در این گزارش به بررسی بازیگرانی که جشنواره فیلم فجر سبب تغییر مسیر بازیگریشان شد و بازیگرانی که برای اولینبار در جشنواره فیلم فجر دیده شدند؛ پرداخته شد. بازیگران دیگری نیز هستند که در جشنواره فیلم فجر طی سالیان مختلف برگزاری این رویداد سینمایی شناختهتر شدند.
هر ساله در جريان برگزاري جشنواره تئاتر دانشگاهي، مديران تئاتري تعهداتي در قالب حمايت از اجراي نمايشهاي باكيفيت و برگزيده مطرح ميكنند. به اين ترتيب اداره كل هنرهاي نمايشي، مركز تئاتر مولوي و خانه هنرمندان ايران از جمله نهادها و مراكزي هستند كه به واسطه در اختيار داشتن سالنهاي تئاتري تعهدهايي مطرح ميكنند. اما نكته اينجاست كه با يك بررسي اجمالي ميتوان دريافت كدام مديران و كدام سالنها در نهايت به تعهد خود جامه عمل پوشاندهاند.
خانه تئاتر موسسه فرهنگی هنری خانه تئاتر نزدیک به 18 سال است که توسط تعدادی از هنرمندان تشکیل شده است، این موسسه با بهرهمندی از شرایط زمانی خود در عنوانش کلمه «خانه» را به کار برده که در نگاه اول مخاطب را به اشتباه میاندازد که خب حتما اینجا مرکز صنفی من است اما واقعیت آن چیزی است که چند روز پیش ایرج راد در شب تئاتر شبکه چهار گفته و اینکه خانه تئاتر، صنف تئاتر نیست چراکه هیچ مجوز قانونی در این رابطه ندارد. پس خانه تئاتر را میتوان همینجا پروندهاش را بست و گفت که با احترام به تلاشهای گذشته و اکنون اعضای اندک این خانه که گویا 1700 هنرمند هستند، باید گفت نمیتوان امیدی به آینده آن داشت و البته در چند ماه اخیر هم خانه تئاتر با مدیریت جدیدش تبدیل به یک مرکز رسانهای شخصی شده است.
آمار تماشاگران، رقم فروش و تعداد نمایشهای اجرا شده در سال ۹۶ در حالی به تازگی اعلام شده که مشخص نبودن برخی جزئیات و نیز چگونگی شیوهی محاسبه، بخشی از این آمار را غیرواقعی جلوه میدهد و این پرسش مطرح میشود که واقعا تعداد مخاطبان یک سال تئاتر ایران چقدر است؟ یا تئاتر ایران در سال ۹۶ چقدر فروش داشته است؟
کارگردان نمایش «بینوایان» بدون اشاره به هشدار وزیر ارشاد درباره «تئاتر لاکچری» مدعی شد استفاده از این عناوین غلط است! ما همه چیز در تئاتر داریم جز لاکچری بودن.
پس از یک دهه از گذشت فعالیت سالنهای خصوصی شاهد این هستیم که بدون بسترسازی لازم خیلی از سالنها مجوز گرفتند و دوران گذاری در تئاتر ایران رخ نمود و تئاتر با از دست دادن ویژگیهای اصلی خود تبدیل به یک تفریح لاکچری شد!
۵۴ سال از تاسیس تماشاخانه سنگلج میگذرد ولی آنچه در سالهای اخیر برای توسعه این تماشاخانه مطرح شد و همچنین درخواست داود رشیدی برای این امر، هنوز محقق نشده است.
هنرمندان تئاتر مانند بسياري از فعالان زمينههاي ديگر هنري در ايران، طي سه دهه گذشته درباره «دفاع مقدس» و مسائل پيش و پس از آن بارها نوشته و آثار متعدد خلق كردهاند. گرچه اين گفته تا حدي در تقابل با تصويري قرار ميگيرد كه عدهاي درباره شدت و ضعف حساسيت جامعه تئاتري به موضوعي با اين درجه از اهميت القا ميكنند. مثال كم نيست؛ از نمايشنامههاي جدي عليرضا نادري در دهه 70 گرفته كه نمايش «پچپچههاي پشت خط نبرد» او به يكي از نخستين كشكمشها و چالشهاي جامعه تئاتري با نهادهاي غيرتئاتري در دهه 70 منجر شد تا متون محمد رحمانيان، حميدرضا آذرنگ، رضا صابري، نادر برهانيمرند و اين اواخر مهين صدري كه هر يك به طريقي نسبت به اصل مساله اداي دين كردهاند و البته هر يك با گرفتاريهاي خاص خود نيز مواجه شدهاند.
یک بازیگر معتقد است: تئاترى که غیرمنصفانه، جاهطلبانه و بدون در نظر گرفتن شرایط مخاطب، قیمت خود را بالا مىبرد، عملاً یک پیام براى این گروه بزرگ و اثرگذار دارد: شما تئاتر نبینی
در حال حاضر مکانیزمی قانونی و مدون برای تعیین قیمت بلیت تئاتر وجود ندارد و از سوی دیگر در صورت قیمتگذاری بی قاعده، ناظری به این مساله رسیدگی نمی کند و فقط مخاطبان تئاتر دچار ضرر می شوند.
روز گذشته در نشست «سازمان تئاتر آری یا خیر» در حالی که مرتضی کاظمی سازمان شدن یا نشدن تئاتر را واجد اهمیت میدانست، علی منتظری به وی اعتراض کرد که اگر این مسئله اهمیت نداشته چرا سازمان سینمایی تشکیل شد؛ در حالی که طرح آن متعلق به تئاتر بود.
