نقد فیلم آواتار: آتش و خاکستر نشان می‌دهد سومین قسمت از مجموعه جیمز کامرون، اگرچه از نظر داستانی قابل قبول و از نظر اکشن چشمگیر است، اما دیگر آن حس شگفتی بصری بی‌همتای قسمت اول را تکرار نمی‌کند.

چارسو پرس: جیمز کامرون بیش از شانزده سال است که هیجان پیرامون مجموعه آواتار را زنده نگه داشته است. هر بار که قسمت جدیدی از این مجموعه اکران می‌شود، تماشاگران صرفاً به دیدن یک فیلم نمی‌روند؛ بلکه انتظار تجربه‌ای حسی، فراواقعی و غرق‌کننده را می‌کشند. اما پرسش اصلی اینجاست: آیا سومین سفر به دنیای پاندورا هنوز می‌تواند همان شوک و تازگی گذشته را ایجاد کند؟

میراث قسمت‌های پیشین آواتار

نخستین فیلم آواتار در سال ۱۳۸۸، با جهانی درخشان و خیال‌انگیز، مخاطبان را به جنگل‌های فرازمینی و صخره‌های معلق پاندورا برد و این وعده را داد که سینما وارد آینده‌ای تازه شده است. اما زمانی که قسمت دوم با عنوان راه آب در سال ۱۴۰۱ اکران شد، آن وعده اولیه تا حدی رنگ باخته بود. انقلاب سه‌بعدی هالیوود فروکش کرده بود، با این حال سکانس‌های زیرآبی فیلم، تجربه‌ای مسحورکننده و نزدیک به واقعیت مجازی را رقم زد؛ هرچند دلبستگی احساسی به سرنوشت پاندورا و ساکنان آبی‌رنگش دیگر به سادگی گذشته نبود.

جایگاه آواتار: آتش و خاکستر در مجموعه

فیلم آواتار: آتش و خاکستر تنها سه سال پس از قسمت دوم عرضه شده و با توجه به تجربه‌های قبلی، کار سخت‌تری برای شگفت‌زده کردن مخاطب دارد. این فیلم، با وجود پیشرفت‌های فنی چشمگیر، دیگر حس بی‌سابقه بودن بصری را منتقل نمی‌کند. با این حال، از نظر ساختار داستانی و انسجام روایی، فیلمی جسورتر و منظم‌تر از قسمت قبل است و لحظات شگفت‌انگیز خاص خود را دارد.

جلوه‌های بصری و اکشن

در این قسمت، جلوه‌های سه‌بعدی با خودنمایی کمتری ارائه می‌شوند. صحنه‌های آتشین فراوان‌اند، اما تأثیر بصری آن‌ها به اندازه دنیای زیرآب قسمت قبل نیست. اوج تجربه غوطه‌ورکننده فیلم، در سکانس‌های اکشن رقم می‌خورد؛ جایی که جیک سالی و متحدانش با موجودات پرنده، در میان سازه‌های صنعتی یک پایگاه نظامی می‌جنگند.


جیمز کامرون همچنان استاد خلق صحنه‌های اکشن عظیم با جزئیات دقیق است. این سکانس‌ها ترکیبی از عظمت حماسی و واقع‌گرایی نفس‌گیر دارند و حس نبردی وجودی و بی‌وقفه را منتقل می‌کنند، بدون آنکه مصنوعی یا صحنه‌پردازی‌شده به نظر برسند.

نگاه فیلم به فناوری و بازیگری

کامرون بارها مخالفت خود را با استفاده از هوش مصنوعی اعلام کرده و تأکید داشته که تمام شخصیت‌های فیلم حاصل بازی واقعی بازیگران هستند. با این حال، مجموعه آواتار بیش از هر فرنچایز دیگری، آینده‌ای را ترسیم می‌کند که در آن بازیگری انسانی و فناوری دیجیتال در هم تنیده می‌شوند.


با وجود این ترکیب، شخصیت‌ها و چهره بازیگران همچنان هویت انسانی خود را حفظ کرده‌اند. داستان و شخصیت‌پردازی فیلم قابل قبول است، هرچند نکته قابل تأمل اینجاست که در دنیای پاندورا، بازیگری مانند سم ورثینگتون می‌تواند هم‌سطح دیگر بازیگران به نظر برسد.


