آنچه این روزها درباره ساعدی خبرساز شده، نه یک واقعه بلکه محصول یک روند استبدادی مبتذل است.
علی رفیعی که مدتی است قصد دارد فیلم «مردی که مادرم عاشقش بود» را بسازد، تاکید کرد هیچ مشکلی با گروه تهیهکننده و تولید این فیلم ندارد
مرضیه برومند، کارگردان سینما و تلویزیون هفته گذشته در اعتراض به وضعیت تئاتر گفت: «متاسفم بودجه تئاتر مملکت، نصف پشت قباله فلان خانم بازیگر است که زن یک مرد سیاسی شده است! تا امید اهالی تئاتر ته نکشیده است، فکری کنید! این چه بودجهای است برای تئاتر مملکت؟! باید خجالت بکشند، ۱۱ میلیارد تومان بودجه یک آپارتمان یک کمی خوب است!»
یاسر خاسب معتقد است نمایش ˝هوموریباس˝ تلنگری است به انسان معاصر که در آن سعی میشود پیوندی میان انسان امروزی با گذشتگان خود و حتی انسان نخستین ایجاد کند.
مدیران طی این 35 سال به دانش و تخصص اهمیت ندادند و به سلایق سیاسی وابسته بودند/ در گذشته مراکز تئاتر دانشگاهی در تمام طول سال فعالیت میکرد اما امروز حتی بازسازی مرکز تئاتر مولوی هم برنامه ندارد/ عباس جوانمرد، نصرت پرتوی، بهرام بیضایی، اکبر رادی، جمشید لایق، رضا کرم رضایی از دل تئاتر دولتی آمدند.
نویسنده و کارگردان نمایش «نویسنده مرده است» با اشاره به اینکه در نگارش این اثر نمایشی از خاطرات دوران نوجوانی اش و عشقی که به سینما داشته، وام گرفته است از لزوم شناساندن تئاتر ایران به غربی ها با اجرای عمومی نمایش در کشورهای اروپایی سخن گفت.
مدیر اداره کل هنرهای نمایشی - بعد از شش ماه که از حضورش در این سمت میگذرد، برای اولین بار در یک نشست خبری، پاسخگوی خبرنگاران شد؛ او در پاسخ به بسیاری از پرسشها میگفت: این موضوع را برای سال 94 برنامهریزی کردهایم.
برای هر بازیگری وقتی پیشنهاد کار میشود اولین نکته برای انتخابکردن، خود متن است و آن نقشی که باید بازی کند که آن سکوی پرتاب و در واقع انگیزه آمدن به سمتوسوی یک کار را تعیین میکند. من خودم پیش از انقلاب یکی از متنهای جناب رادی را کار کرده بودم.
مکتب تئاتر کمدی اصفهان که مولد بزرگانی مانند رضا ارحام صدر و ناصر فرهمند و نصرالله وحدت بوده است در این زمانه حال و روز خوبی ندارد. اکبر دباغیان از پیشکسوتان تئاتر اصفهان معتقد است اگر حمایت مسوولان به سمت تئاتر نیاید، تئاتر کمدی اصفهان به تاریخ میپیوندد و اکنون آنچه در زمینه تئاتر کمدی و طنز در اصفهان اجرا میشود کارهای لوده بازی است نه تئاتر.
کارگردان نمایش «ردپای صورتی» گفت: تصویری که من ارائه میکنم در انیمیشن مشهود نیست؛ این خوانش من است. کاری که در انیمیشن پلنگ صورتی شکل میگیرد سادهسازی روابط انسانی است. این سادگی در تئاتر برای من قابل استفاده بوده است.
مهران احمدی میگوید کار تئاتر مثل بدن سازی قبل از شرکت در یک تورنمنت سنگین فوتبال است، چرا که آدم را آماده میکند تا در مسابقاتی سخت مثل جام جهانی شرکت کند.
ایوب آقاخانی که بزودی با اجرای دوباره نمایش «نویسنده مرده است» به صحنه میرود از دلایل حضورش در اجرای این نمایش گفت و دلایل خود را برای عدم حضورش در نمایش «فاوست» توضیح داد.
رئیس انجمن هنرهای نمایشی ایران درباره ورود سایتهای خصوصی و فروش بلیت نمایشهای تئاتر شهر از طریق این سامانهها تأکید کرد که سایتهای فروش بلیت در جذب تماشاگر مؤثر نیستند و تنها کیفیت یک اثر است که باعث فروش بلیت و جذب مخاطب میشود.
هادی مرزبان، کارگردان صاحب سبک تئاتر معتقد است؛ متنهای اکبر رادی مانند نقشهای مینیاتوری است که کلمات با دقت کنار هم چیده شدهاند و کوچکترین جابه جایی یا کم و زیاد شدن را برنمیتابد. درست شبیه به نظم و شعر.
امیررضا کوهستانی احتمالا یکی از نوادگان سعدی است نه به خاطر شجرهنامه و شناسنامه و این جور چیزها، چون او با وجود جوانیاش، جهانگردترین هنرمند تئاتر ماست.
«ليلي و مجنون» در دوره انتقال دولت از احمدينژاد به آقاي روحاني روي صحنه رفت. بنابراين ما نمايش را در بيپناهي مطلق اجرا كرديم و امروز هم كه نسخه اصلي اپراي «سعدي» نوشته شده همچنان نميدانم كمكي ميشود يا خير ولي اميدوارم نيروي زاينده موجب گشوده شدن راهها شود.
امیر حسین حریری، جوانی که چندی پیش به عنوان مدیر تالار «مولوی» حکم گرفت از حاشیههای انتخابش در این سمت انتقاد کرد و با تاکید بر اینکه مدیری تحمیلی نبوده است، گفت: از گوشه خیابان نیامدهام که مدیر تالار «مولوی» بشوم.
رضا ثروتی، نویسنده، کارگردان و دراماتورژ تئاتر معتقد است؛ کارگردانهای تئاتر در ایران میبایست پوست کرگدن داشته باشند و بالهای ماهی که روح سیالشان به هرکجا که خواست پر بکشد.
نمایش ˝دو لیتر در دو لیتر صلح˝ ببه نویسندگی و کارگردانی حمید آذرنگ این روزها در تالار شمس اکو به روی صحنه است؛ نمایشی که موضوع جنگ و صلح را در فضایی فانتزی به نمایش گذاشته است.
در دو فيلم سينمايي به عنوان بازيگردان حضور يافتم و شيوه مورد علاقهام را در اين دو كار محك زدم. در طول اين دو كار با بازيگران بزرگي همكاري داشتم و متوجه شدم كه تمرينهاي مورد نظرم موثر هستند، پس از اين تجارب از طرف چند كلاس بازيگري به من پيشنهاد شد كه آموزش بدهم.
مهناز دلیرفر زنی است که تنها دو سال در کنار عباس دوران زندگی کرد. اما خاطره آن دو سال، عشقی است که سالهاست در یک گور خالی در کنار پسری که یادگار آن زندگی است جریان داشته است. الهام کردا در نمایش همهوایی این عشق را در شخصیت این زن به نمایش میگذارد. بازیای که تحسین خود خانم دلیرفر را هم به همراه داشت.