آنچه این روزها درباره ساعدی خبرساز شده، نه یک واقعه بلکه محصول یک روند استبدادی مبتذل است.
به جرات میتوانم بگویم که امید، اولین جشنواره خصوصی تئاتر است.
فرهاد آییش این روزها مشغول بازی در نمایش«سقراط» نوشته و کار نمایش«سقراط» است. او در این نمایش نقش «سقراط» را بازی میکند؛ فیلسوفی که گرچه فیلسوف مورد علاقه او نیست اما در میان فیلسوفان آن دوره یونان،«سقراط» را بیش از دیگران دوست دارد.
پژمان جمشیدی معتقد است که تئاتر بازی کردن حق همه است همانطور که کسی را نمیتوان از فوتبال بازی کردن منع کرد.
ببینید، تا زمانی که مدیران و مسئولان به این نتیجه نرسند که عکاسی تئاتر جزیی از تئاتر است، هیچ کاری نمیشود کرد. مثلاً ما در هیچ کدام از جشنوارههای تئاتری که در اصفهان برگزار میشود بخشی به نام عکس نداریم.
حميد پورآذري، كارگردان تئاتر طي چهار سال نمايشهايي همچون «مهاجران»، «شازده كوچولو»، «هرچي دلت بخواد»، «هملت به روايت بايرام»، «ساعت بمباران»، «خرس» و... را روي صحنه آورده اما هنوز نتوانسته است براي گروه تئاتري خودش «پاپتيها» مكاني براي اجرا فراهم سازد. وي از اين بابت گلهمند است و ميگويد براي يافتن مكان حتي به سراغ سينماهاي متروكه هم رفته اما جوابي نگرفته است. او دراین گفتوگو به مشكلات اينچنيني و وضعيت نابسامان سالنها اشاره كرده است
اکبر زنجانپور کارگردان نمایش "دایی وانیا " که به تازگی اجرای آن در تئاترشهر آغاز شده است با اشاره به ویژگی های آثار آنتوان چخوف و اینکه شخصیتهای این نمایش گویی در سراب زندگی می کنند عنوان کرد در این اثر تلاش کرده به جای تحلیل به کشف و واکاوی پرسوناژها برسد.
کارگردان نمایش «خواهرانه به وقت خیزران» گفت: این تفکر باید در تولید و اجرای آثار نمایش ما در بخش بین الملل وجود داشته باشد که ما ایرانی هستیم و با یک پشتوانه عظیم و تمدن کهن قرار است خودمان را در حوزه بینالمللی معرفی کنیم.
فرهاد آییش که این روزها مشغول تمرین نقش سقراط در نمایشی به همین نام است از چالشهایش برای بازی در این نقش، اینکه سقراط بینی پهن و قد کوتاهی داشت و او باید بدون شباهت ظاهری به این شخصیت سقراط خودش را بازی کند و همچنین اعتماد به کارگردان نمایش سخن گفت.
از خارج دارند با این موضوع کنار میآیند که تئاتر ایران بتواند بیشتر خودش را نشان بدهد، اثر زیادی بر تئاتر ایران خواهد داشت. شجاعت کسانی که به تئاتر کودکان در ایران مشغولند بیشتر شده. چون حالا میتوانند به خارج چیزی را نشان بدهند. ایدهها و تصورات جدیدی پیدا کردهاند و شجاعت این را پیدا کرده اند که راه دیگری بروند.
من معتقدم هر کاري خودش را خودش تعريف ميکند. ما قبل از اينکه به اجراي عمومي برسيم، يکسري اجراي تمريني داشتيم که آنجا ريتم کار بالا ميرفت. من به بازيگران ميگفتم اين کار را نکنيد، چون «عروسکها... » نمايشي است که تماشاگر بايد آن را خوب ببيند و لحظه به لحظهاش را گوش بدهد اگر اين ريتم تماشاگر را خسته ميکند، حتما يک جاي کار ميلنگد اما اگر ريتم لنگ نزند، پس درست است.
انتخاب من برای این نقش از سوی آقای پسیانی مربوط به خاصیتی است که در این نقش شاهد آن بودیم.
پژمان جمشیدی که با بازی در نمایش «بادی که ترا خشک کرد، مرا برد» اولین حضورش را به عنوان بازیگر تئاتر تجربه میکند، گفت: بازیگری در تئاتر خیلی شبیه فوتبال است.