نقد فیلم‌های خارجی


روایت داستان و شخصیت‌ها

جیک سالی در این قسمت چهره‌ای خشمگین‌تر دارد. مرگ پسر بزرگش در پایان قسمت قبل، او را به سوی انتقام سوق داده است؛ مسیری که با آموزه‌های ناوی‌ها در تضاد است. او حتی به مسلح‌کردن قبیله خود با سلاح‌های مدرن روی می‌آورد؛ تصمیمی که یادآور استفاده قبایل بومی از تفنگ در وسترن‌های کلاسیک است.


داستان یک سال پس از استقرار جیک و نیتیری در کنار قبیله متکایینا آغاز می‌شود. غم و اندوه لوآک، برادر پسر از‌دست‌رفته، نقطه ورود احساسی مخاطب به روایت است.

محور اصلی درگیری

درگیری اصلی حول محور اسپایدر، فرزند انسانی و پذیرفته‌شده جیک و نیتیری شکل می‌گیرد. نیتیری که با بازی پرتنش زویی سالدانا جان گرفته، او را خطری برای خانواده می‌داند. هنگامی که اسپایدر در جنگل گرفتار می‌شود و به شکلی عجیب بدون ماسک قادر به تنفس می‌شود، این اتفاق به نقطه عطف داستان بدل می‌گردد.


اگر دشمنان بتوانند راز این تغییر را کشف کنند، راه برای هجوم گسترده انسان‌ها به پاندورا و نابودی آن هموار خواهد شد.

ریتم داستان و عناصر تازه

جیمز کامرون همچنان در روایت‌گری پرانرژی است و به‌خوبی می‌داند چه زمانی داستان را با حمله موجودات عظیم، پرش شخصیت‌ها میان صخره‌های معلق یا معرفی یک قبیله جدید متحول کند. قبیله تازه‌وارد، ساکنان آتشفشان با پوستی خاکستری‌رنگ هستند که رهبری آن‌ها را شخصیتی مرموز و جادوگونه بر عهده دارد؛ شخصیتی که هم تهدیدآمیز است و هم تا حدی اغراق‌آمیز.


به گزراش چارسو پریس: فیلم آواتار: آتش و خاکستر شاید دیگر آن تجربه بصری بی‌همتا و تکرارنشدنی را ارائه ندهد، اما هنوز مجموعه‌ای زنده و پرقدرت است. اکشن خیره‌کننده، دنیاسازی گسترده و روایت منسجم‌تر، این قسمت را به اثری بهتر از قسمت دوم تبدیل کرده‌اند. با این حال، خطر تکرار و عادت‌پذیری در کمین این مجموعه است؛ خطری که هنوز به نقطه نهایی نرسیده، اما نشانه‌هایش دیده می‌شود.


سوالات متداول

فیلم آواتار: آتش و خاکستر درباره چیست؟

این فیلم ادامه داستان جیک سالی و خانواده‌اش در سیاره پاندورا است و بر خشم، انتقام و تهدید جدید انسان‌ها تمرکز دارد.


آیا آواتار: آتش و خاکستر از قسمت دوم بهتر است؟

از نظر انسجام داستانی و جسارت روایی، بسیاری آن را بهتر از قسمت دوم می‌دانند، هرچند شگفتی بصری آن کمتر است.


نقطه قوت اصلی فیلم چیست؟

صحنه‌های اکشن عظیم، طراحی نبردها و مهارت جیمز کامرون در خلق لحظات حماسی، مهم‌ترین نقاط قوت فیلم هستند.


آیا فیلم همچنان بر جلوه‌های ویژه متکی است؟

بله، اما تمرکز بیشتری بر روایت و شخصیت‌ها دیده می‌شود و جلوه‌های ویژه با نمایش اغراق‌آمیز کمتری ارائه شده‌اند.


آینده مجموعه آواتار چگونه به نظر می‌رسد؟

اگرچه نشانه‌هایی از تکرار دیده می‌شود، اما این مجموعه هنوز ظرفیت ادامه و خلق تجربه‌های تازه را دارد.


منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند