مریلا زارعی در گفتگویی مفصل با برنامه «رو ب رو» دهه اول فعالیت خود در سینما را مرور کرد و خاطراتی جذاب از آثاری گفت که خیلی ها با آنها خاطره دارند.
از سال۱۹۸۲ در وین کنسرت اجرا کردم و از سال۱۹۸۸ یک گروه موسیقی به نام «آنسامبل وین» را تشکیل دادم و ۱۰سال بعد گروه «آنسامبل وین ۲۰۱۰» را راه انداختم. میخواستم به آنچه اعتقاد داشتم برسم. استاد اتریشی میگفت باید طوری آهنگ بسازی که هر نت را با خونت امضا کنی. این حرفها برایم الهامبخش بود. وقتی در سال ۱۹۹۰تمرین جان کیج، موسیقیدان و نظریهپرداز بزرگ آمریکایی را در وین دیدم همه نتهایی که نوشته بودم را دور ریختم و موسیقی را از اول شروع کردم. من عاشق کاری بودم که انجام میدادم و تشنه یادگیری بودم.
گاهی در فیلمهایی که ساخته میشود میبینم که دیالوگهای فیلمهای خارجی به آنها راه پیدا کرده. دیگر کسی مانند علی حاتمی، ناصر تقوایی، مسعود کیمیایی، داوود میرباقری و عباس کیارستمی دیالوگ نمینویسد. در موسیقی هم همین وضعیت است. جز هنرمندانی که ریشه در فرهنگ و داشتههای ارزشمند تاریخمان دارند، بقیه چه نقشی دارند؟ همه اینها از نادانی است.
یک تهیهکننده سینما گفت: پس از چهل سال فعالیت در سینمای ایران به این نتیجه رسیدهام که نباید به اظهارنظرهای بسیاری از مدیران توجه کرد، زیرا سرنوشت سینمای ایران برای آنان اهمیتی ندارد و فقط برای خوشایند مدیران بالادستی اظهار نظر و اقدام میکنند.
بازيگراني در ايران هستند كه اعتقاد دارند به شيوه استانيسلاوسكي و برشت و استانيفسكي كار ميكنند و بايد بگويم كه تمام اين صحبتها معطوف به تئوري است، بازيگري عمل است نه تئوري. اصلا بازيگري كه روي صحنه فكر بكند، بازيگر نيست.
وقتي سراغ چنين سوژهاي ميرويم همه ميدانيم با چه محدوديتهايي قرار است داستان را روايت كنيم. خانوادهاي كه به خاطر مسائل سياسي بنيانش مورد هدف قرار گرفته و نزاعهاي سياسي شكاف در خانواده به وجود آورده است. در جامعه ما از اين نكته حرف زدن آسان نيست. اگر دستم بازتر بود قطعا بعضي ايهامها كه ممكن است در اثر وجود داشته باشد، وجود نميداشت. ساخت اين فيلم در چنين شرايطي بسيار سخت بود به همين دليل به اين روايت تن داديم.
یک تصور اشتباه در سینمای ایران وجود دارد که فیلمسازی را مولف خطاب کنیم که فیلمنامه اثرش را خودش نوشته باشد. درحالیکه از نظر من فیلمساز مولف فردی است که دارای جهانبینی و ایدئولوژی پیشرویی بوده و بر اساس آن، موضوعی چه بسا تکراری را از فیلتر جهانبینی خود رد کند و آن را موثر و عمیق روایت کند. به نظر من نمیشود نگاه یک کارگردان در سینمای مولف به تمام سکانسها به گونهای یکسان و تکنسینوار باشد.
کورش جاهد معتقد است در سینمای ایران فیلمهایی با شاخصههای دوران پستمدرن نداریم و تنها فیلمی که در این زمینه از سینمای ایران پیدا کرده است و درباره آن نوشته، فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی است.
تهیهکننده «کارت پرواز» از جریانی میگوید که سینمای ایران را تغییر داده و از سینمای اجتماعی جز آنچه میخواهد اثری باقی نگذاشته و نخواهد گذاشت.
پیام دهکردی از چرایی و چگونگی پذیرش نقش مایکل هاشمیان در سریالگاندو و بازی در نمایش جنایات و مکافات همینطور وضعیت این روزهای تلویزیون و تئاتر میگوید.
شیوا مقانلو مترجم «جذابیت پنهان بونوئل» ترجمه این کتاب را یک تلنگر و یادآوری برای مخاطبان جوانتر میداند که سرنخ را بگیرند و بدانند در فهم سوررئالیسم از کجا شروع کنند و به کدام سمت بروند.
نغمه ثمینی میگوید: مهمترین بخش «جنگها و بدنها»، آن بخشی است که از جنگ میگوید. چون آن حقیقیترین و صادقانهترین بخش کتاب است و یک مولف در میان صدها آدمی که روی زمین زندگی میکند ترس خودش را از یک جنگ قریبالوقوع و محتمل بیان میکند.
محمدحسین مهدویان در گفتوگویی که با روزنامه همشهری انجام داده به بهانه تولد مسعود کیمیایی از سینمای این کارگردان موج نوی سینمای ایران گفته است.
«وقتی از فرانسه برگشتم مهدی هاشمی مرا به بهرام بیضایی معرفی کرد. فکر میکردم او در مقایسه با ایدهآلهای من، آدم بزرگی نیست، به همین علت گفتم دوست ندارم با یک آدم معمولی کارم را شروع کنم. بعد از آن بارها گفتم فکر میکردم «مرگ یزدگرد» ضعیفترین کار رزومه من خواهد بود اما الان بعد از ۴۰ سال درخشانترین کار من است. جالب این است که آن را با اکراه قبول کرده بودم و اگر اصرار مهدی هاشمی نبود احتمالاً در آن بازی نمیکردم.»
حسنينسب: يكي از مهمترين دلايل فراز و فرود كيفيت فيلمها به اين مربوط ميشود كه فيلمها در ذهن كيميايي يك شكل و اندازهاي دارند و در مسير توليد يك شكل ديگر به خودشان ميگيرند. او بسيار آدم آسيبپذيري است و حتي عوامل پشت صحنه هم ميتوانند روي ذهن و خروجي كارش تاثير جدي بگذارند. گاهي افزوده شدن سكانسها و كاراكترهايي به دلايل غيرسينمايي لطمه ميزند، زماني فيلمي به خاطر تغيير مسير قصه يا روحيه واكنشي كيميايي آسيب ميبيند.
چهار، پنج ماه قبل شرایط بسیار دشوار بود. ما از طرحی صحبت میکردیم که هیچکس ذهنیت دقیقی از چگونگی آن نداشت و طبیعی است طرحی که هنوز آزمایشش را پس نداده نمیتواند آدمهای بیشتری را درگیر کند. اما میخواهم این را بگویم که من بههیچوجه کار خیریه انجام نمیدهم. اساسا قصد من فقط کار فرهنگی است. قرار نیست از نابینایان پولی گرفته شود. سوینا درواقع ترویج یک اتفاق فرهنگی است.
کارگردان فیلم «سرکوب» با تاکید بر اینکه اکران عمومی را بر نمایش همراه با حذفیات فیلمش در جشنواره فجر ترجیح داده، میگوید، این فیلم تلنگری است تا حواسمان باشد که خانوادهها ممکن است چه آسیبهایی از نزاعهای سیاسی بخورند.
امرالله احمدجو میگوید از ۳۰ سال پیش که با داوود میرباقری آشنا شدم، او قصد داشت سریالی درباره سلمان فارسی بسازد. میگوید به او گفتم شدنی نیست یا خوب از آب در نمیآید چون در زندگی سلمان فارسی، جزئیات تاریخی چندانی وجود ندارد و این قصه دراماتیک نمیشود. اما داوود آنقدر ایستادگی و پایداری کرد که بالاخره توانست این پروژه را جلوی دوربین ببرد. پروژهای که احمدجو میگوید یک روز به داوود میرباقری گفتم برای سریالشدن مناسب نیست، اما امروز به گفته مرتضی میرباقری، معاون سیما در رسانه ملی، «بزرگترین طرح ساخت سریال در جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود
مردم ایران وقتی به مشکلی برمیخورند فورا میگویند دولت مقصر است. تو حاضر نیستی سر چراغ قرمز به بغل دستیات راه بدهی. اما درباره تساهل و تسامح در کشور حرف میزنی؟ همیشه عادت کردهایم از بالا چیزی به ما تزریق شود. اما ارشاد هم عادت کرده همیشه از خودش رفع مسئولیت کند. استعلام سرمایهگذار برای نهادهای امنیتی کار سختی نیست. وقتی شما میخواهید مثلا در حراج تهران شرکت کنید، از چند روز قبل که فرم را پر میکنید از شما حساب بانکی میخواهد که اهلیت اینکه در این معامله باشید را دارید یا نه. چرا ارشاد از من نمیپرسد تو که میخواهی وارد ساخت یک سریال شوی، این اهلیت را داری که سرمایهاش را جمع کنی؟ مهمترین موضوع اهلیت است.
وقتي مناسبات اجتماعي غلط است و شغلي و درآمدي كه پدر دارد و چرخهاي كه پدر در آن زندگي ميكند درست تعريف نشده است چه ميتواند بكند؟ يكي از عوامل اين چرخه معيوب به حقوقي است كه پدر خانواده ميگيرد كه با يكميليون و دويست تومان خانواده بزرگي را بچرخاند كه نميتواند. اين بلايي است كه اكثر خانوادهها با آن درگير هستند.
روند تولید فیلم و ورود تهیهکنندگان و سرمایهگذاران غیرمتخصص تولید را در سینمای ایران برای کارگردانهای فیلم اول بسیار سخت کرده است