تابه حال این کاراکتر را بازی نکرده بودم؛ علیرغم دشواری آن، کاراکتری است که همیشه دوست داشتم بازی کنم: نمایشهای رئالیستی و رسیدن به بازی رئالیستیک که برای تماشاگر قابل باور باشد. کاراکترهایی که ممکن است نمونه آن ها را در جامعه مشاهده کنیم.
بعضی وقتها بازیگرانی هستند که با دنیای ذهنی خودشان وارد کار نمیشوند. نمونهاش دختر خود من ستاره با دنیای ذهنی خودش وارد کار نمیشود. برعکس در طول تمرینها سعی میکند که بازیگر تخریبی و انفجاری باشد. این جنس بازیگری هم به نظر من خیلی سازنده است. به همین خاطر همیشه سر تمرین چیزی که ساخته میشود را منفجر میکند و آنچه را به وجود آورده، خراب میکند.
آثار انتخابی جشنواره همدان بسیار ضعیف بودند. سطح آثار بسیار پایین بود. خیلیهایشان فقط در حد جُنگ بودند. این را من فقط نمیگویم داورها هم میگفتند که کارهای جُنگی زیاد بودند و خیلیها به بازبینها اعتراض میکردند میگفتند شما دارید الگوسازی میکنید. حضور آدمی که تجربه داوری نداشت و فقط وجه اداری داشت، در بخش کودک اعتراض خیلیها را به دنبال داشت.
اگر تیم داوران تغییر میکردند، طرز چیدمان جوایز نیز قطعا عوض می شد ولی من با توجه به تجربه بسیار زیاد خود، مخصوصا در جشنواره استانی، این مسئله را به خوبی آموخته ام که باید به سلیقه و نظر داورها احترام بگذارم و خوشبختانه امسال در جشنواره استان، گروه من توانست با کسب 4 جایزه در بخش اصلی و 1 جایزه در بخش فرعی به بخش منطقه ای راه پیدا کند.
«هانيه توسلي» گرچه در سينما پركارتر بوده و عموم علاقهمندان به هنرهاي تصويري و نمايشي او را به عنوان بازيگر سينما و تا حدودي تلويزيون ميشناسند ولي او تجربههاي مهم و گرانقدري هم در تئاتر داشته است كه بيشك همان تجربهها امروز از توسلي بازيگري درجه يك ساخته است. مقوله تئاتر براي اين بازيگر، يك فعاليت هنري جدي است كه با وجود فضاي نامطلوب اقتصادي، هميشه از پيشنهادهاي خود در اين زمينه استقبال ميكند. با اين حال، به خاطر وسواس و سختگيرياش در انتخاب نمايشها و نقشها، او دير به دير بر صحنه تئاتر ظاهر ميشود. اين شبها آخرين تجربه تئاتري او با نام «قرار» به كارگرداني «سيامك احصايي» در تالار حافظ اجرا ميشود يك نمايش واقعگرا با روايت و ماجرايي تلخ و غافلگيركننده. هانيه توسلي براي بازي در اين نقش، تنديس بهترين بازيگر زن را از جشنواره سيويكم تئاتر فجر دريافت كرد. به بهانه اجراهاي «قرار»، ما هم قراري با توسلي گذاشتيم و پاي حرفهايش درباره اين نمايش و حرفه بازيگرياش نشستيم.
با محدود کردن تخت حوضی به سالنی در جنوب شهر ما به یک نوع طبقهبندی فرهنگی دست زدهایم. یعنی اینکه مردم جنوب شهر باید نمایش تخت حوضی ببینند و مردم بالای شهر باید نمایشهای کلاسیک، غربی و مدرن ببینند.
این حرف و حدیث ها اصلا برایم مهم نبود. من فقط می خواستم ثابت کنم که تئاتر جز رنگ آمیزی و دکور است؛ میزانسن عجیب به این نمایش تعلق ندارد؛ خاصیت تئاتر این است که هیچ وقت دروغ نمی گوید و خوشبختانه دو اصل مهم کارگردانی، تحلیل ، و هدایت بازیگر بر روی صحنه گم نمی شود.
فرهاد ناظرزاده کرمانی معتقد است؛ ادبیات نمایشی ایمان گرایی یا به طوری کلی تئاتر دینی مذهبی یکی از پویشها و پیمایشهای کلان، گسترده و دراز مدت در تئاتر جهان به شمار می رود.