آنچه این روزها درباره ساعدی خبرساز شده، نه یک واقعه بلکه محصول یک روند استبدادی مبتذل است.
در سال ۹۹ تعداد زیادی نمایش روی صحنه نداشتهایم و طبعاً با کمبود آثار نمایشی روبهرو بودهایم اما خیلی از گروهها چه در تهران، چه در شهرستانهای مختلف کار کردند و کارشان را آماده اجرا کردند یا نوبت اجرا برای سالنها را گرفتند اما شرایط اجازه نداد که این آثار روی صحنه بروند پس ما برای آن گروهها فرصت ایجاد کردیم
سعید اسدی که تجربه دبیری جشنواره تئاتر فجر را دارد، معتقد است؛ یکی از مواردی که جشنواره فجر را دچار مشکل میکند این است که کیوریتور ندارد. در حالیکه فستیوالهای بزرگ کیوریتورهای ثابتی دارند که انتخابها را برای آنها انجام میدهند که خط مشی، فلسفه هنری و سیاستگذاری مشخصی را پیگیری میکنند.
«بهزاد صدیقی»، دراماتورژ و مدیر تولید فیلمتئاتر «من ترامپ نیستم!» با تاکید بر آنکه گام گذاشتن در مسیر تولید اثر برای مخاطب جهانی و به زبانی غیر از فارسی چالشبرانگیز است، گفت: مدعی نیستیم اثرمان بیعیب است و قطعا در تولیدات بعدی میتوانیم درخشانتر باشیم.
عدهاي مثل ساير اتفاقات نو از اين جايگزيني هراس داشتند و برخي هم از اساس به عنوان «جايگزيني» به اين پديده نگاه نكردند و دست به تجربه زدند. اين تئوري كه قرار است تئاتر ديجيتال جاي تئاتر صحنهاي را بگيرد حاصل ذهنيتي است كه حاضر به پذيرش تغيير وضعيت نيست و نميتواند طرز فكر موازي را تحمل كند. اين ايده در زمان اختراع عكاسي هم مطرح بود.
بايد راههاي ديگري براي توليد تئاتر پيدا كنيم تا مجبور نباشيم در يك فضاي زنده مشترك گرد هم بياييم بلكه بايد اين كار را از طريق پلتفرمهاي ديجيتال گوناگون انجام دهيم.
مهمترين مشكل ما انتخاب بازيگراني بود كه براي بازي در اين فيلمتئاتر به زبان انگليسي توانايي داشته باشند. خب اين موضوع در ابتدا كارمان را سخت كرده بود ولي به هر حال با رايزني و مذاكره با بازيگران بالاخره به انتخابهاي خوبي هم رسيديم و تقريبا بيشتر بازيگران ما همان انتخاب اولمان بودند.
حميد امجد: سوال جديتر، از همه دريغگويان درباره رفتن آقاي بيضايي و كاركردنش دور از وطن خود، ميتواند اين باشد كه همه سالهايي كه او نرفته بود با او و انبوه طرحهاي پيشنهادياش چه كرديم و حالا كه رفته چه پيشنهاد باوركردني بهتري برايش داريم جز اينكه باز هم برگردد پشت همان درهاي بسته منتظر بنشيند؟
سينماي ديجيتال امروز در مقابل سينماي آنالوگ ديروز شكل ديگري به سيستم فيلمسازي داده كه البته اين تغيير و دگرگوني كاملا اجتنابناپذير است. فيلمسازي به همراه موضوعات كاملا مستندگونه و ناتوراليستي شكل ديگري به خود گرفته، تئوري تكنيك در خدمت محتوا برعكس شده، انگار كه بيضايي و بعضي از همنسلانش تبديل به آدمهايي شدهاند كه بايد در موزه جاي بگيرند و اين چقدر غمانگيز است.
وحید آقاپور گفت: تجربه بازیگری به زبان انگلیسی آنقدر برایم جذاب و جالب بود که امیدوارم به زودی تکرار شود.
موقعي كه مصالح جديد مانند آهن، شيشه و بتن وارد ايران شد به طور طبيعي عدهاي گرايش پيدا كردند از اين مصالح در معماري استفاده كنند ولي مشكل اينجا بود كه برخلاف نمونههاي اروپايي، وقتي نو آمد به بازار، كهنه شد دلآزار و تمام گذشته كنار رفت. يعني معماران ما براي نوآوري حتي آن مختصات و داشتههاي قطعي ايراني را فراموش كردند.
