتش آلمان با دوستانش، خود را در معرض واقعیتهای جنگ میبیند و امیدهای اولیهاش برای تبدیل شدن به یک قهرمان، در تلاش برای زنده ماندن از جنگ از بین میرود.یک خط داستان موازی هم در فیلم اضافه شده که در کتاب نیست و آن مذاکرات آتشبس ۱۱ نوامبر برای پایان دادن به روند جنگ است. «در جبهه غرب، خبری نیست» از نظر بصری، بسیار چشمگیر است و اقتباسی در ساختن مرثیهای خاص برای مردانی است که به خانه بازگشتهاند .فیلم برنده اسکار بهترین فیلم بینالملل، بهترین فیلمبرداری، بهترین موسیقی فیلم و بهترین طراحی صحنه شده است.
منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: فرزانه متین
https://teater.ir/news/71719