پارسا پیروزفر «ژان والژان» بینوایان خواهد بود، همچنین پیشتر گفته شده بود پریناز ایزدیار، پارسا پیروزفر و هوتن شکیبا هم در این نمایش به ایفای نقش میپردازند. شنیدهها حاکی از این است که پریناز ایزدیار در نقش فانتین-مادر کوزت، سحر دولتشاهی در نقش خانم تناردیه، هوتن شکیبا در نقش آقای تناردیه، ستاره پسیانی در نقش کوزت و نوید محمدزاده در نقش ژاور نمایش «بینوایان» به ایفای نقش میپردازند. منبع
مدیرعامل بنیاد رودکی درباره قیمت بلیت نمایش «میسیسیپی نشسته میمیرد» مدعی است در قرارداد گفته شده بود حداکثر قیمت ۱۴۰هزار تومان است و او از فروش ۲۰۰هزار تومانی خبر نداشته است.
نمايش «بينوايان» در همين گام نخست و پيش از فرا رسيدن موعد اجرا يك تخلف به نام خود ثبت كرد. اين در حالي است كه سرمايه ميلياردي توليد اين نمايش در شرايط دشوار كنوني اقتصاد كشور و وعده پرداخت دستمزدهاي چند صد ميليوني به بازيگران اين نمايش در روزهاي اخير محل پرسش بسياري از اهالي تئاتر شده ولي در مقابل دستاندركاران توليد نمايش خود را ملزم به پاسخگويي نديدهاند
این روزها با وجود شرایط اقتصادی کشور، برخی گروه های تئاتری با تعیین بهای بلیت نامتعارف برای آثارشان، تئاتر را از سبد خانواده ها حذف میکنند.
28 اثر نمایشی در هفته نخست مهر ماه در تماشاخانههای تهران به روی صحنه آمد.
آخرین گروههای هنری در تماشاخانه پالیز مدعی هستند که مدیریت سالن با آن تسویه نکرده است؛ در حالی که مدیریت تیوال میگوید طبق روال کاری گیشه فروش نمایشها در اختیار سالندار قرار داده شده است.
در ایام برگزاری جشنوارههای تئاتری یکی از دغدغههای بزرگ گروههای نمایشی علاوه بر نگرانی برای هرچه بهتر اجرا کردن تئاترشان و حس رقابت سالم، محل اجرایشان است که اگر شرایط مناسبی نداشته باشد، قطعا بر کیفیت اجرا و جلب نظر مخاطب تاثیر زیادی میگذارد.
اگر از یک دستاندرکار سینما بپرسید که چه چیزی یا چه کسی میتواند بهای بلیت یک فیلم سینمایی را تعیین کند، بدون هیچ مقدمهای از یک شورای نمایش نام میبرد که هر ساله تشکیل میشود تا نرخ بلیتهای سینما را براساس کیفیت و اهمیت سالنها در جذب مخاطب مشخص کنند. این شورا متشکل از سینماداران، پخشکنندگان، تهیهکنندگان و نمایندگان خانه سینماست و نتیجه نهایی محصول، تصمیمات جمعی است که در یک انتخابات آزاد توسط جامعه سینمایی برگزیده شدند.
در این نوشتار قصد نداریم به جملات و گزارههای کلیشهای نظیر «تئاتر با مخاطب رسمیت پیدا میکند» یا «تئاتر با مخاطب زنده است» یا «اگر مخاطب نباشد تئاتر شکل نمیگیرد» و ... بپردازیم. شاید این عبارات در دو سه دهه پیش محترم شمرده میشدند و کاربردی در فضای رسانهای و مطبوعاتی داشتند اما با گذر زمان این جملات گولزننده و پرزرقوبرق، آلت دست عدهای رجاله شدند که به نام و نشان تئاتر به اصطلاح خصوصی (که قرار بود مکمل و یاریدهنده تئاتر دولتی باشد) بدرند، بپاشند، بخورند و بخورانند. این اختلاسگران فرهنگی چنان زبردستانه برای خود و حرفهشان وجههی هنری و فرهنگی تراشیدهاند که کمتر کسی متوجه این موضوع میشود که حضرات به فکر ارتباط هنری بین جیب خود و مخاطبانشان هستند تا مباحث و مسائل دیگر. از این رو چارهای نیست که کمی از سطح این عبارات گذار کنیم تا بوی تعفن سرمایهداری که گریبانگیر این روزهای تئاتر این مملکت شده، هوایمان را مسموم نکرده تا رمقی برای خلق نقد، مقاله و گفتگوهای سازنده برایمان باقی بماند.
برگزاري كنسرتي موفق و پرمخاطب در روزگار امروز موسيقي ايران، كار چندان پيچيدهاي نيست. تنها كافي است گروه برگزار كننده دو مولفه اصلي را در نظر گرفته و رعايت كنند: حضور خواننده محبوب و پر مخاطب و گروه بازيگران چهرهاي كه از خيل هزاران، سري بين سرها درآورده باشند. اگر به اين دو مولفه انواع و اقسام تبليغات رسانهاي را هم بيفزاييد آن وقت است كه به قول قديميها نانتان در روغن غوطه ميخورد. گواه اين مدعا نمونههاي اجرايي مختلفي است كه طي سالهاي اخير رشد فزاينده داشتهاند؛ اجراهايي كه يك روز عنوان «كنسرت-پرفورمنس» را يدك ميكشند، روز ديگر «كنسرت- نمايش» و قس عليهذا.