اگر اين پروژه به سرانجام برسد يعني تئاتر ميتواند حيات داشته باشد و ما سال را كنار مردم به پايان برسانيم، اما اگر به سرانجام نرسد يعني موضوع تعطيليهاي يك هفتهاي بيقاعده مكانهاي فرهنگي يك بازي ناجوانمردانه بوده و مسوولان بايد واضح اعلام كنند تا روزي كه شر اين ويروس به كل كنده نشده، امكان اجراي هيچ نمايشي در ايران وجود ندارد. به اين ترتيب تكليف همه ما روشن ميشود كه تا آن زمان بايد شغل ديگري پيدا كنيم.
بني شبيه به هيچ نويسنده ديگري نمينويسد. او زبان خودش را دارد. طنز خودش را دارد. قلم بني منحصر به خودش است. نمايشنامهنويسان بهخصوص كمدي نويسان زيادي ديدهام كه براي رسيدن به كمدي با كلمات بازي ميكنند اما بني با تلفيق طنز، واژهسازي، رئاليسم جادويي، نقد اجتماعي و سياسي ساختار جديدي را خلق ميكند و امضاي خودش را دارد.
مسعود دلخواه از بحران مضاعفی که کرونا بر تئاتر ایران تحمیل کرده، تدریس و اجرای آنلاین نمایش و سیاستگذاریها و برنامهریزیها برای این هنر میگوید.
دولت بايد از اجراي گروههاي تئاتر حمايت كند و خروجي آنها را به صورت آنلاين در اختيار مردم سراسر كشور بگذارد. ما امروز بايد بتوانيم از تركيب هنر و تكنولوژي در جهت آسايش و آرامش جامعه بهره بگيريم. بايد بتوانيم از تجربههاي جهاني استفاده كنيم. حداقل ميتوانند اين ايده را به صورت پايلوت در تئاتر شهر شروع كنند چون اين مكان يك وجاهت و كاركرد نمادين اميدآفرين دارد.
ابراهیم گلهدارزاده معتقد است، بچههای تئاتر منتقد هستند و همیشه یک عینک انتقاد دارند که خوب است و آنها باید نقد کنند و ما نیز باید به نقد آنها توجه کنیم.
ایوب آقاخانی درباره پیشبینیاش از تئاتر در دوره پساکرونا گفت: من الان بیش از اینکه نگران آسیبهای خانمانبرانداز این ویروسِ مرموزِ لعنتی روی تئاتر باشم، نگران مسئولانی هستم که به نداشتن تئاتر دارند عادت میکنند و نگران مخاطبانی هستم که به تئاتر ندیدن دارند عادت میکنند.
چيزي كه درباره ايشان برايم مسحوركننده بود به كارهايي بازميگشت كه آقاي پورحسيني را در نقشهاي متفاوت و در همكاري با كارگردانهاي متفاوت ميديدم. مثلا بين حضور او در نمايش «باغ آلبالو» آربي يا «طلبكارها» كه آنجا هم باهم بوديم تفاوت زيادي وجود داشت. «انسان، حيوان، تقوا»ي پيرآندلو كجا و كار رضا قاسمي كجا؟
رحمت امینی: راه رشد و ارتقاء کیفی تئاتر هر کشوری از مسیر تئاتر دانشگاهی است.
شاید در نگاه سازمان مدیریت و برنامهریزی این ایده تداعی شود که با کاهش فعالیتهای تئاتری در سال شیوع کرونا، بودجه این حوزه را کاهش دهند. اما در مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اتفاقا برعکس، نگاهی حمایتی وجود دارد و بهطور کامل در جریان کار هستند که اگر تئاتر صحنهای اجرا نمیشود، بالاخره برای فضای مجازی آثاری تولید میشوند و بنابراین وزارتخانه خودش در مقام مطالبهگر است.
میترا علویطلب که به بررسی ادبیات نمایشی ایران در دوره تکوین (۱۲۲۹_۱۳۲۰) پرداخته، میگوید: تمام نمایشنامههای این دوران به نحوی مفهوم قدرت را بازمیتابانند یا متأثر از آن هستند. یعنی عرصه ادبیات نمایشی دوران تکوین، عرصه تلقیهای متفاوت از مفهوم قدرت است؛ تلقیهایی که میکوشند از طریق هراسهای غالب و فراگیر حاکم بر ادبیات نمایشی دوران تکوین، خود را نهادینه کنند.